رسانه حلقه مشترك خانه و مدرسه
خوشبختانه در ايران نهاد مدرسه از تندباد حوادث اگر چه خسته و زخمي، جان سالم به در برده است
شهين دخت ميان دشتي - مسوول گروه مدرسه اعتماد
دو نهاد در ترسيم فرداي يك جامعه موثر و حياتي هستند. دو نهادي كه بزرگترين سرمايه يك جامعه را در اختيار دارند و سرنوشت اين سرمايه به نقش آفريني اين دو نهاد بستگي دارد. يكي يادگار دوران سنت است و ديگري محصول دنياي مدرن، آنجا كه نهاد سنتي خانواده از اسارت تفكر طالباني خارج شده است و با نهاد مدرن و مدني مدرسه آشتي كرده است سرشت و سرنوشت ملت را تغيير داده است و راه توسعه و پيشرفت را به سرعت طي كرده است اما هر جا اين اسارات باقي مانده است و به هر نسبت اين فاصله ايجاد شده است به همان نسبت نيز از مسير و مقصد توسعه، دولت و ملت فاصله دارند و به همان اندازه نيز دستيابي به مدنيت و توسعه نااميدكننده جلوه ميكند.
خوشبختانه در ايران نهاد مدرسه از تندباد حوادث اگر چه خسته و زخمي، جان سالم به در برده و نهاد خانواده هم اگر چه ضعيف و با فاصله اما با مدرسه در پيوند است. اما اين ارتباط و پيوند چندان مفيد و موثر واقع نشده است و در برخي از مناطق فاصله تاسف باري دارد، فاصلهاي كه گاهي اين دو نهاد را با هم بيگانه و گاهي نيز دشمن كرده است. گويي هر آنچه را خانه ميخواهد به فرزند بدهد مدرسه از او ميگيرد يا برعكس هر آنچه را مدرسه ميبافد خانه پنبه ميكند و اين دو نه تنها نقش مكمل و همسو ندارند بلكه گاهي در تضاد با هم و نقش مخرب دارند هر جا هم كه اين دو نهاد با هم پيوندي معنادار برقرار كردهاند نتايج خيرهكنندهاي به بار آورده است و در سايه نقشآفريني خانه و مدرسه تربيت همهجانبه و پايداري محقق شده است.
حال پرسش اين است كه چه بايد كرد؟ آنچه در پاسخ به اين پرسش به نگارنده از جايگاه يك فرهنگي فعال رسانهاي مرتبط است اين است كه يكي از راهها استفاده از رسانهها براي پيوند اين دو نهاد و كاهش فاصله بين آنها است به اين معنا كه رسانهها به عنوان فصل مشترك و ابزار پيوند به حوزه آموزش و پرورش به عنوان عرصه عمومي ورود پيدا كنند و با تبيين روابط اين دو نهاد و ضرورت پيوند و ايفاي نقش مكمل آنها، اين دو نهاد را به هم نزديك كنند.
فرض كنيد يك روزنامه وقتي وارد يك خانه ميشود مطلبي پيرامون مدرسه داشته باشد يا وقتي بر روي ميز دبيران يك مدرسه قرار ميگيرد به فصل مشترك خانه و مدرسه و به مسائل مشترك اوليا و مربيان و به دغدغههاي معلمان و دانشآموزان پرداخته باشد، خواهيد ديد كه چگونه اين روزنامه ميتواند پيونددهنده اين دو نهاد باشد و چگونه پس از مدتي گفتمان خانه و مدرسه همسو و مشترك ميشود و چگونه اين پل ارتباطي زبان مشتركي براي اوليا و مربيان و معلمان ايجاد خواهد كرد.
شما معجزه رسانهها را ميبينيد كه چگونه نه تنها در يك محل، منطقه و كشور بلكه در دنيا زبان مشترك ايجاد كرده است و فاصلهها را كاهش داده و چگونه مرزهاي جغرافيايي و عقيدتي و سياسي را درنورديده و جهان را به وسعت يك دهكده كوچك كرده است. پس ميشود خانه و مدرسهاي را كه در يك محل و براي يك هدف مشترك با هم ارتباط دارند را به ياري رسانهها پيوند داد و به هم نزديك كرد تا مدرسه نهاد و بستري باشد براي تربيت فرزندان براي آنچه خانواده ميخواهد و ميپسندد يعني تربيت براي زندگي بهتر و تربيت براي رشد و توسعه و پيشرفت و ترقي.
رسانه ميتواند و بايد بتواند به اين مهم بپردازد و نقش و جايگاه خود را در عرصه آموزش و پرورش با پيوند خانه و مدرسه ارتقا دهد و عناصر اصلي نظام آموزشي يعني معلم، دانشآموز و خانوادهها را با هم پيوند دهد و از فاصلههاي مخرب و بيگانهكننده بكاهد. امروز بيش از هر زمان ديگري به اين مهم نيازمنديم و متاسفانه فاصلههاي ايجاد شد و مسيرهاي متضاد، هزينههاي فراواني را بر دولت و ملت تحميل كرده و نسبت به آينده همه را نگران و مايوس كرده است. رفع اين نگراني و ايجاد اميد و اعتماد يك رسالت رسانهاي است كه قلم به دستان نبايد آن را فراموش كنند.