گفتوگو با اروپا مانع از ...
اتحاديه اروپايي خود را متعهد به حفظ امنيت اسراييل ميداند و اين در حالي است ايران او را نامشروع قلمداد ميكند. تا چه اندازه اين مساله ميتواند بر توسعه مناسبات ايران و اروپا به عنوان يك مانع اساسي محسوب شده و موجب جلوگيري از توسعه مناسبات شود؟
مساله اسراييل يكي از اختلافات ميان ما و اروپا است. اتحاديه اروپايي خود سياست خارجي منسجمي ندارد و ما گاهي مشاهده ميكنيم نوع سياستهاي اين اتحاديه با سياستهاي اعضاي آن متفاوت است ولي كشورهاي اروپايي در سياستهاي خارجيشان از سه متغير امريكا، كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و اسراييل تاثير ميپذيرند چراكه مناسبات ويژه و گستردهاي با يكديگر دارند. اختلاف ميان ايران و اروپا درباره اسراييل هرچند كه ميتواند مانع گسترش روابط ما باشد ولي تمام مسائل مربوط به مناسبات ميان طرفين موكول به اين مساله نيست. به هر حال كشورهاي اروپايي منافع خود را هم مدنظر قرار ميدهند و تا حدي سعي ميكنند از ظرفيتهاي ايران در مسائل مختلف چه سياسي و منطقهاي و چه تجاري و اقتصادي بهرهمند شوند. با اين وجود، هم در مسائل مربوط به حقوق بشر و هم مسائلي از ايندست، ايران و اروپا جهانبينيهاي متفاوتي دارند و همين مساله موجب ميشود تا ايران و اروپا نتوانند به متحد استراتژيك در همه زمينهها براي يكديگر تبديل شوند ولي اين عدم اتحاد، مانعي براي عاديسازي و شراكت در زمينههاي سياسي، تجاري و حتي امنيتي نيست. تا آنجا كه منافع مشترك و متقابل اجازه ميدهد ميتوان با يكديگر همكاري كرد.
تا چه اندازه مساله حل اختلافهاي حقوق بشري ميان ايران و اروپا بدون حضور و دخالت امريكا ميتواند منجر به حصول توافقي شود كه سايه تحريمهاي بينالمللي حقوق بشري عليه ايران را بردارد؟
نكته نخست اين است كه تحريمهاي حقوق بشري عليه ايران از سوي اروپا آنچنان تاثيرگذار و گسترده نيست. تحريمهاي حقوق بشري امريكا نيز مساله جديدي نيستند و آنها از ابتداي انقلاب تا به امروز اين تحريمها را اعمال كردهاند. اينكه توافق ما با اروپا منجر به آن شود كه امريكا عليه ما تحريمي را انجام ندهد، ما آن را رويايي ميدانيم چراكه اتحاديه اروپايي در اين باره بر واشنگتن نفوذي ندارد ولي در گفتوگو با اروپا ميتوان به درك مشترك و تعاملي دست يافت كه موجب شود تا تحريمهايي از اين دست درباره ايران كمرنگ شوند.
اتحاديه اروپا نقش بسيار مهمي در كاهش و مديريت تنش ميان ايران و امريكا در ماراتن مذاكرات برجام در سه سال و نيم وقوع آن برعهده داشت. اكنون تا چه اندازه بهبود رابطه ايران و اتحاديه اروپا ميتواند مانع از خطر حيات برجام در 9 سال باقيمانده و در دولتهاي آتي امريكا شود؟
از سوي اروپا خطري متوجه برجام نيست. اگر برجام با تهديدي روبهرو باشد از سوي امريكاست. پايبندي اروپا به برجام ميتواند مانع از اين مساله شود كه امريكاييها خيلي راحت يا گسترده كارشكني كنند. البته اگر امريكا زماني برجام را برهم بزند و توافق هستهاي از بين برود، اروپاييها چون از تحريمها بيشترين زيان را ديدند، تلاش خواهند روابطشان را با ايران حفظ كرده و از بازار ايران استفاده بكنند.
آيا حفظ روابط به معناي آن است كه اروپا در مقابل امريكا خواهد ايستاد؟
اين مساله بستگي دارد كه برهم خوردن توافق برجام در چه شرايطي رخ بدهد. با اين وجود، آن اجماع سابق ميان اروپا و امريكا درباره ايران ديگر تكرار نخواهد نشد. اروپا دليلي نميبيند كه بخواهد به دوران گذشته برگردد.
ايران در سالهاي دولت اصلاحات هم رابطه حسنه و رو به رشدي با اروپا داشت اما اروپا پس از آغاز فشارهاي امريكا با اين كشور در تحريم ايران از كانالهاي متفاوت همراه شد. اكنون ايران براي عدم تكرار چنان اجماعي چه راهكاري در رابطه با اتحاديه اروپا ميتواند بينديشد؟
بياعتمادي عامل مهمي است كه ميتواند زمينهساز اجماع عليه ايران شود. ايجاد اجماع عليه ايران بستگي به موضوع و شرايط طرح آن موضوع دارد اما هنگامي كه ايران و اروپا با يكديگر گفتوگو كنند و در اين گفتوگوها، بتوانند روابطشان را به سطح بالاتري ارتقا دهند و در اين ارتقاي روابط، تعهدات متقابلي را بپذيرند، از درون اين مسائل، اعتماد ايجاد خواهد شد. گفتوگو، بهترين راهكاري است كه ميتواند موجب عدم اجماع صددرصدي شود چراكه موجب ميشود اروپا نسبت به توانمندي و ظرفيتهاي ايران آشنا شود. البته در پسابرجام، آنها براي برهم زدن روابط با ايران اكراه بيشتري نشان ميدهند و مقاومت بيشتري براي اعمال تحريمهاي جديد خواهند داشت.
همكاريهاي منطقهاي ايران و اتحاديه اروپا با توجه به اينكه اين منافع در برخي نقطهها همپوشاني و در برخي موارد فاصله فاحش دارد، چگونه ميسر است؟
برقراري امنيت و ثبات هم براي ايران و هم براي اروپا داراي اهميت است و آنها از اين مساله سود ميبرند. اروپا در سالهاي اخير از جانب تروريسم موجود در خاورميانه و همچنين مهاجران كوچ كرده از كشورهاي منطقه، آسيبهاي فراواني ديده است و به همين خاطر، تمايلي به تداوم كشمكش ندارد و علاقهمند به صلح است. آنها در اين رابطه ميدانند مشاركت ايران در برقراري صلح و مبارزه با تروريسم حياتي است. از سوي ديگر، ناامنيهاي خاورميانه امنيت ملي ايران را تهديد ميكند و به همين خاطر، ايران ميخواهد آثار تروريسم و افراط در منطقه را از بين ببرد و براي همين بازيگر اول مبارزه با تروريسم در خاورميانه است. از سويي، ايران علاقهمند است كه اين نقشآفريني از سوي جامعه بينالمللي پذيرفته شود و همكاري اروپا با ايران به معناي اين مساله است. اين منافع مشترك، آنقدر براي طرفين حياتي است كه ميتواند موجب همكاري ميان طرفين شود. مكانيزم و چارچوب اين همكاري از دل آن گفتوگوها بيرون خواهد آمد. اروپا به اين رهيافت رسيده است كه بدون مشاركت ايران برقراري صلح غيرعملي است و نقش مثبت و سازنده ايران را نميتوان ناديده گرفت.