• 1404 شنبه 6 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3108 -
  • 1393 يکشنبه 25 آبان

نگاهي به رمان هيولاي هاوكلاين نوشته، ريچارد براتيگان

ساختار‌شكني از فرم تا محتوا

   حميد بابايي/  در نقد آثاري كه به واسطه ترجمه خوانده مي‌شوند، همواره به چند نكته بايد توجه كرد؛ يكي از مهم‌ترين آنها زمان پيدايش اثر و ديگري بستر اجتماعي كه اثر در آن شكل مي‌گيرد.
آثاري كه داراي ويژگي‌هاي پست مدرن هستند به علت وجود برخي ويژگي‌ها، با فرهنگ ما (البته در صورتي كه بپذيريم فرهنگ زودتر از تكنولوژي وارد كشورها مي‌شود) بايد اين جوانب را نيز مورد بررسي قرار دهيم. ريچارد براتيگان يكي از نويسندگان مشهوري است كه ما او را با آثاري مانند صيد ماهي قزل‌آلا در امريكا و در روياي بابل مي‌شناسيم. آثار او داراي برخي ويژگي‌هاي مشتركي است كه به چند نمونه از آنها اشاره مي‌كنيم.
1- اغلب آثار او به صورت بخش بخش و فصل‌بندي‌هاي كوتاه است. مي‌توان گفت از اين جهت آثار براتيگان داراي ريتمي تند هستند و داستان‌ها با كمترين افتي از نظر ريتم روايت مي‌شوند.
2- در اكثر آثار اين نويسنده شاهد تركيب ژانرهاي مختلف هستيم كه در اين اثر (هيولاي هاوكلاين) نيز با آن روبه‌روييم كه در ادامه نقد به تفضيل به آن خواهيم پرداخت.
3- نگاه سياسي در تمامي آثار براتيگان وجود دارد و او همواره در حال نقد وضعيت موجود امريكا در زمان خويش است.
و اما رمان هيولاي هاوكلاين:
در اين اثر دو نفر آدمكش براي كشتن هيولايي توسط يك نفر استخدام مي‌شوند و پس از كش و قوس فراوان به صورتي خاص هيولا را نابود مي‌كنند. دو شخصيت به نام‌هاي گرير و كامرون داراي هيچ ويژگي خاصي نيستند، البته كامرون عادت دارد همه‌چيز را بشمارد. ساختن شخصيت‌هاي تيپيك در اين اثر از روي تعمد صورت مي‌گيرد و درواقع سعي در دست انداختن قواعد رمان‌هاي وسترن زمان خويش را دارد. در اين رمان‌ها شخصيت قهرمان داستان‌ها همواره داراي هوشي سرشار بوده يا از مهارتي خاص بهره مي‌برند، مثلا تيراندازي قهار هستند. اما در اين اثر ما شاهد اين ويژگي‌ها نيستيم. حتي حضور شخصيت‌هاي زن داستان دقيقا نمونه‌هاي تيپيك اين گونه آثار است كه به صورتي تزييني و صرفا براي ايجاد نوعي جاذبه از آنها استفاده مي‌شود. شباهت دو خواهر به يكديگر در واقع نوعي نگاه استعاري نيز هست كه هيچ كدام از آنها تفاوتي با هم ندارند و در عمل يك نفر هستند.
تركيب ژانر و چرايي آن:
در اين اثر ما شاهد تركيب سه ژانر مختلف رمان با هم هستيم. 1- وسترن 2 – گوتيك 3- علمي تخيلي
در واقع اين تركيب ژانر تعمدي صورت مي‌گيرد. هر سه اين ژانرها جز گونه‌هاي
پر طرفدار ادبيات جهان بوده و مخاطبان عام بسياري را جذب مي‌كنند. نويسندگان پست مدرن عموما از اين نوع تركيب‌ها براي بيان مطالبي عميق‌تر و جهانشمول‌تر استفاده مي‌كردند. به بياني ديگر در اين نوع نوشته‌ها نويسندگان با استفاده از قالبي جذاب سعي در بيان مطلبي عميق و ژرف‌تر با بياني ساده دارند كه در اين اثر نيز ما به آن برمي‌خوريم. در ابتداي رمان ما با يك داستان وسترن سر و كار داريم، يعني وجود دو آدمكش كه پول مي‌گيرند تا موجودي را بكشند. در ادامه رمان تبديل به يك اثر گوتيك با ساخت فضاي داستان‌هاي گوتيك مي‌شود. خانه‌هاي قرن نوزدهمي و سردي هوا و تاريكي، و در ادامه تبديل شدن به يك داستان علمي تخيلي، داستان نور و سايه‌اش و مسائل مربوط به شيمي. چيز كه هر سه عامل را به هم متصل كرده و جذابيت خاصي به داستان داده است طنز مخصوص براتيگان است. طنز يكي از شاخصه‌هاي اصلي آثار اين نويسنده و نويسندگان پست مدرن است. در واقع نويسنده در اين اثرتمامي قواعد خاص را دست مي‌اندازد و سعي مي‌كند جدي بودن چنين فضاهايي را به سخره بگيرد. كه همين مساله درواقع شورش نويسندگان پست‌مدرن در مقابل نويسندگان مدرن بود.
انديشه متن:
چيزي كه در اين اثر به عنوان انديشه مركزي ديده مي‌شود. نقد عقل ابزاري، به ويژه نقد علم است.
نويسندگان پست مدرن اعتقاد داشتند علمي كه مدرنيست‌ها از آن دم مي‌زدند تبديل به ابزاري براي كشتار بشر در جنگ‌هاي جهاني شد. براي همين اين علم وسيله‌يي براي قدرت شد كه توسط آن به سركوب افراد بپردازد، اگرچه شايد نيت دانشمندان خير باشد اما استفاده‌يي كه از آن مي‌شود بسيار مهم است. در اين اثر نيز اگرچه دانشمند با نيتي خير و براي كمك به بشريت دست به ساخت مواد شيميايي و نور مي‌زند اما رفته‌رفته همين نور براي او مشكل ساز مي‌شود. در بيان همين مطلب نيز براتيگان دست به بازي ساختارشكنانه مي‌زند و نور را نماد شر و سايه‌اش را يعني تاريكي را نماد خير مي‌گذارد و با كمك همين سايه نور شكست مي‌خورد.
در واقع هيولايي كه در اين اثر نقد مي‌شود، ماهيت علمي است كه براي كشتار بشر استفاده مي‌شود. بر همين اساس است كه در چند جاي متن براي شكار هيولا به اشتباه به جاي غار كه محل مخفي شدن هيولا است از زيرزمين كه آزمايشگاه در آن قرار دارد ياد مي‌شود.
رمان در سه فصل روايت مي‌شود:
فصل نخست كه درواقع هاوايي نام دارد دقيقا يك فصل وسترن است با ويژگي‌هاي همين آثار با اين تفاوت كه طنزي بيروني و سرخوشانه در آن به چشم مي‌خورد.
فصل دوم خانم هاوكلاين كه فصلي گوتيك است و نزديك به رمان‌هاي ژانر وحشت.
فصل سوم هيولاي هاوكلاين كه با يك داستان علمي تخيلي روبه‌رو هستيم. در تمامي اين بخش‌ها طنز وجود دارد.
نكته‌يي ديگر كه در اين اثر وجود دارد ساده بودن رابطه علي و معلولي متن است. در واقع طرح داستان (پيرنگ) از قواعد داستان‌هاي معمول پيروي نمي‌كند و ساختاري ساده دارد. براي مثال براي از بين بردن هيولا شخصيت با ليواني نوشيدني در ساده‌ترين حالت ممكن دست به اين كار مي‌زند. يا اعمالي كه شخصيت‌ها براي رفتن و از بين بردن هيولا انجام مي‌دهند بسيار غيرمنطقي و خنده دارد است. به بيان ديگر اين هيولا هجوي است در بيان داستان‌هاي اين گونه و اعتراضي است به آثار اين دست (بيشتر منظور در حوزه سينماست)
پايان‌بندي اثر نيز با توجه به پاياني به ظاهر خوش، بسيار تامل‌برانگيز است. اينكه سرنوشت تمام شخصيت‌ها در يك خط بيان مي‌شود و گويي سعي در واقعي جلوه دادن آنها دارد تلاشي براي دست انداختن رمان‌هاي اين گونه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها