نزديكي ترامپ به پوتين
به نفع ايران نيست
ايران بايد براي آينده سوريه بعد از اسد به همانگونه عمل كند كه براي استقرار يك دولت جديد (حامد كرزاي) بعد از نابودي طالبان كرد يعني همكاري نزديك و صادقانه با امريكا براي استقرار يك دولت تمام مردمي براي ملت سوريه. مشكل موشكها قرار بود با برجام منتفي شود اما متاسفانه اين امرهمچنان موردي براي تهديد و فشار امريكا باقي مانده است.
در اين رابطه بهترين مسير باز همان گشايش مذاكره با امريكا به بهانه گفتوگو جهت كاهش كاستيهاي برجام براي هر دو طرف است. بديهي است كه ايران نميتواند و نبايد توان دفاعي خود را به مذاكره بگذارد. از طرف ديگر، بيتوجهي به اين مشكل هم راهحل نخواهد بود. در اين رابطه هر نوع مذاكرهاي بايد مستقيما نيروهاي دفاعي كشور، من جمله سپاه، را در رأس خود داشته باشد. تصادفا بخشي از سران امنيت ملي ترامپ نظامي هستند و آنها حتما درك واقع بينانهتري از نيازهاي دفاعي ايران خواهند داشت و با نيروهاي نظامي ايران با واقعبيني بيشتري گفتوگو خواهند كرد.
در رابطه با اعراب و مخصوصا عربستان سعودي نيز ايران بايد با احتياط بيشتري پيش برود. رابطه دو كشور سر مسائل اسلامي (شيعه و سني)، سوريه، عراق، يمن و مسائل ديگر به مرز خطر رسيده است. ترامپ با اسلام ميانه خوبي ندارد و براي ايشان شيعه و سني فرقي نميكنند. در زمان اوباما و در حين مذاكرات هستهاي رابطه امريكا با عربستان خراب شد. در همين حال هم، ترامپ و اطرافيانش ميدانند كه «تروريسم اسلامي» عمدتا در ميان مسلمانان سني رشد كرده است، اما اعراب پول دارند و ترامپ هم به پول آنها براي برنامههاي خود، مخصوصا فروش اسلحه و احياي سرمايه داري مالي و ساخت و ساز، نيار دارد. از اين ديدگاه نبايد انتظار داشت كه ترامپ بين ايران و اعراب ميانجيگري كند يا ايران را بر آنها ترجيح دهد. اگر ترامپ مجبور شود كه بين ايران و عربستان طرف يكي را بگيرد آن، حتما عربستان خواهد بود. پس ايران بايد انتظار كمك از امريكا براي حل مشكل با اعراب را نداشته باشد و سياست خود را به سوي تنشزدايي با اعراب پيش ببرد. كاهش تنش با امريكا در اين رابطه كمك خواهد بود چون بخشي از رفتارهاي تهاجمي عربستان به دليل وضعيت بد رابطه ايران و امريكا است. از ديد اعراب، دشمني امريكا با ايران، آنها را به نسبت قدرتمند ميكند. اعراب هميشه از يك ايران ضعيف سوءاستفاده كرده و باعث مشكلات عديده براي خود و ايران شدهاند. همانطور كه تجربه تاريخي نشان ميدهد، يك ايران قويتر هميشه ثبات بيشتري را در منطقه خود باعث شده است. اين اميد هم كه ترامپ منطقه را ترك و ايران و همسايگانش را به حال خود رها ميكند عبث است. با وجود مشكلات عديده امريكا در خاورميانه وشايد هم بينياز شدن از نفت منطقه به دليل افزايش توليد در امريكا، ترامپ در منطقه خواهد ماند و شايد درگيريهايش وسيعتر از گذشته هم بشود. اين اميد كه شايد طبيعت اين درگيري بيشتر جنبه اقتصادي پيدا كند ميتواند به واقعيت نزديكتر باشد. فروش اسلحه بيشتر به اعراب و نفوذ گسترده كمپانيهاي امريكايي در پروژههاي منطقه با تشويق ترامپ بخشي از اين گسترش اقتصادي خواهد بود. با فرض اين تغيير در رفتارهاي منطقهاي امريكا، ايران بايد خود را براي ايجاد توازن در روابط اقتصادي خود با شرق و غرب از همين الان آماده كند اما اين توازن نميتواند فقط با افزايش تجارت با اروپا ايجاد شود. براي ترامپ مليگرا، اروپا و چين و روسيه با هم فرقي ندارند. از ديد ترامپ سرمايهدار، اگر قرار نيست معاملهاي عايد او شود بهتر است كه عايد هيچ كس هم نشود. در همين حال هم ايران نبايد با تكيه بر روسيه، چين، اروپا، يا كشورهاي «غيرمتعهد» خود را در مقابل امريكا قرار دهد. همه اين كشورها منافع عظيم و عديده در امريكا دارند و حاضر نخواهند بود كه خود را براي ايران در مقابل امريكا قرار دهند. از آن طرف هم نزديكي ترامپ با پوتين لزوما به نفع ايران نخواهد بود. در گذشته هر وقت، امريكا و روسيه نزديكي بيشتري با هم داشتهاند سود كمتري عايد ايران شده است. عكس اين وضعيت هم صادق بوده است، يعني دشمني بيشتر بين امريكا و روسيه براي ايران سود زيادتري داشته است. براي توفيق در رسيدن به يك راهحل معقول با آقاي ترامپ، ايران بايد اين ضربالمثل را عملي كند كه: «يا مكن با پيل بانان دوستي، يا بنا كن خانهاي درخور پيل.» ستونهاي چنين خانهاي حكمت، عزت و قدرت هستند كه بايد در ساختار قدرت سياسي و اقتصادي ايران مخصوصا در حوزه امنيت، دفاع، سياست خارجي و توسعه اقتصادي بر مبناي رشد صنعتي نمود درخشان داشته باشند. ترامپ يك «كابينه جنگي» تشكيل خواهد داد و براي يك معامله معقول با اين كابينه، ايران نيز بايد يك «كابينه جنگي» تشكيل بدهد، اما حرف من را نبايد اين طور تعبير كرد كه ايران بايد خود را براي «جنگ» احتمالي با امريكا آماده كند. همان طور كه بارها نوشته و گفتهام بين ايران و امريكا جنگي در كار نخواهد بود و كابينه جنگي ترامپ هم براي جنگ كردن تشكيل نشده است. حرف نمايش قدرت است و جسارت در عرضه خواستهها و براي اين منظور است كه ايران نيز بايد مثل امريكا و براي مذاكره موفق با آن همقطاران ايراني كابينه جنگي امريكا را به ميدان بياورد. در همين حال هم دولت بايد سياست نئوليبراليسم اقتصادي را كنار بگذارد و به جاي چشم دوختن به خارج براي رشد اقتصاد كشور، عاجلانه توسعه اقتصاد كشور را بر مبناي منابع داخلي دردستور كار قرار دهد و در اين راستا با حمايت و حفاظت از صنايع كوچك و متوسط داخلي اقتصاد ملي با دوام بسازد. واقعيت اين است كه هم منابع ايران، داخلي هستند و هم مشكلاتش و بايد از خارج فقط تكميلي استفاده شود. اين تغيير در سياستگذاري اقتصادي جزو لاينفك امنيت ملي است و در اين راستا بايد مديريتها را هم تصحيح كرد و با فساد مبارزه جدي كرد. درغير اين صورت وضع معيشتي مردم، مخصوصا اقشار متوسط به پايين، بدتر خواهد شد و نتيجتا امنيت ملي ايران ميتواند توسط آقاي ترامپ در خطر بيفتد.