تصميم قاطع تاج درباره آكادمي ملي فوتبال و تمام ابهاماتش
تعطيل!
حسين قهار
انحلال يا تعطيلي و انهدام يك مجموعه شايد در ظاهر يك اتفاق نگرانكننده و منفي باشد اما در بسياري از مواقع لازمه پيشرفت است. به ويژه آنكه مجموعه تعطيل شده فعاليت و سياستگذاريهايش بر خلاف آن چيزي باشد كه در قانون تعريف شده است. تعطيلي آكادمي ملي فوتبال ايران هم يكي از همين موارد است. اتفاقي كه مهدي تاج در سكوت خبري و به دور از جنجال و هياهوي رسانهاي پس از بررسيهاي قانوني آن را رقم زد.
اما دلايل تاج براي انجام اين تغييرات و جلوگيري از فعاليت مديران دانشگاهي كه از دوستان علي كفاشيان در اين مجموعه بودند، چه بود؟ اين گزارش تلاشي است براي رسيدن به جواب اين سوال.
چند سال قبل علي كفاشيان در زماني كه نفر اول فوتبال ايران بود، به خاطر فشارهايي كه روي او وجود داشت، مجبور شد دست به تغييرات اساسي در فدراسيون فوتبال بزند. بركناري مهدي محمدنبي و هادي آيتاللهي از دبيركلي و نايبرييسي اول نخستين قدم در ايجاد تغييرات در اين مجموعه بود كه رييس سابق مجبور شد زير بار عملي كردن آن برود. به دنبال اين اتفاقات مهم در بدنه اجرايي فدراسيون اما دامنه اين تغييرات به ساير اركان اجرايي مجموعه هم كشيده شد كه آكادمي ملي فوتبال يكي از اين اركان بود. علي كفاشيان در آن مقطع به دليل سابقه دبيركلي ملي المپيك افرادي را براي همكاري دعوت كرد كه يكي از آنها رضا قراخانلو بود. مديري كه او هم سابقه دبيركلي را در كميته ملي المپيك در كارنامهاش ديده ميشود و اتفاقا دوستي و همكاري ديرينهاي با رييس وقت فدراسيون فوتبال داشت.
در جريان برنامهريزيهاي انجام شده اما قراخانلو به اتفاق چند نفر از دوستان دانشگاهي به آكادمي ملي فوتبال رفتند كه فاصله زيادي هم از هياهو و جنجالها و سروصداي ساختمان معروف خيابان سئول داشت. طيف قراخانلو با حمايت قاطع علي كفاشيان در نخستين قدم دفتر كميته مطالعات راهبري براي فوتبال ايران را به راه انداختند كه تهيه سند راهبري فوتبال از جمله اقدامات آنها به شمار ميرفت. سند و اقدامي كه در عمل هيچ تاثير مثبتي روي فوتبال ايران نداشت و شايد فقط بهانهاي بود براي توجيه فعاليتهاي مديران در آكادمي و بعضا درآمدي كه شايد از تنظيم اين سند به دست آوردند.
در آن مقطع مرتضي محصص، رياست كميته آموزش فدراسيون فوتبال را
بر عهده داشت. او به واسطه دانش و تجربه و شناختي كه از سيستم و اساسنامه داشت، به كل با سياستگذاريها و اقدامات انجام شده در آكادمي توسط دوستان مورد حمايت كفاشيان مخالفت و به صراحت اعلام كرد كه طبق قوانين، آكادمي ملي فوتبال ايران بايد زيرنظر كميته آموزش و شخص او به عنوان رييس اين مجموعه كار كند. طبيعتا در چنين شرايطي تيره و تار شدن رابطه محصص با قراخانلو و حاميانش زمينه ساز ايجاد اختلافات اساسي و درگيريهاي زيادي در پشت پرده مديريت فدراسيون فوتبال شد.
تلاشهاي محصص براي جلوگيري از اقدامات مديران آكادمي البته نه تنها هيچ نتيجه مثبتي به همراه نداشت، بلكه باعث شد محمدحسين عليزاده به عنوان رييس جديد آكادمي ملي فوتبال با حكم كفاشيان منصوب شود. مخالفتهاي مرتضي محصص اما با وجود اين اتفاقات ادامه داشت تا اينكه تصميم گرفته شد در مديريت كميته آموزش تغييراتي ايجاد شود.
هدف هم از انجام كار اين بود؛ فردي به رياست كميته آموزش برسد كه كاملا همسو با برنامههاي انجام شده با آكادمي ملي فوتبال حركت كند. پس طبيعتا انتخابي كه صورت ميگرفت بايد با گروه رضا قراخانلو ارتباط داشته باشد. علي كفاشيان كه آن روزها هنوز به شكلي جدي با مخالفتهاي اعضاي هياترييسه و انتقادات رسانهها نسبت به مديريت مجموعهاش روبهرو نشده بود، مرتضي محصص را از سمت خود عزل كرد. به همين ترتيب يك فرد كاملا ناآشنا براي اهالي فوتبال ايران به عنوان رييس كميته آموزش فدراسيون فوتبال كه نقشي اساسي در ساختارسازي و دانشافزايي فوتبال ايران دارد از رييس سابق حكم گرفت. اين فرد كسي نبود جز محمد احساني. دفتر علي كفاشيان در آكادمي ملي فوتبال جايي بود كه جلسات رييس سابق با دوستان دانشگاهياش در آن برگزار ميشد و خروجي آن تصميماتي بود كه درباره آكادمي ملي فوتبال و كميته آموزش ميگرفتند.
از همان روزي كه احساني جانشين محصص، تنها مدرس حرفهاي دورههاي بينالمللي ايراني در فدراسيون شد تا به امروز هيچ كسي شناخت زيادي از او ندارد. سايت فدراسيون فوتبال كه در رزومه اين فرد فقط نام، عكس پرسنلي و تاريخ تولد او را به عنوان رييس كميته آموزش ثبت كرده است. گفتني است در جريان همان تغييرات بسياري از مديران و چهرههاي فوتبال ايران معترض شده بودند كه طبق استانداردهاي بينالمللي چون وظيفه كميته آموزش تربيت مربيان و داوران است، بايد رياست اين كميته در اختيار كسي باشد كه حتما با مباني و اصول اين موضوع آشنايي كامل داشته باشد و كسي كه حتي مدرك مربيگري هم ندارد براي رياست بر كميته آموزش فاقد صلاحيت است. انتخاب احساني البته به خوبي نشان داد كه زور مديران سياستگذار و طيف قدرت كه در آكادمي فوتبال با كفاشيان جلسه ميگذاشتند به محصص و مخالفان ميچربيد. تا جايي كه احساني بدون هيچ رزومهاي به عنواني رسيد كه آموزش تمام مربيان شاغل در فوتبال ايران برعهده او خواهد بود.
محمد احساني، مدرس دانشگاه
تربيت مدرس و دوست بسيار نزديك عليزاده، رييس آكادمي فوتبال ايران بود كه هر دو نفر مدتي با هم در شهر منچستر انگلستان زندگي كرده و به تحصيل پرداختهاند. در اينكه احساني فردي تحصيلكرده بود هيچ شكي وجود نداشت. اما به همان ميزان درباره اينكه او سابقه قابل قبول فوتبالي و مربيگري ندارد هم هيچ شكي وجود نداشت. تا جايي كه تعجب اهالي فوتبال و به ويژه آنهايي كه با زير و بم اين فوتبال آشنايي كامل دارند اين بود كه علي كفاشيان چطور رياست كميته آموزش فدراسيون فوتبال را بعد از عزل مرتضي محصص به فردي داده كه حتي مدرك مربيگري سطح D را هم ندارد و پس از اينكه به سمت رياست كميته آموزش رسيد، توانست با شركت در كلاسها مدرك مربيگري بگيرد!
مدتها قبل در زماني كه هنوز كفاشيان رييس فدراسيون فوتبال بود، اين مدير بارها و بارها در مقابل فشار وزارت ورزش براي بركناري مثلث طلايي قراخانلو، عليزاده و احساني تحت فشار قرار گرفت ولي از آنها حمايت كرد. حالا با رسيدن مهدي تاج به مسند قدرت در فوتبال ايران اما شرايط تا حدود بسيار زيادي تغيير كرده است. رياست تاج بر فدراسيون در نخستين قدم با تضعيف اين گروه دانشگاهي همراه شد. تاج براي جلوگيري از ادامه اين فعاليتها البته دلايل قانعكنندهاي داشته است. اولا اينكه فعاليتها نتايج مثبت چشمگيري براي فوتبال كشور به همراه نداشته است. از طرفي مشاوران به او اعلام كردهاند كه فعاليت آكادمي در تمام سالهاي گذشته بر خلاف آن چيزي بوده كه بايد باشد. مهمترين دليل اين است كه آموزش فوتبال مخصوص باشگاهها است و هيچ فدراسيوني در جهان آكادمي فوتبال ندارد. نكته ديگر اين است كه تشكيلات آكادمي اصلا در اساسنامه فدراسيون جايي ندارد و قانون كميته آموزش فدراسيون را مهم تلقي ميكند.
طبيعتا وقتي نفر اول فوتبال ايران چنين تفكري بر حسب قوانين دارد، برچيده شدن سيستم استفاده از دفتر، تشكيلات، راننده و حقوقهاي دريافتي ماهيانه در آكامي كه در اساسنامه هم هيچ تعريفي از آن وجود ندارد، نبايد اتفاق عجيبي باشد. در اين رابطه كار به جايي رسيد كه حتي رفت و آمد قراخانلو به كميته راهبردي و برگزاري جلسات در آكادمي هم كمتر شد.
عليزاده هم در ماههاي اخير ديگر مثل گذشته حضور چشمگيري در آكادمي نداشت تا اينكه روز گذشته در خبرگزاريها به صورت رسمي اعلام شد كه آكادمي ملي فوتبال ايران تعطيل شد.
از مثلث طلايي مديران دانشگاهي در فوتبال ايران اما فقط هنوز تكليف احساني، رييس كميته آموزش كنوني فدراسيون فوتبال مشخص نشده كه مهدي تاج براي ساماندهي به اين كميته هم برنامههاي بسيار زيادي دارد و به اين ترتيب در آيندهاي بسيار نزديك رييس جديد كميته آموزش مشخص خواهد شد. به همين منظور تاج حتي مذاكراتي با مرتضي محصص براي بازگشت به اين كميته به عنوان رييس داشته منتها با اين شرط كه محصص به صورت تماموقت براي اين مجموعه تلاش كند و سفرهاي برونمرزي او براي تدريس باعث نشود كه خللي در برنامههاي كميته آموزش ايجاد شود.
مهدي تاج تغييرات را در دستور كار خود قرار داده است. اما براي انجام تغييرات هيچ عجلهاي در كار خود ندارد. او چند مدير را مامور كرده كه فعاليت و دستاورد مديران كميتهها و بخشهاي مختلف فدراسيون را در سالهاي گذشته بررسي كنند و پس از تكميل گزارشها بر اساس نتايجي كه به دست ميآيد تغييرات را بر اساس اولويتبنديهايي كه در نظر گرفته ميشود انجام دهند. تغيير درست همان چيزي است كه فوتبال در ايران به آن احتياج دارد. ولو اينكه سرعت آن كم باشد. منتها مديريت فدراسيون فوتبال اگر براي انجام تغييرات چنين دلايل قانعكنندهاي دارد، بايد براي روي كار آمدن يك سيستم جديد هم برنامهريزي دقيق انجام داده باشد تا مشكلات دوباره در فوتبال كشور تكرار نشوند. يكي از راههاي جلوگيري از اين تكرارها هم دادن مسووليت به افراد با كارنامه و با تجربه در همه زمينهها است. اينكه انتخابهاي تاج چنين فاكتور مهمي را به همراه خواهند داشت هم چيزي است كه گذر زمان آن را به همه نشان خواهد داد.