مسيح مهاجري از آيتالله هاشمي ميگويد
حضور مردم در تشييع هاشمي نشان داد او در انزوا نبود
گروه سياسي| مسيح مهاجري جز چهرههايي است كه در تمام اين سه دهه همواره از حاميان آيتالله هاشمي بوده است. زماني كه خبر درگذشت هاشمي منتشر شد او جزو نخستين چهرههايي بود كه مظلوميت آيتالله هاشمي را مطرح و او را با شهيد بهشتي مقايسه كرد و حتي هاشمي را مظلومتر از بهشتي خواند. مديرمسوول روزنامه جمهوري اسلامي در بخشي از گفتوگوي مفصلي كه با خبرآنلاين داشته است درباره همين مساله صحبت كرده است كه در ادامه مهمترين جملات او در اين باره را ميخوانيد.
ما در درون كساني كه قبل از رحلت آقاي هاشميرفسنجاني به ايشان توهين ميكردند و الان لحنشان عوض شده، نيستيم كه بدانيم چرا اين تغيير ايجاد شده است ولي ميتوانيم اين احتمال را بدهيم كه متوجه اشتباه خودشان شدهاند و حالا درصدد جبران هستند. ولي كساني را هم ديدهايم كه طيف ديگري از اين افراد هستند، آنها از ترس افكار عمومي در آن روزهاي بعد از رحلت و تجمع خيلي بزرگ مردم براي تشييع و شركت در جلسات بزرگداشت، مجبور شدند هم لحنشان را عوض كنند و هم مدتي تغيير رويه دهند و سكوت كنند. اما اين روزها باز دوباره شروع كردهاند. اين نشان ميدهد كه اين بخش از آن افراد و نه همه آنها، واقعا تغيير نكردهاند و تحولي در آنها ايجاد نشده است.
در مقابل، مخالفين از آنجا كه ميديدند موفق به شكست وي نميشوند، متوسل به بداخلاقي، دروغ، تهمت و حتي آزار و اذيت به شكلهاي مختلف چه در مورد خودشان و چه در مورد بستگان و دوستانشان ميشدند. وقتي كه آقاي هاشمي از دنيا رفتند، آنها شايد در لحظه اول تصورشان اين بود كه رقيبي از دنيا رفت و ميدان براي ما خالي شد اما با ديدن اين صحنهها و حضور مردم كه اصلا برايشان قابل پيشبيني نبود، متوجه اشتباهشان شدند. البته نه اشتباه به معناي روش برخورد بلكه اشتباه در ارزيابي نسبت به آقاي هاشمي و به همين دليل مدتي عقبنشيني كردند. بعد كه بعضي مسائل را هم كمي بزرگ كردند براي اينكه جريان آقاي هاشمي را به فراموشي بسپارند حالا باز دوباره صحنه را آماده ديدند براي اينكه شروع كنند. همين الان ميبينم كه برخي از اينها اين سوال را مطرح ميكنند كه آيا واقعا آقاي هاشمي مظلوم بود؟ خود اين سوال معنا دارد از اين جهت كه ميخواهند بگويند آنچه در مورد مظلوم بودن هاشمي گفتهايد را ميخواهيم انكار كنيم.
كساني واقعا خيال ميكنند با فحش دادن به آقاي هاشمي، خدمت ميكنند! كساني كه قربتاليالله به آقاي هاشمي تهمت ميزدند و فحش ميدادند و واقعا اينطور نبود كه آدمهاي بيدين و دور از نظام و انقلاب باشند. اصلا انقلاب و نظام را دوست دارند و اهل نماز و روزه هستند و متدين هستند اما اشتباه ميكنند. اينها به آقاي هاشمي تهمت ميزدند، دروغ ميگفتند و آقاي هاشمي را تخريب ميكردند. معتقدم اگر مظلوميت آقاي هاشمي فقط از همين نقطه هم بود و منافقين و ضدانقلاب هم نبودند، خيلي مظلوميت بالايي بود.
علت اصلي هم اين است كه مردم روشن شدهاند و اين حضور هم نشاندهنده روشن شدن مردم بود. مردم اگر آگاهي نداشتند و شناخت پيدا نكرده بودند، اينطور در صحنه حاضر نميشدند. حالا براي چهلم هم خواهيم ديد كه وقتي جلساتي به عنوان چهلمين روز رحلت آقاي هاشميرفسنجاني برگزار ميشود، همين شور و هيجان در مردم خواهد بود و همين اجتماعات بزرگ هم تشكيل خواهد شد. بنابراين افراد بزرگ هميشه بزرگاند، چه در حياتشان و چه در مماتشان.
عقيده من اين است كه آقاي هاشمي مظلوم بود و آقاي بهشتي هم مظلوم بود و در اين مورد هر دو يكي بودند اما آقاي هاشمي به دلايلي مظلومتر بود كه حداقل دو دليل آن را بيان ميكنم؛ نخست اينكه زمان مظلوميت يعني تحمل مظلوميت آقاي بهشتي تقريبا يكسال و نيم تا دوسال بود. من با آقاي بهشتي خيلي همراه بودم و تا لحظه شهادت هم زير آن آوار بودم. مظلوميت آقاي بهشتي از اوايل 59 شروع شد تا هفتم تير 60، يك سال و خردهاي. ولي مظلوميت آقاي هاشمي از دهه 70 شروع شد تا اواسط دهه 90 يعني سال 95. اين همه مدت! اين، مدت خيلي زيادي است و در تمام اين مدت اين مظلوميت را تحمل كرد.
من معتقد نيستم كه نسل اول انقلاب الان در انزوا قرار گرفته است. انزوا را در عمل بايد ببينيم. يك نمونه آن، همين هجوم مردم به مراسم تشييع جنازه، مجالس بزرگداشت و ترحيم آقاي هاشمي بود. با اينكه ميگفتند آقاي هاشمي در انزواست ولي اين نشان داد كه در انزوا نبود، در واقع دروغ ميگفتند. نشانه ديگر، انتخابات اسفند 94 بود كه هرچه آقاي هاشمي ليست دادند همان راي آورد، هم خبرگان و هم حمايتي كه از مجلس كرده بودند نقشآفرين بود.