محمد ايراني، مديركل خاورميانه و شمال آفريقاي وزارت خارجه :
اگر پيروزي در حلب را تنها يك پيروزي نظامي ببينيم، به بيراهه رفتهايم
محمد ايراني، مديركل خاورميانه و شمال آفريقاي وزارت خارجه، عصر روز گذشته در نشست «آثار راهبردي آزادسازي حلب» در محل شوراي راهبردي روابط خارجي به بررسي سياستهاي ايران در سوريه و راهكارهاي خروج از بحران از لنز تهران پرداخت. به گزارش فارس، وي با بيان اينكه شرايط در سوريه وارد فاز جديدي شده است، گفت: ايران و روسيه بازيگران قدرتمندي هستند كه توانستهاند خارج از فضاي بينالمللي كاري را انجام دهند. اين دو كشور بازيگران انكارناپذير در سوريه هستند. در ذهن خيليها اين سوال ايجاد ميشود كه آزادي حلب چه ميزان در پايان بحران سوريه تاثيرگذار است، بايد حلب را شناخت و بايد ديد وضعيت چگونه است، بايد حضور معارضين در كل سوريه را بررسي و توانايي آنها را ارزيابي كرد. همه ما اعتقادمان بر اين است كه سوريه راهحل نظامي ندارد و اگر بخواهيم پيروزي در حلب را تنها يك پيروزي نظامي ببينيم، به بيراهه ميرويم. نه ارتش سوريه اين توانايي را دارد كه بر كل معارضين فايق آيد و نه معارضين با تمام كمكهايي كه به آنها ميشود توان پيروزي بر دولت سوريه را دارند.پيروزي نظامي در سوريه دور از دسترس است و راهكار تنها سياسي و گفتوگو است. بايد واقعيت پيروزي در حلب را ديد و سطح انتظارات خود را در همين حد تنظيم كرد. وي افزود: معارضين در حلب به دنبال ايجاد زمينههايي براي خودمختاري و تجزيه بودند. 53 ماه بخش عمده حلب در اختيار نيروهاي معارض بود و تعداد زيادي از مردم در اين منطقه بودند كه اكثريت آنها در چند هفته گذشته خارج شدند. طرف مقابل تصميم داشت در خلال خروج مردم نيروهاي مخالف را خارج كند و به منطقه غرب ببرد. آنها تا آخرين نفس هم مقاومت ميكردند و حتي به دنبال افزايش فشارهاي بينالمللي بودند. ميخواستند تمام ذهنيتها را به سمت حلب ببرند و از ديگر مناطق منحرف كنند. شهركهاي فوعه و كفريا در كنار ادلب هستند كه از روز اول درگير محاصره بودند و سه سال كامل مردم اين دو منطقه در محاصره كامل هستند و هيچكس اشارهاي به آنها نداشت و در لحظات آخر تصميم گرفته شد كه مردم اين مناطق هم در معادله قرار بگيرند. در سه مرحله قرار شد مردم اين مناطق خارج شوند، يك مرحله انجام شده، مرحله دوم در حال انجام است و نميدانم مرحله سوم انجام شود يا خير. شرايط در سوريه وارد فاز جديدي شده، هم مسكو و هم تهران به عنوان بازيگران قدرتمندي هستند كه توانستهاند خارج از فضاي بينالمللي كاري را انجام دهند و روسيه و ايران بازيگران انكار ناپذير در بحث سوريه هستند. تحليلهايي كه شاهديم اين است كه بعد از آزادي حلب تاكيد دارد كه امريكاييها در اين قضيه نسبت به گذشته نقششان ضعيف بوده حالا به دليل مشكلات داخلي خودشان و انتقال قدرت و... و نقش امريكاييها در سوريه و موضوع حلب تضعيف شد و آزادي حلب باعث كاهش نقش سازمان ملل نيز شد و سازمان ملل در آزادي حلب نقش چنداني نداشت. افزايش نقش بينالمللي مسكو در موضوع سوريه به عنوان طرفي كه الان موضوع مذاكرات در آستانه را در اواخر ژانويه مطرح ميكند، در فضاي جديد كه تركها هم پذيرفتهاند، اين روند به سمتي پيش ميرود كه گفتوگو و مذاكره شكل بگيرد. شدن يك راهحل سياسي كه در حال حاضر زوايايي از آن ديده ميشود خيلي مهم است، اما عربها هنوز نظري در اين خصوص ندادهاند، ولي اين محور در صورت تشكيل ميتواند خيلي كارساز باشد. وي با بيان اينكه سطح خشونت در طرف مقابل بعد از قضيه حلب افزايش يافته است، گفت: حوادث تروريستي در آلمان و ترور سفير روسيه در آنكارا از نشانههاي آن است و اين موجب تعديل مواضع طرفهاي غربي شده و ديگر به نظر نميآيد اروپاييها پيش شرطهايي مانند گذشته را از جمله رفتن اسد مطرح كنند. افزايش توان تسليحاتي براي مخالفين از ديگر آثار منفي است و طراحيهاي گستردهتر و كمكهاي مالي بيشتر نيروهاي جديد از جمله برنامههاي آنها خواهد بود. ما با در نظر گرفتن نقاط مثبت و منفي بايد به سمت پذيرش اين ذهنيت برويم كه تنها بايد به دنبال راهحل سياسي براي حل بحران اين كشور بود.