سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل در گفتوگو با «اعتماد»:
شمشير كنگره با حذر ترامپ، غلاف خواهد شد
رييسجمهور جديد در حال بررسي سياسي و حقوقي برجام است / ترامپ نميخواهد با رنجش ايران از روسيه دور شود
محمد ابراهيم ترقينژاد
داستان ايران و دولت آينده امريكا، داستان پر حرف و حديث و پر اما و اگري است. با آنكه ايران و متعاقب آن، توافق هستهاي يكي از موضوعات تقريبا ثابت سخنرانيهاي دونالد ترامپ، رييسجمهور منتخب امريكا در زمان مبارزات انتخاباتي بود و موردي نبود كه از برجام انتقاد نكند، در نزديك به دو هفته گذشته كه از اعلام نتايج انتخابات امريكا ميگذرد، او از اعلام مواضع درخصوص ايران خودداري كرده است و همين مساله موجب شده تا بسياري نسبت به سياستهاي احتمالي دولت امريكا در رابطه با ايران در ترديد و دوگانگي به سر ببرند. از يكسو، افرادي براي مناصب كليدي دولت ترامپ تاكنون مطرح شدهاند كه آنها مواضع ضدايراني بسياري دارند و از طرفي، ترامپ در حالي از نزديكي با روسيه و همكاري با مسكو در سوريه سخن ميگويد كه ايران يكي از بازيگران اصلي در آنجاست. با اين حال، طي روزهاي گذشته، سازمان كنترل داراييهاي خارجي امريكا (اوفك) وابسته به وزارت خزانهداري مجوز فروش بيش از 200 فروند هواپيماي مسافربري را صادر كرده و از سوي ديگر، مجلس نمايندگان سر تا پا جمهوريخواه امريكا طرحي را تصويب كرده است كه براساس آن فروش هرگونه هواپيما به ايران ممنوع خواهد شد. البته اين طرح بايد به مجلس سنا برود و اگر سناتورها هم آن را تاييد كردند، به امضاي باراك اوباما، رييسجمهور فعلي امريكا برسد؛ امري كه بعيد به نظر ميرسد و كاخ سفيد اعلام كرده است اوباما اين طرح را وتو خواهد كرد. درباره مناسبات احتمالي برجامي ايران و ايالات متحده، گفتوگويي با سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
وزارت خزانهداري امريكا مجوزهاي فروش بيش از 200 فروند هواپيماي كوچك و بزرگ مسافربري به ايران را صادر كرد. اين در حالي است كه از زمان پيروزي ترامپ نگرانيها نسبت به زير پا گذاشته شدن برجام از سوي دولت وي هم در اروپا و هم در ايران افزايش پيدا كرده است. در چنين شرايطي صدور چنين مجوزي از سوي امريكا در هفتههاي پاياني دولت اوباما چه معنايي دارد؟
اقدام صورت گرفته از سوي وزارت خزانهداري امريكا در تداوم سياستهاي باراك اوباما، رييسجمهور اين كشور در راستاي اجراي برجام است. ما ميدانيم كه او بارها قول داده بود اگر توافق هستهاي به مرحله اجرا برسد و ايران به تعهدات خود پايبند باشد، شرايط اجرايي شدن تعهدات طرف مقابل ايران را مهيا خواهد كرد. نزديك به يك سال از اجراي برجام ميان ايران و گروه 1+5 ميگذرد و در اين مدت، ايران به تعهدات خود پايبند بوده و آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز نسبت به آن صحه گذاشته است و همين موجب ميشود تا طرف مقابل و به ويژه امريكاييها نسبت به اجراي تعهداتشان اقدام كنند. يكي از اين تعهدات، رفع محدوديتهاي موجود در مسير خريد هواپيماهاي مسافربري است. ايران در يك سال گذشته، مذاكرات متعددي را با دو هواپيماساز دنيا يعني ايرباس و بویينگ انجام داده بود. اروپاييها نگرانيهايي داشتند مبني بر اينكه وزارت خزانهداري امريكا مجوز لازم را براي فروش ايرباس به ايران ندهد ولي روز سهشنبه، اوفك مجوز فروش 106 فروند هواپيما را به اروپا داد. در اين باره من فكر نميكنم مشكلي حتي در دوره رياستجمهوري دونالد ترامپ پيش بيايد. البته هنوز مشكلاتي از جمله مخالفت كنگره در راستاي فروش بویينگ به ايران وجود دارد و شايد ترامپ در اين باره مانعي را ايجاد كند. با وجود اين مسائل، دولت اوباما با صدور اين مجوز دو هدف را دنبال ميكند؛ نخست، اجراي تعهدات دولت امريكا براساس برجام و ديگر، مستحكم ساختن برجام پيش از تحويل دولت به ترامپ. او در اين راستا، گفته است حتي اگر مجلس سنا نيز به مصوبه هفته قبل مجلس نمايندگان راي مثبت بدهد، چون اين طرح خلاف برجام ميشود، آن را وتو خواهد كرد.
ترامپ برنامه 100 روز نخست خود را اعلام كرد و در اين برنامه نامي از ايران برده نشده بود. آيا اين به معناي آن است كه برخلاف ادعاهاي گذشته، توافق هستهاي يكي از نخستين اولويتهاي دولت ترامپ نيست؟
هرچند ترامپ سياست 100 روز نخست دولت خود را برشمرد اما اين مساله به معناي سياست چهار ساله او نيست. من چند احتمال را در اين باره ميدهم: نخستين احتمال آنكه ترامپ درباره مهمترين مساله مربوط ميان تهران و واشنگتن يعني برجام در حال يك بررسي سياسي و حقوقي است و ميخواهد ابعاد و پيامدهاي اقداماتش را مورد ارزيابي قرار دهد و سپس در اين باره اظهارنظر كند. دومين احتمال اين است كه با توجه به نزديكي و شراكت ايران و روسيه در سوريه و از آنجايي كه ترامپ سياست بهبود مناسبات با مسكو را دنبال ميكند، او نميخواهد با رنجاندن ايران راه رسيدن به مقصودش را سختتر كند. اينها احتمالاتي است كه وجود دارد و گذشت زمان درباره آنها قضاوت خواهد كرد. شايد هم او به اين نتيجه رسيده باشد كه درباره برجام و ايران تندروي كرده و اهميت توافق را و آنكه نميتواند زير برجام بزند، دريافته و به همين خاطر ايران را در صدر اولويتهاي خود قرار نداده است.
اين مساله، تا چه اندازه ميتواند فضاي تنفسي را براي دلواپسان حال برجام در اروپا، ايران و ساير كشورها ايجاد كند؟
اگر احتمال دوم رخ بدهد يا آنكه او دريابد كه درخصوص برجام زيادهروي كرده باشد، اين مساله ميتواند به كاهش تنش ميان دو كشور و بهبود مناسبات تهران و واشنگتن كمك كند. درخصوص اروپاييها هم بايد گفت كه آنها درباره برجام در كنار ايران هستند و از زمان اعلام نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا، تمامي تلاششان را در اين مسير قرار دادهاند كه خدشهاي به برجام وارد نشود. پس اروپاييها در مقابل ما نيستند. روسيه و چين هم درباره توافق هستهاي در كنار ما هستند. هر اقدامي از ترامپ كه موجب وارد شدن خدشه و آسيب به برجام شود، موجب منزوي شدن او خواهد شد.
مجلس نمايندگان امريكا هفته گذشته قانوني را به تصويب رساند كه بر اساس آن از فروش هواپيماهاي بويينگ به ايران برخلاف نص صريح برجام جلوگيري ميشد. با وجود آنكه اين قانون نياز به تصويب مجلس سنا دارد اما اين نخستين آزمون كنگره امريكا با اكثريت جمهوريخواهان بود. اوباما گفته است كه حتي در صورت تصويب اين قانون را وتو ميكند. سرنوشت چنين طرحهايي در دولت بعدي امريكا كه ترامپ رييسجمهور آن است، چگونه خواهد بود؟
اگر احتمالات مثبت را درباره سياست خارجي ترامپ مدنظر قرار بدهيم و او بخواهد سياست تعديل را درباره ايران به اجرا بگذرد، جمهوريخواهان كنگره مجبور خواهند بود كه شمشيرشان را غلاف كنند و ديگر نميتوانند مانند سابق عليه ايران عمل كنند اما اگر ترامپ بخواهد سياست تندروانهاي نسبت به ايران اتخاذ كند، قطعا تيزي اقدامات كنگره نسبت به ايران بيشتر خواهد شد.
نامزدي برخي از افراد براي تعدادي از سمتهاي كليدي مشخص شده و افراد مدنظر هم رويكرد چندان مثبتي به ايران نداشتهاند. در اين فضا تا چه اندازه فكر ميكنيد كه ترامپ بخواهد سياست مثبتي را نسبت به ايران اتخاذ كند؟
همانطور كه گفتم همه اينها احتمال است و گذشت زمان نشان خواهد داد كه او چه سياستي را در پيش ميگيرد. ترامپ نشان داده كه فردي بهشدت غيرقابل پيشبيني است و در اين مدت نيز حرفهايش را كم تغيير نداده است.
ايرباس در فرانسه مستقر است اما براي فروش هواپيماهاي خود به ايران بايد موافقت امريكا را به دست آورد، زيرا دستكم 10 درصد از اجزاي اين هواپيماها ساخت امريكا هستند. در دولت بعدي امريكا اگر چنين مجوزهايي صادر نشود يا روند صدور آن متوقف شود، اروپاييها چه خواهند كرد؟
درباره مجوزي كه طي روزهاي گذشته صادر شد، ترامپ كاري ديگر نميتواند بكند اما احتمال پيش آمدن اختلاف براي كسب مجوز براي معاملات بعدي وجود دارد.
در اين صورت واكنش اروپا چه خواهد بود؟
به مرحله مقاومت و رويارويي نميرسد ولي عدم صدور مجوز براي اروپاييها، موجب ميشود تا آنها نوك انتقاداتشان را به سمت ترامپ هدف بگيرند و شروع به انتقاد از او بكنند. از طرفي سعي ميكنند با جدا كردن خود از امريكا، راه مستقلي را براي ارتباط با ايران ايجاد كنند.
سران جمهوريخواهان كنگره در نامهاي به رييسجمهور امريكا از او خواستهاند كه سياست در قبال ايران را به ترامپ واگذار كند و بيش از اين اقدامي انجام ندهد كه منجر به افزايش سرمايهگذاريها در ايران و تضعيف تحريمها شود. اوباما در مقطع فعلي از چه توانايي براي حل مشكلات باقي مانده در مسير اجراي برجام برخوردار است؟
اوباما تا كمتر از دو ماه ديگر، قدرت را به ترامپ و هيات اجرايي او واگذار خواهد كرد ولي در همين مدت، همچنان رييسجمهور است و از تمامي اختيارات اين مقام برخوردار است و در اين چارچوب، ميتواند برجام را حداقل در اين مدت از آسيب و گزند دور نگه دارد اما اقداماتي از اين قبيل، براي افزايش هزينهها براي اوباما است و ميتواند به در نظر گرفتن ملاحظات بيشتر و افزايش ترديدها در او منتهي بشود.
چه ترديدهايي؟
قطعا او با اقداماتي كه منجر به تضعيف توافق هستهاي بشود، مخالفت خواهد كرد و آن را وتو ميكند اما اگر اين اقدامات غيرهستهاي باشند، ممكن است او محافظهكاري بيشتري بكند و بخواهد رايزني بيشتري انجام شود كه براي اين كار همزمان زيادي باقي نيست.
بوريس جانسون، وزير امور خارجه بريتانيا در سخناني تاكيد كرد كه لندن با ترامپ براي اجراي صحيح برجام گفتوگو خواهد كرد و اجراي برجام را به نفع همه خواند. با توجه به تنشها و اختلافهاي موجود ميان رهبران اروپا با ترامپ تا چه اندازه ميتوان اميدوار بود كه رييسجمهور جديد امريكا با همتاهاي اروپايي خود در اجراي برجام همصدا بماند؟
قطعا مخالفت اروپاييها موثر خواهد بود. ما شاهد بوديم كه اعتراض اروپايي به سياستهاي اعلام شده توسط ترامپ درباره برجام موجب شد تا او و تيم مشاورانش به نوعي دست به عقبنشيني بزنند. هماكنون او خود را در برابر شش كشور يعني ايران، روسيه، چين، آلمان، فرانسه و بريتانيا به همراه اتحاديه اروپايي ميبيند كه مواضع مشتركي درباره اجراي برجام دارند و همين موجب شد تا او بفهمد يك توافق چندجانبه و بينالمللي كه توسط شوراي امنيت سازمان ملل بر آن صحه گذاشته است، آنگونه نيست كه او دلخواهانه بخواهد آن را كم يا زياد يا تغيير بدهد. به عبارتي، اظهاراتي از اين دست موجب ميشود تا او فكر نكند كه به راحتي ميتواند هر كاري كه ميخواهد، ميتواند بكند.
ايران در قريب به يك سال گذشته از عمر اجراي برجام از بدعهدي امريكاييها و باقي ماندن بخشي از فضاي منفي پيرامون ايران كه كمپانيها و بانكهاي بزرگ را از ورود به ايران برحذر ميدارد، شكايت داشته است. جان كري، ادعا ميكند كه براي حل و فصل اين مشكلات به كشورهاي متعدد سفر كرده است. در دولت آتي امريكا احتمالا از اين قبيل تلاشهاي هر چند صوري خبري نخواهد بود. در چنين شرايطي ايران چه ميتواند بكند؟
همانطور كه گفتيد احتمالا اقداماتي از اين دست در دولت ترامپ دنبال نشود ولي نبايد موجب شود كه ما تلاشي نكنيم و نااميد شويم. اقدامي كه در اين باره ايران ميتواند بكند توجه افكارعمومي دنيا به پايبندي ايران به توافق هستهاي و افزايش فشار بر دولت امريكا براي اجراي برجام است تا اينگونه هزينهها براي عدم پايبندي واشنگتن به تعهداتش بيشتر شود.
اين غيبت از سوي امريكا تا چه اندازه ميتواند به تشديد فضاي بياعتمادي نسبت به دوطرف كمك كند؟
اگر رييسجمهور امريكا بخواهد سياست خصمانه و سردي را در برابر ايران اتخاذ كند، بياعتمادي از شرايط كنوني هم بيشتر خواهد شد.
در چنين شرايطي تكليف برجام چه خواهد بود؟
من فكر ميكنم طرف مقابل طوري اقدام خواهد كرد و تحريكاتي را انجام دهد تا ايران خود برجام را نقض كرده و كنار بگذارد. اگر ايران به اندازه كافي صبور باشد و اقدامات تحريكآميز را از سر خود باز كند و بهانهاي به طرف مقابل ندهد، آنها نيز نميتوانند كاري عليه برجام بكنند.