نقش ماندگار هاشمي در نهادينهسازي جمهوريت
محسن صفايي فراهاني
فعال سياسي اصلاحطلب
فوت ناگهاني آيتالله هاشميرفسنجاني بسيار تاسفبرانگيز بود. ايشان سياستمداري باهوش و دقيق در طول سي و هفت سال عمر انقلاب اسلامي بود كه از ايشان يك استثنا ميساخت. آيتالله هاشمي از معدود سياستمداران ايراني بودند كه با خصلت برتر فردي در مجموعه نظام نقشآفريني كردند. نقش ايشان در ايجاد نظم و سازمان نظام جمهوري اسلامي ايران بسيار تعيينكننده و ستودني بوده است. اين فقيه سياستمدار گرانقدر در طول عمر انقلاب عرصههاي مختلفي را تجربه كرد. از دوران عسرت جنگ تا حضورش در مجلس شوراي اسلامي و قانونگذاري، رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، رياست خبرگان و جايگاه رياستجمهوري كشور فراز و فرودهاي بسياري را پيموده است. به قول قدما ايشان در ديكته ننوشته بيغلط بود. البته طبيعي است كه اين ليوان بخشهايي خالي و پر دارد. مهمترين حسن شخصيت آقاي هاشميرفسنجاني دقت نظر ايشان و اعتدالطلبي و صلحجويي بود. اهميت به قانون و صندوق راي از ديگر خصايص خاصه ايشان بود كه باعث شد تا اين تصوير از ايشان ثبت شود كه همانقدر كه دل در گروي اسلام دارد به جمهوريت نظام هم اعتقاد دارد. بارها خود را در معرض راي و انتخاب مردم قرار داد و حتي تا همين اواخر يعني در سالهاي 92 و 94 بالا رفتن سن نيز ايشان را از اين مهم بازنداشت. اين مساله نشات گرفته از نگاه ايشان بود. در روش و منش هاشمي آموزگاري نهفته بود و به فعالين سياسي ميآموخت كه خودشان را در معرض انتخاب مردم قرار دهند و به راي مردم احترام بگذارند. همين مساله سبب شد كه حتي در سالهايي كه از تندروترين گروهها تا گروههاي معتدل آقاي هاشمي را با شدت ميكوبيدند كنج عزلت و قهر سياسي را پيش نگرفت و در ميدان سياست باقي ماند تا رسالت و تكليف خود را انجام دهد. به ميزاني كه شخصيت آقاي هاشمي در سياست ايران بزرگ بود، ديگر شخصيتها براي اينكه خودي نشان دهند به تخريبش ميپرداختند ولي اين نوع تخريبها در جامعه اثر چنداني نداشت. زماني كه در سال 92 از آقاي روحاني حمايت كرد تاثير حمايتش در راي آقاي روحاني بسيار زياد بود. زماني كه ايشان در معرض كانديداتوري خبرگان قرار گرفت راي بالاي ايشان نشان از اثرگذاري شخصيتشان داشت. شايد بتوان اين ويژگي را ماندگارترين بخش شخصيت ايشان ناميد كه عملا به جمهوريت نظام التزام داشت و برايش ارزش قايل بود. امروز در نبود آقاي هاشمي نگرانيها از اين حيث از بين رفته است و مردم به صندوقهاي راي اعتماد پيدا كردهاند. اين باور امروز مرهون آقاي هاشمي است. خاطرات ريز و درشت بسياري از زمان جنگ تا پس از آن با آيتالله هاشمي داشتهام. يكي از دلچسبترين اين خاطرات برخورد آقاي هاشمي با شركت مپنا بود. وقتي شركت مپنا شكل گرفت، توفيقاتي به دست آورد و نيروگاه اراك به بهرهبرداري رسيد. آقاي هاشمي خواست تا توضيحاتي پيرامون آن به ايشان داده شود. آن زمان وزير نيرو آقاي زنگنه بود. ما در اين جلسه كه در دفتر رياستجمهوري برگزار شد به ايشان توضيحاتي داديم. جلسه يك ساعته، دو ساعت و نيم به طول كشيد و وزير صنايع سنگين، وزير نفت، رييس سازمان برنامه و وزير نيرو به اين جلسه دعوت شده بودند. در اين جلسه سوالات زيادي پرسيده شد كه چه امكاناتي دارد؛ چطور توانستهايم اين نيروگاه را ارزانتر بنا كنيم و همكاري با شركتهاي داخلي چه تفاوتي با شركتهاي خارجي دارد. همه و همه را كه شرح داديم ايشان به آقاي روغنيزنجاني رو كرده و گفت كه من اگر جاي شما باشم همينجا دست ايشان را ميگرفتم و به سازمان برنامه ميبردم كه آييننامه اين شركتها را بنويسد. سپس آقاي هاشمي رو به وزير نفت گفت كه بيشتر از اينكه وزارت نيرو به چنين شركتهايي نياز داشته باشد، شما نياز داريد تا كشور در حوزه نفتي وابسته به ديگر كشورها نباشد و بتوانيم از پتانسيلهاي داخلي كشور استفاده كنيم. اين مساله نشان ميدهد كه آقاي هاشمي با وجود اينكه يك شخصيت روحاني بود و به كارهاي فني عليالقاعده آشنايي چنداني نداشت اما بحث را كاملا دريافته بودند. ايشان به مباحث به دقت و با حوصله گوش ميداد و كاركرد ويژه آنها را به خوبي در مييافت. وقتي خانم بينظير بوتو به عنوان نخست وزير پاكستان به تهران آمده بود، از دفتر آقاي هاشمي تماس گرفتند كه كاركرد شركت را براي خانم بوتو توضيح دهم و خانم بوتو هم علاقهمند شده بود كه با اين مقوله آشنا شود. ايشان پيگير مساله بودند و نميخواستند كه امكانات كشور هرز برود. آخرين ملاقات بنده با آقاي هاشمي چهار يا پنج ماه پيش بود كه به خوبي مشخص بود ايشان همچنان با همان حوصله و دقت مسائل كشور را بررسي و پيگيري ميكند. البته هر مسوولي در طول دوران فعاليت خود اشتباهاتي دارد كه به جاي خود قابل مطرح است اما نميتوان انكار كرد كه نام هاشمي در تاريخ ايران در نهادينهسازي جمهوريت در كشور ماندگار خواهد شد.