تهران پس از برف در فضاي مجازي
ميگفت: «وقتي برف و باران ميبارد، مردم به جاي اينكه چتر بردارند، سوييچ ماشينهايشان را بر ميدارند» بماند كه كميت مديريت شهريمان هم لنگ ميزند. روزگذشته تهرانيها نخستين روز از آخرين ماه پاييز را برفي و سرد و همراه با ترافيكي سنگين و كم سابقه، تجربه كردند. اين موضوع از خيابانها به صفحات مجازي كشيده شد. كساني كه نه راه پس داشتند و نه راه پيش، سوار بر اتومبيلهاي شخصيشان آمده بودند تا در روز برفي با آسايش به محل كار و تحصيلشان برسند، اما خبر نداشتند كه ساعتها قرار است در مسير هر روزهشان بمانند. الناز، تصويري در اينستاگرام منتشر كرده و با شكلكهاي عصباني زير تصويرش نوشته: «از ساعت 8 صبح تا الان كه ساعت 11 است، مسيري كه هميشه تو ۱۰ دقيقه ميرم رو تو ترافيكم...» هادي هم اسكرين شاتي از پيامهايي كه بين او و همكارانش در ترافيك رد و بدل شده منتشر كرده و نوشته: «همكاران در برف گير كردهاند.» اين در حالي است كه در بسياري از نقاط تهران زمينها خشك بود و بارش برف در حدي نبود كه راه را ببندد. حسام هم با انتشار تصويري از ترافيك سنگين صبحگاهي تهران كه پس از چند روز تعطيلي خيابانها را قُرُق كرده بود، نوشت: «صبح به خير ترافيك، صبح به خير مديريت شهري» اما حامد خوش ذوقي به خرج داده بود و در دو ساعت و بيست دقيقهاي كه در ترافيك مانده بود، تصويري پاييزي از تهران شكار كرده و نوشت: «اين تصوير رو وقتي تو ترافيك بودم شكار كردم» ايده سهيلا در توييتر براي روزهاي شبيه روز گذشته در پايتخت اين بود كه: «ديگه بايد كمكم مثل تارزان به طنابكشي رو پشتبامها فكر كنيم با ماشين باشي پشت ترافيك خوابت ميگيره بيماشين هم باشي منتظر ماشين يخ ميزني» قاسم هم با ترافيك سنگين ديروز اينطور شوخي كرده بود: «ترافيك جوري بود كه همه مون بايد مرخصي ساعتي رد كنيم» داوود هم اينطور از ترافيك شكايت كرده بود: «همون بهتر كه تهران برف و بارون نميباره وگرنه هميشه تمام شهر قفل ميشه از شدت ترافيك...»