محمود صادقي عضو كميسيون آموزش در گفتوگو با «اعتماد»:
مقالات جعلي نتيجه تاكيد بر رشد كمي علم است
گروه سياسي| حدود 10 روز از گزارش تكاندهنده «بيومد سنترال» و «اسپرينگر»، دو موسسه انتشارات علمي معتبر، از تقلبي بودن ۵۸ مقاله كه به دست پژوهشگران ايراني نوشته شده ميگذرد. اين
58 مقاله كه در هفت نشريه علمي منتشر شدهاند به دليل «سرقت علمي، تقلب و تباني درباره مولف و در روند بررسي علمي» حذف ميشوند. ظاهرا ٢٨٢ پژوهشگر ايراني مولف اين مقالات بودهاند. و از قضا نام برخي چهرههاي سرشناس از جمله وزير علوم هم در ميان اسامي ذكر شده است. اين موضوع يك بار ديگر توجه عمومي به چرايي توليد مقالات جعلي يا سرقت علمي در ايران را جلب كرده است. دو روز قبل هم خبر رسيد كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار است به موضوع سرقتهاي علمي رسيدگي كند. به علاوه اين موضوع در كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس هم مطرح شده است. محمود صادقي عضو كميسيون آموزش در گفتوگو با «اعتماد» به چرايي توليد اين مقالات در ايران پرداخته و البته روايت جالبي هم از آمدن نام فرهادي در ميان اين 282 نفر دارد. متن اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
مدتي است بحث انتشار مقالات علمي تقلبي دوباره باب شده است. شما چه ارزيابي در اين باره داريد به ويژه آنكه نام وزير علوم هم در اين ميان ديده شده است...
من درباره اشخاص نظري ندارم. اما اين موضوع پديده جديدي نيست. متاسفانه هم در نشريات داخلي اين پديده وجود دارد و هم در مجلات خارجي. بحث رعايت كپيرايت است كه متاسفانه در كشور ما رعايت نميشود. هم فرهنگ آن جا نيفتاده است و هم از نظر قانوني هم موادي براي آن وضع نشده است. از طرف ديگر چون كشور ما عضو معاهدههاي بينالمللي در اين زمينه نيست در فرهنگ نخبگان ما هم اين موضوع جا نيفتاده است.
چرا در كشور ما چنين اتفاقاتي روي ميدهد؟
مساله اصلي اين است كه ما روي رشد كمي علم تاكيد ميكنيم و اسم آن را توليد علم ميگذاريم. مقالهاي را به اين ترتيب مينويسيم و با عنوان توليد علم به دنبال افزايش تعداد اين قبيل مقالهها هستيم. متاسفانه بر رشد كمي علم تاكيد خيلي زيادي ميشود و به صورت تبليغاتي بحث شتاب رشد علمي مطرح ميشود. اما كسي توجه نميكند كه تبعات چنين سياستي توليد چنين مقالاتي را هم به دنبال دارد. اگر دقت كنيد در بحث آييننامههاي ارتقاي اساتيد و بحثهاي استخدامي تاكيد بيش از حدي بر تعداد مقالات آن هم مقالههاي I.S.I ميشود در حالي كه اين ايندكسها ملاك نيست. خيلي از اين نشريات كه ايندكس ميشوند چندان اعتباري ندارند. به اعتقاد من يكي از آثار تاكيد بر كميت در آموزش و پژوهش همين موارد است. استادي ميخواهد ارتقا بگيرد ميگويند اين تعداد مقاله بايد داشته باشد. يا كسي ميخواهد استخدام شود از او تعداد مشخصي مقاله ميخواهند. در حالي كه كسي توجه نميكند اين مقالهها كدام مشكل را حل كرده است؟ اينكه مقالهها چه كيفيتي دارند و چگونه توليد ميشوند هيچوقت دغدغه نبودهاند. در نتيجه توليد مقالات جعلي به اين شكل اثر طبيعي چنين نگاهي است.
كميسيون آموزش قرار است كه اين موضوع را بررسي كند؟
ما اين موضوع را در جلسه قبل كميسيون مطرح كرديم. ديدگاه خود من همانطور كه در كميسيون هم گفتم اين است كه ما نياز به يك سري سياستگذاري داريم. سياستهايي در حوزه آموزش و پژوهش تهيه و در سطوح مختلف اجرا شود كه از چنين پديدههايي پيشگيري كند. نخستين و مهمترين سياسي اينكه نبايد روي كميت تاكيد شود. ممكن است يك استاد سالي يا دو سالي يك مقاله بدهد اما مقاله اورجينال و اصيل باشد و رهآوردي داشته باشد.
در رابطه با آمدن نام دكتر فرهادي هم بحثي شد؟
ببينيد يك پديده ناهنجار ديگر در اين حوزه مقالات مشترك است. در بعضي از رشتهها بعضا پزشكي يا فني يك نفر مقالهاي مينويسد و اسم چهار نفر ديگر را هم در كنارش ميآورد. در حالي كه آن افراد هيچ نقشي در آن مقاله نداشتهاند. شايد بعضي از افرادي كه شما نام برديد اصلا اطلاعي نداشته باشند كه اسم آنها در مقاله آمده است. مثلا آقاي فرهادي اصلا آدمي نيست كه نياز به اين قبيل كارها داشته باشد و سطح علمي او آنقدر بالا هست كه چنين كاري نكند. حتما نام ايشان در كنار يكي دو نفر از دانشجوياني كه ميخواستند مقاله بدهند قيد شده است. به خود من هم مراجعه ميكنند كه اسم مرا بگذارند چون يكي از شرايط انتشار مقالات در برخي نشريات آمدن نام يك استاد است. البته در بعضي از اين موارد من خودم استاد راهنما بودم و مقاله هم اورجينال بوده اما من به دانشجو اجازه ندادهام كه اسم من را كنار اسمش بگذارد. گفتم من تاييد ميكنم اين مقاله مستخرج از پايان نامه است اما اسم من را نبايد بياوريد. چون آن مجله خارجي براي انتشار مقاله پول خواسته بود. وقتي مجلهاي علمي براي انتشار مقاله درخواست پول داشته باشد حتما يك جاي كار مشكل دارد.