شهربانو اماني در گفتوگو با «اعتماد»:
همگامي دو جناح در تحقق مطالبات زنان ضروري است
مريم وحيديان
در انتخابات مجلس هشتم در سال 86 براي نخستينبار بود كه زنان اصلاحطلب تخصيص سهميه به زنان را در ليستهاي انتخاباتي مطرح كردند. اين خواسته آنان در راستاي مصوب اتحاديه بينالمجالس بود كه تبعيض مثبت به نفع زنان را به عنوان يك راهكار براي حضور زنان در قدرت در نظر گرفته بود. آن زمان كه جريان اصلاحات اين مطالبه را مطرح ميكرد با واكنش منفي از سوي اصولگرايان مواجه شد و زنان اصلاحطلب به سهمخواهي متهم شدند. در تمام طول اين سالها نيز در ادوار مختلف انتخاباتي زنان اصلاحطلب اين مطالبه را پيگيري كردند و سكوت زنان اصولگرا در پيگيري مطالبات زنانه از سبد راي آنها به تدريج ميكاست. با اينحال چند روزي است كه مرضيه وحيد دستجردي، سخنگوي جبهه مردمي انقلاب اسلامي، سازوكاري كه براي وحدت اصولگرايان ميكوشد، اعلام كرده كه زنان در مجامع عمومي اين جبهه انتخاباتي سهمي 30 درصدي دارند. اين تغيير رويه اگر چه حدود يك دهه ديرتر مطرح شده اما به عقيده شهربانو اماني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران ميتواند گامي مثبت در جهت رفع تبعيض از زنان باشد. اين فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است كه همگامي اصلاحطلبان و اصولگرايان در پيگيري مطالبات زنان هرچه بيشتر ميتواند بستر و شرايط طرح مطالبه نيمي از جامعه را فراهم كند.
خانم دستجردي سخنگوي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اعلام كرده كه بنا است جريان اصولگرا در مجامع عمومي سهميه 30 درصدي زنان را در نظر بگيرد. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟ اين مساله چقدر ميتواند در راستاي پيشرفت جنبش زنان در كشور باشد؟
از اعلام چنين موضعي در جبهه مردمي نيروهاي انقلاب استقبال ميكنم و آن را به فال نيك ميگيرم. بعد از استقرار جمهوري اسلامي و اتمام جنگ، جنبش زنان به صورت مستمر در پروسه سخت و طولاني پيگير مطالبات اين قشر از جامعه بود. اين مطالبات اگر بهطور جد در سپهر سياسي كشور در نظر گرفته شود ميتواند در ساير حوزهها نيز وضعيت زنان را بهبود بخشد و به حكمراني خوب كشور كمك كند. ميتواند ايجاد يك بستر خوب براي توسعه پايدار در كشور باشد. تجربه نشان داده كه اصلاحطلبان به عنوان پيشروان مطالبات جامعه نزديك به يك دهه است چنين مطالبهاي را مطرح و تا حدودي اجرا كردهاند. هر چند اين تبعيض مثبت و ايجاد فضاي مناسب براي احراز كرسيهاي قدرت توسط زنان جزء مصوبات اتحاديه بينالمجالس بوده، دنبال كردن اين هدف در ايران كمي دشوار بوده است. تا به امروز اين مصوبه تنها از سوي اصلاحطلبان دنبال ميشد. جريان اصولگرا اما تا به امروز موضعي منفعل در مورد مطالبات زنان داشت. امروز كه چنين موضعي از سوي اصولگرايان اتخاذ شده و آن را به عنوان يك راهبرد دنبال ميكنند، نشان از اين دارد كه عقلانيت و ثبات سياسي به وجود آمده در دولت آقاي روحاني نتيجه داده و مطالبهگري و هوشمندي جنبش زنان و به خصوص اصلاحطلبان موثر واقع شده است. امروز جريان اصولگرا براي اينكه از جامعه عقب نماند به اين نقطه رسيده است.
بنابراين شما سهم زنان در روند ائتلاف اصولگرايان را ناشي از بسترسازي جنبش زنان اصلاحطلب ميدانيد؟
بله. مردم امروز فقط شعارها را نميپذيرند. آنها به خصوص با تاثيرگذاري شبكههاي اجتماعي تحقق شعارها را در پيشينه و آينده جريانهاي سياسي ارزيابي ميكنند. در واقع مردم شعارهاي جريانهاي سياسي را راستيآزمايي ميكنند. با وجود محدوديت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم اصلاحطلبان سهم زنان را در ليستهاي انتخاباتي منظور كردند. آنها تلاش كردند به وعده خود عمل كنند؛ هر چند نتوانستيم بهطور كامل به اين هدف برسيم. ادعا و برنامه جبهه مردمي نيروهاي انقلاب نيز در نخستين فهرست ارايه شده توسط اين جبهه راستيآزمايي خواهد شد. آنان نميتوانند اين مساله را تنها به صورت شعار بيان و بايد به آن عمل كنند. در واقع رايآوري نيروهاي سياسي به اين راستيآزمايي مردمي بستگي دارد. موضوع سهميه 30 درصدي زنان از اصولگرايان ديرهنگام است. اگر اصولگرايان از همان دهه 80 كه اصلاحطلبان بر اين موضوع تاكيد داشتند به اين مساله ميپرداختند و با همگرايي و همافزايي در حوزه زنان پيگير مطالبات اين بخش از جامعه بودند، امروز جنبش زنان شاهد دستاوردهاي بيشتر و مهمتري در حوزه زنان بود. پيگيري مطالبات زنان همچنين به آرامش، رفاه و امنيت جامعه كمك ميكند. جا دارد يادي كنيم از يك دوره تجربه ائتلاف زنان مسلمان متشكل از زنان اصولگرا و اصلاحطلب در پيگيري مطالبات اين بخش از جامعه كه بسيار گرانسنگ بود و متاسفانه بعد از فوت خانم بهروزي اين مساله از طرف اصولگرايان بدون پيگيري ماند. اميدوارم با اين اعلام موضع اصولگرايان و به خصوص زنان فعال اصولگرا در بخشهاي مهمي از جامعه با همدلي و همافزايي توان زنان دو جريان سياسي به تحقق مطالبات زنان كمك كرد. خوشبختانه نخستين نشست زنان ادوار مجلس به دعوت فراكسيون زنان مجلس دهم روز دوشنبه گذشته در مجلس تشكيل شد. اين جلسه را نويدي براي جامعه ميدانم. اگر زنان براي پيگيري مطالبات خود در كنار يكديگر اهتمام بورزند و براي دنبال كردن مطالبات بر زمين مانده جامعه و به خصوص زنان با برنامهاي مدون حركت كنند، ميتوانند حتي الگويي براي مردان باشند. اين مساله به آرامش و توسعه كشور ميتواند كمك كند.
تخصيص سهم 30 درصدي براي زنان چقدر ممكن است با هدف افزايش سبد راي اين جريان سياسي صورت بگيرد؟ از آنجايي كه جريان اصولگرا در دو انتخابات 92 و 94 با بحران ريزش آرا روبهرو بود.
اين ابتكار عملي كه به كار بسته شده، ميتواند از ريزش آراي بيشتر جريان اصولگرا در انتخابات آتي جلوگيري كند. به هر حال اصولگرايان امروز در معرفي نامزد رياستجمهوري در سال 96 با سردرگمي رو به رو هستند. آنها ميتوانند براي زنده نگهداشتن، پويايي اين جريان سياسي و افزايش سبد راي خود از اين راه بكوشند. نيروهاي هوشمند و پيشكسوت سياسي اصولگرايان كه اقبال افكار عمومي را رصد ميكنند، ميبينند كه مردم چه خواستههايي دارند. مردم جلوتر از جريانهاي سياسي مسير مطالبهگري خود را طي ميكنند. كما اينكه اتفاقات اخير و انتخابات رياستجمهوري سال 92 نشانگر اين موضوع است. اقبال مردم به حضور زنان در عرصهها و كرسيهاي تصميمگير و تصميم ساز زياد است. امروز شاهد روند قابل قبولي از حضور زنان در سمتهاي انتخابي هستيم. زنان تلاش ميكنند در معرض راي مردم قرار گيرند و سهمي از قدرت به دست آورند. نسل جوان پايگاه اصولگرايي ديگر حاضر نيست راي خود را بهطور از بالا به پايين و دستوري در سبد جريان سياسي خود بريزد. انتخابات مجلس دهم نيز نشان داد كه آنها اگر افراد و سياستهاي مناسبي را از سوي جريان سياسي اصولگرا نبينند حتي ممكن است پاي صندوق راي حاضر نشوند. بنابراين امروز جريان اصولگرا مجبور است به خواستهها و مطالبات پايگاه راي خود توجه كند. اين جريان سياسي شناخته شده با تغيير پايگاه اجتماعي خود مواجه است. آنها با بررسي وضعيت خود به رويكرد تبعيض مثبت به نفع زنان رسيدهاند. هر چند در گذشته آنها چنين باوري نداشتند و حتي زنان اصلاحطلب را كه چنين موضعي داشتند به سهمخواهي متهم ميكردند. آنها ديدند كه در عرصه سياسي كشور با باور مردسالارانه و در نظر نگرفتن مطالبات زنان نميتوانند راي بياورند. بيش از 10 سال اصولگرايان با موضعي مخالف به زنان اصلاحطلب تاختند. حتي از تريبون مجلس گذشته نيز مواضعي در مورد زنان مطرح ميكردند كه مطابق خواسته و ميل زنان جامعه نبود و با واكنش زنان جامعه نيز مواجه ميشد. امروز حتي زمان زيادي از اين اتفاق نميگذرد كه زنان اصولگرا در مجلس نهم مواضعي ضدزن اتخاذ ميكردند. با اينحال بايد تخصيص سهميه 30 درصدي به زنان اصولگرا را به فال نيك گرفت. اگر اين برنامه راهبردي را بعد از مجلس پنجم در دستور كار خود قرار ميدادند، امروز شاهد تحقق هر چه بيشتر مطالبات زنان بوديم. انگيزه و نشاط سياسي بيشتر نيز در بين زنان جامعه به وجود ميآمد. جامعه ديگر به عقب برنميگردد. جريانات سياسي بايد برنامههاي كوتاهمدت و دراز مدتي براي تحقق مطالبات زنان داشته باشند.
آيا اين راهبرد جريان اصولگرايي ميتواند در رايآوري آقاي روحاني در سال 96 مخاطره ايجاد كند؟ آقاي روحاني براي جلب راي نيمي از پيكره جامعه چه بايد بكند؟
جامعه ما در حال طي كردن مسير توسعه است و مشكلات كشور نيز زياد است. آقاي روحاني بايد شفافتر با نيمي از جمعيت كشور يعني زنان صحبت كند. او بايد گزارشي ارايه كند كه چه موانعي براي عدم تحقق وعدههاي رييسجمهور در حوزه زنان وجود داشته و دارد. همچنين آقاي روحاني بايد توضيح دهد كه در چه بخشي از دولت يازدهم در اين مسير سنگ اندازي شده و اين باور و نگرش را جدي نگرفتهاند. آقاي روحاني سعي كرد با انتخاب معاونين زن به جامعه بگويد كه بر عهد و پيمانش به زنان وفادار است. به وزارت رسيدن زنان در زمان آقاي احمدينژاد حل شده بود و نمايندگان اصولگرا به يك زن به عنوان وزير بهداشت و درمان راي اعتماد دادند. زنان در آن زمان بسيار خوشحال شدند و تصور كردند كه توانستهاند از يك سد غير قابل عبور بگذرند. اين جريان در مجلس نهم اما موضع متفاوتي نسبت به وزراي دولت آقاي روحاني اتخاذ كرد و اجازه نداد آقاي روحاني بتواند وزير زن در كابينه داشته باشد. آنها با تغيير دولت دوباره آن روزنه را بستند. در واقع ميتوان گفت كه اين مساله تنها يك شگرد بود و نگاهي كاملا جناحي و گروهي به اين مساله داشتند. ديدگاه سنتي اصولگرايانه براي انتخاب وزير زن توسط دولت آقاي روحاني مانع تراشي كرد. آنها برخي اركان قدرت از جمله شوراي نگهبان را به عنوان برگ برنده در اختيار دارند و از اين باب موانعي بر سر راه اصلاحطلبان براي تحقق تخصيص سهميه زنان وجود دارد. وزارت زنان تنها يك تاكتيك بود و متاسفانه ادامه پيدا نكرد. در انتخابات مجلس دهم در حوزه زنان جامعه تغيير رويكردي از سوي اصولگرايان نديد. احتمال اينكه چنين هدفگذاري از سوي اصولگرايان در انتخابات شوراي چهارم به كام اصولگرايان شيرين بشود و محصول بدهد كم است. ولي چنين حركتي در انتخابات 29 ارديبهشت 96 ميتواند به ايجاد نشاط سياسي و مشاركت حداكثري كمك كند. ضمنا رقابت شوراهاي شهر و روستا را جديتر خواهد كرد. همچنين شايد اصولگرايان نتوانند در اين انتخابات سهم زنان در ليستهاي انتخاباتي شوراهاي اسلامي شهر و روستا را برسانند اما ميتوان اميدوار بود كه با آغاز اين حركت آنها در آينده بتوانند هرچه بيشتر در قدرت سهم داشته باشند. اصولگرايان امروز حركتي را آغاز كردهاند كه اصلاحطلبان بيش از يك دهه پيش شروع كرده بودند. قاعدتا آنها براي تحقق مطالبات زنان راهي طولانيتر نسبت به اصلاحطلبان را در پيش خواهند داشت. اميد است كه بتوانند با ادامه اين روند در ادوار انتخاباتي آينده اين مسير را پيگيري كنند. قطعا تعامل و همراهي زنان دو جناح سياسي كشور هر چه بيشتر ميتواند جنبش زنان را به اهدافش برساند و زنان بتوانند در مناصب مختلف نقشي ويژه داشته باشند.