مساله اصلي حفظ «جان» انسانهاست
محمد كاظمي
نماينده مجلس
حادثه ناگوار آتشسوزي در ساختمان پلاسكوي تهران و جان باختن و مصدوم شدن تعدادي از هموطنان گرامي خصوصا آتشنشانان فداكار مردم ما را غمگين و متاثر و متالم ساخت. هنوز چند ماهي از حادثه برخورد دو قطار مسافربري نگذشته است كه باز هم شاهد جراحتي تازه بر روح و روان و قلب ملت خويش هستيم و واقعا نميدانيم چگونه از زير بار اين مصيبتها خارج شويم وخود و مردم را تسلا دهيم؟ هر چند تكرار غمها و فقدانها هر كس را متاثر ميسازد و گاهي طاقت تحمل را از كف انسان ميربايد ولي راهي جز صبر و تامل و توكل بر خداوند وجود ندارد.
اين حادثه ها بايد در درجه اول ما را به يكديگر نزديك كند، مهربانمان سازد و حس نوعدوستي و همكاري و همدرديمان را مضاعف كند. حادثههاي بزرگ و دلخراش حس نوعدوستي و همدردي و غمخواري و مودت در ميان ملت را برميانگيزاند و اخلاق عمومي را ارتقا ميدهد. ملتهاي هوشيار هنگام آفرينش اين حسهاي ارزشمند و نيكو و سرمايهاي از آن محافظت ميكنند و نميگذارند نزديكي قلبها در سختيها به سادگي از دست بروند. ما همه در يك كشتي نشستهايم و توفانها بر همه ما ميبارد و تلاطمها همه ما را ميلرزاند. بايد از هر گوشه اين كشتي چون چشم خويش نگهداري كنيم و نشان دهيم كه به عقل و خرد جمعي رسيدهايم. ما در كشوري با انواع بلاياي طبيعي زندگي ميكنيم و با زمينههاي گوناگون خطر روبهرو هستيم. ابتدا بايد اجماعي قاطع و صريح و مستمر و فراگير بين همه مسوولان، نخبگان، قواي كشور، ارگانهاي مختلف و جامعه ايجاد شود كه همه امكانات كشور و همه ارادهها و توانها صرف حفظ «جان» انسانها شود و در هيچ شرايطي در آن كوچكترين ترديدي ايجاد نشود. اولويت اصلي كشور حفظ ايمني و امنيت مردم است و همه امور سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي در درجات بعدي قرار ميگيرند، تنها در اين صورت است كه ميتوان اميدوار بود در همه قوانين، مصوبات، بخشنامهها، تصميمها، اختصاص اعتبارها ارزش جان تك تك مردم لحاظ ميشود و در عمل هم صدر اولويتها را به خود اختصاص ميدهد. در حال حاضر پيش و پس از وقوع در مقابل خشكسالي، زلزله، سيل، نشست زمين، توفان و حوادث دفاع قابل اطميناني نداريم و براي رسيدن به نقطه مطلوب نياز به اعمال آنها حتي در سياستهاي كلي كشور هستيم. اگر از ريختوپاشها جلوگيري شود و تغذيه بلاوجه از بيتالمال از سوي برخي مراكز قطع شود و هر سياستي كه ميخواهد اتخاذ شود ابتدا توان مالي كشور در نظر گرفته شود و بعد از تخصيص اعتبار كافي و لازم براي حفظ جان ايرانيان به امور ديگر پرداخته شود مطمئنا ما پول كافي براي ايمني جادهها، خطوط ريلي، ساختمانها، وسايل نقليه، نوسازي ناوگان هوايي، تقويت دفاع غيرنظامي، حفاظت از منابع آب كشور و جنگلها را داريم. چرا نبايد در حوادثي چون آتشسوزي ساختمان پلاسكو به صورت جدي و همهجانبه و اساسي خطرهاي بيخ گوشمان را احساس كنيم وعلاج واقعه را قبل از وقوع دنبال كنيم؟ 80 درصد از شهرها و نقاط مسكوني كشور روي خط زلزله قرار دارند و هر لحظه امكان وقوع يك زمينلرزه بزرگ وجود دارد. اگر فروپاشي يك ساختمان 17 طبقه تا اين حد خسارتهاي جاني و مالي به همراه ميآورد درصورت بروز زلزله چه فاجعه و با چه حجمي انتظارمان را ميكشد؟
مشكل ما فقط اين نيست كه برخي ساختمانها اصول ايمني در برابر آتشسوزي را رعايت نكردهاند كه با سختگيريهاي بعدي خيال خودمان را راحت كنيم. مشكل آنجاست كه ما در تمام كشور و در وجوه مختلف از ايمني لازم برخوردار نيستيم. همين حالا در جادههايمان ساعت به ساعت تلفات سنگين انساني و مالي ميدهيم، همين حالا كه هواپيماهاي مسافربريمان در حال پروازند به واسطه كهنگي اين ناوگان احتمال بروز خطر بالايي وجود دارد، همين حالا بسياري از ساختمانها كه در حال ساختند اصول مهندسي و مقاومت در برابر سيل و زلزله در آنها رعايت نميشود...
پس ابتدا بايد يك عزم ملي و همهجانبه براي تامين ايمني در همه جوانبش ايجاد شود و پس از آن اعتبارات لازم و كلان در اين زمينه اختصاصها يابد. نكند پس از چند روز يا چند هفته، حادثه دلخراش آتشسوزي پلاسكو هم مثل صدها حادثه ديگر فراموشمان شود و فكر اساسي در اين زمينه نكرده باشيم؟ آيا ما نشان خواهيم داد كه آگاه و هوشيار هستيم و از حوادث عبرت ميگيريم؟