• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3689 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۱۸ آذر

از انسان و زبان تا دولت و توسعه

انسان‌شناسي از منظر زبان
مورخان انديشه در اين ديدگاه اتفاق نظر دارند كه مساله زبان در كانون مباحث نظري سده بيستم قرار گرفته است و به ويژه با آنچه تحت عنوان چرخش زبان شناختي
 (linguistic turn) در فلسفه جديد رخ داده، مي‌توان به بازنويسي مباحث مختلف علوم انساني پرداخت. در حوزه‌هاي مختلفي از اين علوم از علم سياست گرفته تا روانشناسي نگاه زبان شناختي جايگاه ويژه‌اي پيدا كرده است. حوزه انسان‌شناسي نيز از اين منظر جديد بي‌بهره نبوده است. كتاب انسان‌شناسي زبان شناختي، نوشته الساندرو دورانتي كه به تازگي با ترجمه رضا مقدم كيا توسط نشر ني منتشر شده است، شاهدي بر اين مثال است. نويسنده در اين كتاب كوشيده اين حوزه جديد را كه در چند دهه اخير تغيير و تحول چشمگيري يافته معرفي كند. دورانتي در اين كتاب توانسته به جاي نوشتن رساله‌اي جامع در معرفي انسان‌شناسي زبان شناختي و تاريخچه و سير تحول آن، به شيوه‌اي گزينشي عمل كند و از طرح عناوين و موضوعاتي كه احتمالا موجب تقويت تصوير به باور او كليشه‌اي از
 انسان شناسان زبان شناختي مي‌شود، بپرهيزد.
 اين كتاب گزارشي از پژوهش‌هاي معاصر درباره زبان و فرهنگ از منظري خاص است. همچنين بازتابي است از كار جمعي از پژوهشگران فعال در گروه‌هاي آموزشي انسان‌شناسي، زبان‌شناسي، زبان‌شناسي كاربردي، جامعه‌شناسي، مطالعه فرهنگ عامه، مطالعات كنش، فلسفه، موسيقي‌شناسي قومي و مطالعه ارتباط. الساندرو دورانتي در اين كتاب كه به صورت درس نامه نوشته شده، انسان‌شناسي زبان شناختي را حوزه‌اي ميان رشته‌اي معرفي مي‌كند كه زبان را به مثابه ذخيره‌اي فرهنگي و سخن گفتن را به منزله عملي فرهنگي مطالعه مي‌كند. اين كتاب نخستين اثر در حوزه انسان‌شناسي زبان شناختي است كه به فارسي ترجمه شده است.
نويسنده در فصل اول گستره انسان‌شناسي زبان شناختي را مشخص مي‌كند و ضمن تعريف اين شاخه، روش و موضوع و هدف آن و رابطه آن با ساير رشته‌هاي علوم انساني را نشان مي‌دهد. در فصل دو نظريه‌هاي فرهنگ كه از سوي محققان مطالعات فرهنگي معرفي شده، عرضه مي‌شود. فصل سوم به زبان و ابعاد مختلف آن به ويژه با تاكيد بر علوم انساني اختصاص دارد. فصل چهارم روش‌هاي مردم نگاري مورد بحث قرار مي‌گيرد.
 در اين فصل نويسنده ضمن تعريف مردم نگاري، روش‌هايي چون زبان‌شناسي ميداني، مشاهده مشاركتي و... معرفي مي‌شوند. فصل پنج گفتار نويسي نام دارد و نويسنده در اين فصل به نگرش مردم‌شناسان به آثار مكتوب بشري از آغاز تا به عصر حاضر مي‌پردازد. فصل ششم معني در صورت‌هاي زباني نام دارد و نويسنده در اين فصل به مباحث معناشناسي در چارچوب دغدغه‌هاي انسان‌شناسان اشاره دارد. فصل هفتم زبان را در كاربرد اجتماعي آن مورد بحث قرار مي‌دهد و فصل هشتم به گفت‌وگو به عنوان يكي از اساسي‌ترين ويژگي‌هاي زبان اختصاص دارد. فصل نهم نيز واحدهاي مشاركت نام دارد. فصل دهم با عنوان سخن آخر از زبان به عنوان اصل اساسي انسان بودن ياد و بر جايگاه زبان در فرهنگ و جامعه تاكيد مي‌شود.

 

انسان‌شناسي از منظر زبان
مورخان انديشه در اين ديدگاه اتفاق نظر دارند كه مساله زبان در كانون مباحث نظري سده بيستم قرار گرفته است و به ويژه با آنچه تحت عنوان چرخش زبان شناختي
 (linguistic turn) در فلسفه جديد رخ داده، مي‌توان به بازنويسي مباحث مختلف علوم انساني پرداخت. در حوزه‌هاي مختلفي از اين علوم از علم سياست گرفته تا روانشناسي نگاه زبان شناختي جايگاه ويژه‌اي پيدا كرده است. حوزه انسان‌شناسي نيز از اين منظر جديد بي‌بهره نبوده است. كتاب انسان‌شناسي زبان شناختي، نوشته الساندرو دورانتي كه به تازگي با ترجمه رضا مقدم كيا توسط نشر ني منتشر شده است، شاهدي بر اين مثال است. نويسنده در اين كتاب كوشيده اين حوزه جديد را كه در چند دهه اخير تغيير و تحول چشمگيري يافته معرفي كند. دورانتي در اين كتاب توانسته به جاي نوشتن رساله‌اي جامع در معرفي انسان‌شناسي زبان شناختي و تاريخچه و سير تحول آن، به شيوه‌اي گزينشي عمل كند و از طرح عناوين و موضوعاتي كه احتمالا موجب تقويت تصوير به باور او كليشه‌اي از
 انسان شناسان زبان شناختي مي‌شود، بپرهيزد.
 اين كتاب گزارشي از پژوهش‌هاي معاصر درباره زبان و فرهنگ از منظري خاص است. همچنين بازتابي است از كار جمعي از پژوهشگران فعال در گروه‌هاي آموزشي انسان‌شناسي، زبان‌شناسي، زبان‌شناسي كاربردي، جامعه‌شناسي، مطالعه فرهنگ عامه، مطالعات كنش، فلسفه، موسيقي‌شناسي قومي و مطالعه ارتباط. الساندرو دورانتي در اين كتاب كه به صورت درس نامه نوشته شده، انسان‌شناسي زبان شناختي را حوزه‌اي ميان رشته‌اي معرفي مي‌كند كه زبان را به مثابه ذخيره‌اي فرهنگي و سخن گفتن را به منزله عملي فرهنگي مطالعه مي‌كند. اين كتاب نخستين اثر در حوزه انسان‌شناسي زبان شناختي است كه به فارسي ترجمه شده است.
نويسنده در فصل اول گستره انسان‌شناسي زبان شناختي را مشخص مي‌كند و ضمن تعريف اين شاخه، روش و موضوع و هدف آن و رابطه آن با ساير رشته‌هاي علوم انساني را نشان مي‌دهد. در فصل دو نظريه‌هاي فرهنگ كه از سوي محققان مطالعات فرهنگي معرفي شده، عرضه مي‌شود. فصل سوم به زبان و ابعاد مختلف آن به ويژه با تاكيد بر علوم انساني اختصاص دارد. فصل چهارم روش‌هاي مردم نگاري مورد بحث قرار مي‌گيرد.
 در اين فصل نويسنده ضمن تعريف مردم نگاري، روش‌هايي چون زبان‌شناسي ميداني، مشاهده مشاركتي و... معرفي مي‌شوند. فصل پنج گفتار نويسي نام دارد و نويسنده در اين فصل به نگرش مردم‌شناسان به آثار مكتوب بشري از آغاز تا به عصر حاضر مي‌پردازد. فصل ششم معني در صورت‌هاي زباني نام دارد و نويسنده در اين فصل به مباحث معناشناسي در چارچوب دغدغه‌هاي انسان‌شناسان اشاره دارد. فصل هفتم زبان را در كاربرد اجتماعي آن مورد بحث قرار مي‌دهد و فصل هشتم به گفت‌وگو به عنوان يكي از اساسي‌ترين ويژگي‌هاي زبان اختصاص دارد. فصل نهم نيز واحدهاي مشاركت نام دارد. فصل دهم با عنوان سخن آخر از زبان به عنوان اصل اساسي انسان بودن ياد و بر جايگاه زبان در فرهنگ و جامعه تاكيد مي‌شود.

آزادي هدف و وسيله توسعه
بعد از جنگ تحميلي و از سال‌هاي آغازين دهه 1370 همراه با مطرح شدن موضوع سازندگي، مباحث توسعه نيز از اصلي‌ترين موضوعاتي بود كه ذهن محققان و پژوهشگران ايراني را به خود مشغول مي‌كرد. در بستري جهاني البته نظريه‌هاي توسعه از دهه 1950 اهميتي ويژه كسب كردند. عباس مصلي نژاد، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در كتاب دولت و توسعه اقتصادي نظريه‌هاي توسعه در ايران را از منظر دولت مورد بحث قرار داده است. اين كتاب پيش‌تر با همين عنوان توسط نشر قومس منتشر شده بود و اكنون با حذف و افزوده‌هاي جديد به همت نشر ني منتشر شده است. در اين كتاب آراي نظريه پردازان مختلف در مورد نقش دولت در توسعه اقتصادي مورد توجه و پردازش قرار مي‌گيرد. در اين زمينه، رويكرد نظريه‌پردازان غربي از جمله جان فوران، رابرت لوني، تدا اسكاچپول، فرد هاليدي، ساموئل هانتينگتون، رابرتز و جوزف استيگليتز بررسي شده است. از سوي ديگر، نظريه‌پردازان توسعه و اقتصاد سياسي در داخل كشور نيز رهيافت‌هايي را در مورد فرآيند نوسازي در ايران ارايه داده‌اند. هر يك از اين پژوهشگران شاخص‌هاي خاصي از توسعه را مورد تاكيد قرار داده‌اند و در نتيجه براي دولت كارويژه‌هاي متفاوتي را قايل هستند. شواهد نشان مي‌دهد كه طي سال‌هاي 1980 و 1990 نظريات متعددي در مورد جهت‌گيري توسعه در ايران ارايه شده است. هر يك از اين تئوري‌ها بر قالب و قواعد خاصي تاكيد دارند. بنابراين مي‌توان جلوه‌هايي را از جدال تئوريك در مورد نظريه‌پردازي توسعه در ايران مشاهده كرد. در اين ارتباط رويكردهاي متفاوتي در مورد علل عدم موفقيت برنامه‌هاي توسعه اقتصادي در ايران ارايه شده است. خود مصلي نژاد در اين كتاب بيشتر متاثر از ديدگاه‌هاي آمارتيا سن است. از ديدگاه آمارتيا سن آزادي هم هدف و هم وسيله رسيدن به توسعه است. آزادي‌هاي سياسي در شكل نظام سياسي مردم سالار، مهم‌ترين عامل و وسيله توسعه اقتصادي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون