مرتضي طلايي:
قاليباف قصد ورود به انتخابات ندارد
ميگويند شرط ورود محمدباقر قاليباف، شهردار تهران براي ورود به انتخابات سال ۹۶ رياستجمهوري، اجماع اصولگرايان روي يك گزينه است. نام وي به عنوان يكي از گزينههاي اصلي اصولگرايان براي ورود به عرصه انتخابات رياستجمهوري از زبان فعالان سياسي اصولگرا زياد شنيده شده است. از رضا تقيپور، سخنگوي شوراي شهر تهران تا محمدرضا باهنر و حسن بيادي. اما مرتضي طلايي نايبرييس شوراي شهر تهران و از ياران ديرينه او ميگويد اين خواست اطرافيان قاليباف و جريانهاي سياسي است و او هنوز تصميمي براي حضور در رقابتهاي انتخاباتي ندارد. مرتضي طلايي، نايبرييس شوراي شهر تهران به مهر گفته است: قاليباف قصدي براي ورود به انتخابات رياستجمهوري ندارد و برخي اطرافيان وي علاقهمند به ورود او به عرصه انتخابات هستند. چكيده اظهارات مرتضي طلايي به اين شرح است:
خود آقاي قاليباف در سخنراني روز دانشجو به اين مساله اشاره كرد كه عدهاي ميگويند از حضور در انتخابات اعلام انصراف كن تا تخريبها متوقف شود و تبديل به حمايت شود، اميدوارم افكار عمومي پيام مستتر در اين سخن را به خوبي درك كنند.
با صراحت ميتوانم بگويم كه آقاي قاليباف به دنبال تصاحب هيچ مسووليتي در كشور نيست. تشخيص بنده اين است كه اگر براي آقاي قاليباف تكليفي باشد كه بايد كاري را انجام دهد، انجام ميدهد البته اينكه بخشي از اطرافيان آقاي قاليباف به طور بالقوه و با اين تحليل كه نگاه مديريتي ايشان رفعكننده گرهها و مشكلات كشور است و علاقهمند هستند كه آقاي قاليباف رييسجمهور شود، لذا رفتاري ميكنند كه اين شايبه كه آقاي قاليباف ميخواهد به پاستور برود هم وجود دارد.
در اينجا ميخواهم نكتهاي را بگويم كه مربوط به آخرين ديدارم با ايشان است. از ايشان سوال كردم كه آيا شما واقعا قصدي براي شركت در انتخابات داريد؟ ايشان در پاسخ گفت كه من چنين قصدي ندارم و تصميمي نگرفتهام. اين عينا سخن كسي است كه در مظان اين است كه ميخواهد از بهشت به پاستور برود. البته بعضي اوقات برخي رفتارها از جانب دوستان و گروههاي سياسي مصداق دوستي خاله خرسه است، اينجاست كه برخي چون دوست دارند آقاي قاليباف رييسجمهور شود و مشكلات كشور حل شود، نوعي حرف ميزنند و رفتار ميكنند كه جامعه احساس كند آقاي قاليباف ميخواهد به پاستور برود.
از آن سو گروههاي سياسي رقيب هم اين موضوع را تبديل به فرصت يا فشار و تخريب ميكنند براي زير سوال بردن خدمات شهرداري. اين شكل طرح موضوع براي آقاي قاليباف آوردهاي كه ندارد هيچ، بلكه ريزش هم دارد.
كسي منكر ايراد در شهرداري نيست، كسي نميتواند بگويد در شهرداري سوءاستفاده نميشود، رانتخواري نميشود، حتي خود آقاي قاليباف نميتواند منكر اين مسائل شود.
به واسطه حضورم در پليس تهران و فرماندهي آقاي قاليباف در ناجا، رابطه و نسبت تنگاتنگي بين بنده و آقاي قاليباف به ويژه در حوزه تفكر، انديشه و كار ايجاد شده بود. آقاي قاليباف در آن دوران به عنوان فرمانده پليسي كه اجتماعي و مردمدار است، شناخته شد. بخش اعظم اين نگاه به واسطه كارهايي بود كه به ويژه در بحرانها و حوادث گوناگون انجام ميشد و اين اقدامات بود كه تصوير پليس را تغيير داد و به عنوان يك پليس اجتماعي تصوير جديدي براي مردم ارايه شد. بنده بر اساس شخصيت، شناخت، معرفت، آموزش، اعتقادات و باورهاي فرهنگي و اجتماعي خود كار ميكردم و البته عملا به سياست فرماندهان توجه ميكردم. كارهايي كه بنده انجام دادم، درتهران ديده شد و چون تفكر و گفتار از آقاي قاليباف و عمل از بنده بود، اين دو، بنده و آقاي قاليباف را در افكار عمومي در يك نقطه قرار داد. من به شوراي سوم آمدم به طور طبيعي به واسطه آن شناخت و ارتباط، روابطمان خيلي خوب بود، الان هم خيلي خوب است ولي جامعه بيشتر اين حس را داشت كه من با آقاي قاليباف نزديك هستم درحالي كه من كار خودم را انجام ميدادم. بنده امروز كه اينجا هستم با روز اول كه به شوراي سوم آمدم، هيچ فرقي در رابطه من و آقاي قاليباف ايجاد نشده است، اما در مسير حركت و طول حركتي كه زمانبر بوده، ممكن است برخي افراد احساس كنند كه فاصلهاي به وجود آمده، در صورتي كه در شوراي سوم تعداد اعضا محدودتر و ارتباطات بيشتر بود. در شوراي چهارم اعضا دوبرابر افزايش پيدا كردند و سهم بنده به عنوان عضوي از شورا براي ارتباط با شهردار تهران به خودي خود كاهش پيدا كرد.
ما در جايي كه بايد از آقاي قاليباف حمايت كنيم، حمايت خواهيم كرد. شايد وجه تمايز ارتباط و رفتار بنده با بسياري از ديگر دوستان آقاي قاليباف، همين نقطه بوده است كه بنده با منطق خودم از ايشان حمايت و دفاع ميكنم. آنجايي كه از عملكرد قاليباف ايراد ببينم، بيان و نقد خود را ارايه ميكنم و آنجايي كه بايد بايستم واز ايشان حمايت كنم، آن حمايت را هم در جاي خودش خواهم كرد.
زماني كه بنده با آقاي قاليباف در پليس بوديم كه اقتضائات خاص داشت و بالاخره يك نهاد نظامي بود هم ايشان ميگفتند ما كه بتپرست نيستيم. حرفهاي ما كه وحي منزل نيست، ايرادي اگر هست بايد بگوييم.
آقاي قاليباف يك مدير اجرايي است كه در حال فعاليت است و در كارشان هم مانند بقيه افراد خطا وجود دارد، اما دفاع ما از آقاي قاليباف بر مبناي يك اصولي است كه آن اصول از نگاه بنده كماكان به قوت خود باقي است.