• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3725 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲ بهمن

همراه با محمد حسين لطيفي و حامد عنقا در پشت صحنه سريال «پيكسل»

از كشف دنياي جديد لذت مي‌بريم

گروه فرهنگ وهنر

اگر پيگير خبرهاي هنري باشيد احتمالا نام سريال «پيكسل» به گوش تان خورده است. اين سريال تجربه تازه محمد حسين لطيفي در مقام كارگردان و حامد عنقا به عنوان تهيه‌كننده، طراح و نويسنده است كه نه براي تلويزيون و نه براي شبكه خانگي ساخته مي‌شود. آنها «پيكسل» را براي فضاي مجازي آماده مي‌كنند و قرار است از طريق گوشي‌هاي تلفن همراه پخش شود. عنقا و لطيفي پيش از اين با «قلب يخي» نخستين سريال شبكه خانگي را به نام خود زدند و «پيكسل» نخستين سريالي است كه براي پخش از موبايل آماده مي‌شود. اين سريال در ژانر معمايي نوشته شده و اين روزها در مرحله تصوير‌برداري قرار دارد. مهراوه شريفي نيا، حميد گودرزي، كامبيز ديرباز، پوريا پورسرخ، برزو ارجمند، ليلا اوتادي، سحر قريشي، جواد يحيوي، نرگس محمدي، وحيد شمسايي، علي اوجي، اميد حاجيلي و محمدحسين لطيفي بازيگران اصلي سريال هستند. نكته ديگر درباره سريال اينكه «پيكسل» نخستين سريال تعاملي به حساب مي‌آيد و مخاطب خودش مي‌تواند در سرنوشت قهرمان داستان مشاركت داشته باشد. يك شب در پشت صحنه سريال حاضر شديم و با محمد حسين لطيفي و حامد عنقا درباره تجربه جديدشان به گفت‌وگو نشستيم.

آقاي عنقا، سريالي به سبك و سياق «پيكسل» براي نخستين بار است كه در ايران توليد شده. ايده شكل‌گيري اين سريال از كجا آمد؟ آيا براي انجام اين كار در نمونه‌هاي خارجي، الگويي داشتيد؟

حامد عنقا: الگويي وجود نداشت. اما چون من در كنار فيلمنامه‌نويسي، سال‌ها است در حوزه مسائل مربوط به فضاي مجازي مشغول هستم، از چند سال پيش ذهنم درگير اين موضوع شد كه اگر قرار است وارد فضاهاي مجازي شويم و يك كاري را در قالب اين فضا توليد كنيم، بايد ظرفيت‌هاي خودش را داشته باشد. نخستين بار وقتي سريال «قلب يخي» را براي شبكه نمايش خانگي تو ليد كرديم، به اين انديشيديم كه كاري در حوزه ويديو رسانه وقتي توليد مي‌شود بايد يك تفاوت‌هايي با ديگر مديوم‌هاي توليدي داشته باشد. يعني بايد از قابليت‌هاي آن فضا استفاده مي‌كرديم كه آنجا سعي كرديم به اندازه خودش اين كار را انجام دهيم. همين رويه هم در ساخت سريال «پيكسل» وجود داشت، يعني فقط قرار نبود مدياي پخش عوض شود. از طرفي با توجه به اينكه به حوزه گيم و بازي‌هاي اينترنتي علاقه دارم، شيوه نوشتن سناريو‌هاي گيم پلي‌ها را دنبال مي‌كردم و به اين رسيدم كه مي‌توانيم از فضاي مجازي و حامل‌هاي مخابراتي براي توليد يك سريال استفاده كنيم. سه سال روي آن كار كردم تا به اينجايي كه هست، برسد. در تمام دنيا بررسي كرديم تا نمونه‌هايي شبيه به اين كار را پيدا و بتوانيم از تجربيات‌شان استفاده كنيم، اما چيز ويژه‌اي پيدا نكرديم.

محمدحسين لطيفي: اين روزها تمام روزمّرگي و دنياي ما براساس همين فضاي مجازي و اينترنت است و شكل ارتباطات همه تغيير كرده است. هميشه در ذهنم بود كه چيزي بسازيم كه بشود به راحتي در همه جا عرضه شود. اما زرنگ‌تر از من كسي بود كه آن را عملي كرد و وقتي به من پيشنهاد شد قبول كردم. چون شخصا معتقدم كه خيلي خوب مي‌شود تماشاگر تعامل داشته باشد. سر و شكلي كه «پيكسل» دارد در هر صورت بيننده را درگير خودش خواهد كرد.

قرار است سريال به صورت گيم پلي جلو رود، چه قلابي وجود دارد كه مخاطب ترغيب شود و اين محصول را بخرد و بعد پيگيرش باشد؟

عنقا: اين قلاب به نظرم در درجه اول قصه است. ما همه تلاش‌مان بر اين است كه اين فضاي جديد را به مردم درست معرفي كنيم. از طرفي وقتي مخاطب ببيند كه براي هوش، شعور و وقتش ارزش قايل هستي و ميداني كه مخاطب فهميده‌اي در مقابلت قرار دارد كه فرق كار خوب و بد را مي‌شناسد، از كار استقبال مي‌كند.

درباره «پيكسل» شنيده مي‌شود كه يك سريال تعاملي اينترنتي است. روش و نوع عرضه اين سريال را توضيح مي‌دهيد؟

عنقا: الان خيلي زود است كه بخواهم درباره اين صحبت كنم. فقط مي‌توانم بگويم در ساده‌ترين و در دسترس‌ترين حالت عرضه، پخش خواهد شد.

پيش از اين با سريال «قلب يخي» سراغ ژانر معمايي هم رفته بوديد و حالا با «پيكسل» دوباره مشغول كاري معمايي هستيد. درباره زمينه علاقه‌مندي تان توضيح مي‌دهيد؟

لطيفي: مردم اين ژانر را دوست دارند. اما راستش زماني كه كار من به عنوان كارگردان در اين سريال شروع شد، به حامد عنقا گفتم اگر يك جدول سودوكو به من مي‌دادي كه حل كنم راحت‌تر بود چون تماما در هم تنيده است و بايد خيلي تميز به بيننده ارايه شود كه گيج نشود و آن حالت معمايي سر جايش باشد. چون اگر من گيج شوم بيننده هم گيج مي‌شود.

عنقا: به هر حال انتخاب يك ژانر، به پيشينه ذهني و روحيات آدم هم بر مي‌گردد، من در تمام كارهايم، از قلب يخي، انقلاب زيبا و حتي تنهايي ليلا كه يك كار عاشقانه بود پر از معما هستند. شايد اگر نويسنده ديگري براي «پيكسل» وجود داشت به سمت ديگري مي‌رفت. اما جنس قصه‌اي كه بتواند شما را در مقاطع مختلف قرار بدهد و ايجاد تعليق بكند، از نظر من اين ژانر به كار جواب مي‌داد. البته كاملا هم معمايي نيست، بلكه معماها در بستر داستان اتفاق مي‌افتد.

با نظر آقاي لطيفي درباره قياس «پيكسل» با جدول سودوكو موافقيد؟

عنقا: به نظرم اين پيچيدگي زماني معني پيدا مي‌كند كه مي‌خواهيم يك چيزي را بسازيم. همه ما در هر مقطع سني و با هر موقعيتي، يك لپ‌تاپ و موبايل هوشمند دست‌مان است كه به سادگي با آنها كار مي‌كنيم. اما در پشت اين، خالق اين وسيله و اپليكيشن‌هاي آن، بسيار كار سختي انجام داده است. پيچيدگي ساخت و توليد نبايد مخاطب را درگير كند. اتفاقا همه سختي‌اش براي ما در اين است كه همه‌چيز براي بيننده ساده و در دسترس باشد.

در زمان طراحي و نوشتن فيلمنامه اوليه به اين فكر كرديد كه آن را به دست كدام كارگردان بدهيد؟ يا آنقدر به طرح مطمئن بوديد كه دغدغه كارگردان خاصي را نداشتيد؟

عنقا: به هر حال هر كارگرداني رنگ و بوي خودش را به كار مي‌آورد. اما از ابتدا هم مي‌دانستم كه «پيكسل» را نمي‌شود با يك كارگردان انجام داد و ما با دو كارگردان انجام داديم. محمود معظمي در فاز اول كارگرداني را برعهده داشتند و محمدحسين لطيفي هم در همان زمان مشاور ايشان بودند و بعد در فاز دو و سه خودشان كارگردان كار شدند. البته پس از سال‌ها كار كردن با آدم‌ها به يك زبان مشتركي با آنها مي‌رسيم و احساس مي‌كنيم حرف مان را راحت‌تر به هم منتقل مي‌كنيم. درست است كه كاري كه من همه كارهايش را انجام دادم فقط توسط كارگردان اجرا مي‌شود، اما نمي‌شود تاثير انساني يك شخص ديگر را در كار ناديده گرفت. من و آقاي لطيفي در اين سال‌هاي اخير همه كارهاي مشترك‌مان با همديگر بوده و اينجا هم تصميم بر اين شد كه اين همكاري ادامه پيدا كند.

لطيفي: محمود معظمي را خيلي دوست دارم و در ابتداي ساخت «پيكسل» مشاور كارگرداني را به من سپرده بود. اما يك شرايطي پيش آمد كه ايشان رفتند و من هم درصدد آماده كردن يك فيلم سينمايي دفاع مقدسي براي جشنواره فجر بودم. بازيگر نقش اولش محسن تنابنده بود و چون مينيسك پايش پاره شد و فعلا نمي‌توانست كار سنگين كند بنابراين آن را گذاشتم براي سال آينده. اين فرصتي پيش آورد كه اعلام آمادگي براي «پيكسل» كنم. از طرفي قلم حامد عنقا كه باشد من مي‌فهمم و راحت‌تر كار مي‌كنم.

به نظرتان با دو كارگردان كار يكدست شده يا بيننده تفاوت ساختار را مي‌بيند؟

عنقا: همان‌طور كه گفتم كارگردان به هر سكانس يك طعمي مي‌دهد، اما كار براساس يك برنامه‌ريزي از قبل تعيين شده و فيلمنامه دقيق پيش مي‌رود. اصولا كارهاي ديگر من را كه ببينيد متوجه مي‌شويد كه من كلا جايي براي خلاقيت سر صحنه نمي‌گذارم كه البته شايد ايراد من باشد. غير خطي نوشتن باعث اين موضوع مي‌شود. يك جاهايي البته با مشورت محمدحسين لطيفي يك چيزهايي سر صحنه به دست مي‌آيد كه مي‌گوييم حيف است كه از دستش بدهيم.

در ميان كارگردان‌ها دو طيف وجود دارد، آنهايي كه فقط مي‌توانند هدايت بازيگران را برعهده بگيرند و آنهايي كه خودشان مي‌توانند نقش را بازي كنند. شما با حضور در سري قبل «خندوانه» نشان داديد جلوي دوربين هم راحت هستيد اما تا به حال بازي نكرده بوديد و «پيكسل» نخستين تجربه بازيگري شما است. چه شد كه پذيرفتيد بازي كنيد؟

لطيفي: راستش را بخواهيد هنوز هم به بازيگري علاقه‌مند نيستم، اما رابطه من با حامد عنقا يك رابطه افلاطوني است. يعني اگر من به حامد زنگ بزنم و درخواست كاري را داشته باشم اصلا سوالي نمي‌پرسد و انجام مي‌دهد، بنابراين بايد برعكس آن هم صادق باشد. وقتي به من گفت دوست دارد اين نقش را من بازي كنم، پذيرفتم و به همين سادگي اتفاق افتاد. در ابتدا اصلا نمي‌دانستم نقش من چيست تا اينكه آمدم و با كار درگير شدم، از طرفي نقش من اينقدر پررنگ نبود اما بعد از آنكه من خيلي جدي وارد كار شدم، حامد هم بيشتر نوشت.

قبل از آن تجربه بازي نداشتيد؟

لطيفي: چرا؛ نخستين نقش كه بازي كردم در كاري بود به نام «گلن» كه سال 1365 مشاور كارگردان بودم، مهدي ودادي كارگردان بود و علي دهكردي بازيگر نقش يك و من به اجبار نقش دو آن كار را بازي كردم. مدتي بعد در نقش يك چوپان عقب مانده ذهني بازي كردم كه باز هم چون كسي را پيدا نكرديم، جلوي دوربين رفتم. خيلي بدم نمي‌آمد گاهي اين كار را انجام دهم، اما چندي پيش يكي از دوستانم تماس گرفت و گفت كه يك سريال چهل قسمتي داريم كه مي‌خواهيم نقش اولش را شما بازي كنيد ولي رد كردم چون من به عنوان يك كارگردان مولد هستم. مي‌توانم سر يك كار چندين نفر را مشغول كنم اما اگر بازيگر نقش اول يك كار بشوم، حداقل 10ماه بايد دستمزد يك بازيگر نقش اول را بگيرم و هم 50 نفر ديگر بيكار مي‌شوند. آنقدر‌ها هم بلد نيستم به مدت طولاني آن طرف دوربين باشم.

براي نخستين بار جلوي دوربين سريالي رفتيد كه كارگردان خودتان بوديد. با اين چالش چطور كنار آمديد؟

لطيفي: خيلي سخت و عجيب نبود، چون آنقدر در سينما و تلويزيون كار كرده‌ايم كه بدانيم چه مي‌كنيم. فكر مي‌كنم اين پانزدهمين سريال من است در كنار 10 فيلم سينمايي كه كار كرده‌ام. براي همين تصور مي‌كنم بيشتر از اينكه غذا بخورم يا بخوابم پلان گرفته‌ام.

شما به عنوان نويسنده و طراح اين كار شناخته مي‌شويد. اين طراحي شامل چه بخش‌هايي مي‌شود؟

عنقا: لزوما طراح و نويسنده مي‌توانند يكي نباشند، در همه دنيا طراح‌هاي سريال يا همان كريتورها كه يك مجموعه را خلق مي‌كنند معمولا تهيه‌كننده كار هم هستند، خيلي وقت‌ها فقط يك چيز پايلوت و اوليه را مي‌نويسند و بعد نويسندگان به آنها اضافه مي‌شوند. طراحي يعني يك نفر كل سريال را طرح‌ريزي مي‌كند، از آنچه در قصه رخ مي‌دهد، شيوه اجرا، نظر دادن در انتخاب بازيگر‌ها، لباس، تدوين، صداگذاري و همه جزييات. در زمان «قلب يخي» هم در تيتراژ نام من به عنوان طراح و نويسنده آورده شده بود. در سريال «پيكسل» چون تهيه‌كننده كار هم بودم، طبيعتا موضع طراحي بيشتر هم مي‌شد. در ايران چون كلماتي مثل كريتور ترجمه مناسبي ندارد از آن به عنوان طراح نام برده مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون