نخستين مواجهه كانديداي موتلفه با پروندههاي گذشته
ميرسليم: خائنان فرهنگي به ما ميگفتند جلاد كتاب
گروه احزاب| حزب موتلفه نخستين تشكل سياسي كشور بود كه در فاصله بيش از 5 ماه تا انتخابات رياستجمهوري كانديداي خود را معرفي و اعلام كرد تمام تلاش خود را به كار ميبندد تا كانديدايش گزينه نهايي اصولگرايان باشد. موتلفهايها پس از اين رويكرد، ديگر به سراغ گزينههاي مختلف نرفتند و حتي چهرههاي شاخص خود را از جبهه مردمي نيروهاي انقلاب نيز دور كردند تا تمركز و تلاششان را بر معرفي سيد مصطفي ميرسليم به عنوان كانديداي انتخابات بگذارند. اما ميرسليم كه سالها در سكوت رسانهاي به سر ميبرد چگونه ميخواهد ابتدا درون اصولگرايان بر ساير رقبايش فايق آيد؟ او روز گذشته در گفتوگويي با آنا نخستين سخنراني تبليغاتي خود را با اعتماد به نفسي مثالزدني و دفاع از كارنامهاش انجام داد. او كه بايد منتظر نقدهاي فراواني بابت دوران تصديگري وزارت ارشاد باشد در نخستين گام دوره مسووليتش را درخشانترين دوره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميداند. ميرسليم در مواجهه با سوالي درباره رقابت با حسن روحاني نيز نشان داد از اعتماد به نفس كافي و حتي بيش از حد نيز برخوردار است تا آنجا كه نفس كانديداتوري خود را محل تامل و دقت ميداند:
نقد مهمي كه به عملكرد ما در دوران وزارت برميگشت مربوط به اختياراتي بود كه به ناشران داده بوديم. اين موضوع موجب طرح سوال نمايندگان محترم مجلس شد و من پس از بررسي كتابي كه موضوع سوال بود، در صحن مجلس با استغفار از درگاه الهي از نمايندگان پوزش طلبيدم و اعلام كردم كه مميزي متمركز را براي حل مشكل برقرار خواهم كرد و كردم و همين موجب نارضايتي مولفان و ناشراني شد كه با استهزاء فرهنگ كشور و خيانت به آن، فقط در فكر سوءاستفاده مالي و پركردن جيب خود بودند و ادعا كردند وزارت به جلادي كتاب پرداخته است! از اينكه بگذريم عملكرد آن دوران با توجه به اهداف فرهنگي نظام مقدس جمهوري اسلامي يكي از درخشانترينها در زمينههاي مختلف محسوب ميشود.
فعاليت احزاب در كشور ما سرنوشت غمباري دارد كه تحليل كامل آن به درازا ميكشد؛ اگر به دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي بنگريم اجمالا به چند نكته ميرسيم: گروهكهاي سياسي متعددي، بازمانده از قبل از پيروزي انقلاب، علنا فعال شدند كه فعاليت اغلب آنها همسو با مسيري نبود كه مردم انقلابي ايران ميپيمودند و همين امر نوعي بدبيني را نسبت به گروهكهاي سياسي در ميان مردم ايجاد كرد.
حزب مهمي كه همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي شكل گرفت حزب جمهوري اسلامي بود كه با توجه به آرمانهاي مردمي و انقلابي آن و حضور مرحوم دكتر بهشتي در راس آن با استقبال عمومي مواجه شد و حالت فراگير به خود گرفت. پس از انفجار مقر حزب جمهوري اسلامي در هفتم تيرماه 1360 و بروز برخي اختلافات داخلي، فعاليتهاي حزب جمهوري اسلامي به تدريج كاهش يافت و منتهي به تعطيلي حزب شد. اين سرنوشت نيز نوعي دلسردي در ميان مردم نسبت به فعاليت سياسي حزبي به وجود آورد.
پس از آن و به مناسبت انتخابات، افرادي دورهم جمع ميشوند و اعلام موجوديت ميكنند تا آراي مردم را به خود جلب كنند و پس از انتخابات محو ميشوند يا فعاليت اندكي از خود نشان ميدهند. اين رفتار شبهحزبي فرصتطلبانه نيز تصوير بدي در ذهن و دل مردم نسبت به احزاب پديدار كرد.
اگر بخواهيم مشاركت عمومي در اداره امور كشور و نظارت عمومي كه ضامن استمرار واقعي نظام است، آن طور كه حق آن است شكل گيرد، بايد فعاليت حزبي و رقابت سالم احزاب رواج يابد تا از خودكامگيهاي سياسي در امان بمانيم.
به طور اصولي اين نوع دستهبنديها نظير: چپ و راست و سنتي و مدرن و تندرو و اعتدالي... محل اشكال است و مرزبنديهاي مشخصي ندارند.
نظرسنجي در حزب سازمان اجرايي خاص خود را دارد و من در مقطع زماني محدودي مسووليت آن را به عهده داشتهام. قريب 20 سال نظرسنجي عمومي و تخصصي با نمونههاي موجه انجام گرفته است با موضوعات مختلف؛ در بررسيهاي به عمل آمده مشخص شده است كه 90 درصد خواص و نخبگان شناخت كافي از موتلفه دارند. حزب درخصوص جايگاه خود و خدمات 55سالهاش تبليغات مناسب نداشته است كه دلايل خاص خود را دارد ولي تنها حزبي است كه همه ساختارهاي تشكيلاتي قوي را دارد.
من در هيچ صحنهاي ترك حضور سياسي نداشتهام ولي از هياهوهاي سياسي و مطرح كردن تبليغاتي و غيرمناسب خود و موضعگيريهاي منفي كنار كشيدهام؛ اينجانب در چند دانشگاه عضو فعال علمي و موثر بودهام؛ حضور من در حزب موتلفه اسلامي به صورت فعال و با مسووليتهاي تشكيلاتي، يعني: حضور سياسي؛ و موتلفه منظمترين حضور سياسي را داشته است: ارتباطات با مقامات مسوول نظام و تعامل دوجانبه و انتقال ديدگاههاي حزب با سازوكار مناسب، همان حضور هدفمند و منسجم سياسي است.
اينجانب به اتحاد و ائتلاف نيروهاي انقلاب معتقدم، در عين حال فراز و نشيبهاي مديريتي گذشته تجربه گرانبهايي پيش روي ما براي تصميمگيري است.