مكزيك در روابط خود با امريكا بازنگري ميكند
ميرقاسم مومني
تحليلگر مسائل امريكاي لاتين
انتخابات امريكا بيشترين تاثير را در مكزيك به دنبال داشته است. از بدو شروع رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري در امريكا موضوع مكزيك يكي از شعارهاي تبليغاتي آقاي ترامپ بود. او معتقد است كه كشور مكزيك اهتمام لازم جهت جلوگيري از ورود پناهجويان از خاك آن كشور به امريكا را ندارد و به همين خاطر، ايجاد ديوار در مرزهاي مشترك و اخراج مهاجران غيرقانوني مكزيكي را به عنوان يك هدف مهم سياسي و اقتصادي براي دولت خود عنوان كرد. اخذ ماليات از كالاهاي وارداتي از مكزيك و انتقال صنايع و كارخانههاي امريكايي از آن كشور به داخل امريكا نيز هدف ديگري بود كه ترامپ در ماههاي گذشته بارها آن را تكرار كرد.
رييسجمهور جديد امريكا، پس از سوگند رياستجمهوري در هفته گذشته، دستور ساخت احداث ديوار مرزي ميان مكزيك و امريكا را صادر كرد كه جزو نخستين فرمانهاي رسمي او در اين مدت محسوب ميشود و آن را به عنوان يك موضوع ملي مطرح كرده است. در چنين شرايطي كه هزينه احداث اين ديوار 1300 كيلومتري حدود 15 ميليارد دلار برآورد شده است، ترامپ در ادامه اقدامات يكجانبه خود اعلام كرد كه مكزيكيها بايد پول انجام ساخت اين ديوار را بپردازند كه اين مساله با واكنش تند دولت مكزيك روبهرو شد. در اين چارچوب، دولت مكزيك رسما اعلام كرد هرگز حاضر به همكاري و پرداخت هزينه اين ديوار نخواهد شد. همين موضع دولت مكزيك نيز واكنش منفي از سوي ترامپ را به همراه داشته و او در اقدامي خارج از عرف در روابط بينالملل اعلام كرد كه در صورت عدم تقبل هزينه احداث ديوار از سوي دولت مكزيك، نيازي به سفر رييسجمهور مكزيك به امريكا كه قبلا برنامهريزي شده بود، نيست و او هزينه احداث ديوار را با افزايش ماليات كالاهاي وارداتي از مكزيك تامين خواهد كرد. اين جنگ رسانهاي و ديپلماتيك ميان واشنگتن و مكزيكوسيتي در طول 10 روز گذشته آغاز شده و تا به امروز هم ادامه داشته است، موجب كاهش ارزش پزو، پول ملي مكزيك در مقابل دلار امريكا شده و يك سردرگمي و تنش شديدي را در ميان مقامها و مردم مكزيك به دنبال داشته است. همچنين با وجود موضعگيريهاي منفياي كه ترامپ در طول مبارزات انتخاباتياش درباره پيمان نفتا داشته است، احتمال انحلال اين پيمان از هر زمان ديگري افزايش يافته است و اين در حالي است كه اساس پيمان نفتا توسعه مناسبات اقتصادي ميان كانادا، امريكا و مكزيك بوده است. چنين فضاي سياسي كه ميان دو كشور ايجاد شده است، موجب ميشود تا مكزيكيها در روابط خود با امريكاييها بازنگري كرده و توسعه مناسبات خود با كشورهاي اروپايي، چين و روسيه را دنبال كنند.
با توجه به تاريخچه روابط امريكا و مكزيك و حضور بيش از 10 ميليون مكزيكي در امريكا و جامعه بزرگ مكزيكيهاي مقيم امريكا و امريكاييهاي مقيم در مكزيك و وجود ارتباطات گسترده ميان مردم دو كشور، سياستهاي خصمانه امريكا عليه دولت و مردم مكزيك بيترديد ميتواند مشكلات اقتصادي را براي آن افراد به دنبال داشته باشد و يك ركود اقتصادي را براي مردم مكزيك به وجود آورد ولي بايد در نظر داشت كه با كشيدن ديوار و محدود كردن رفتوآمدها ميان مردم دو كشور هرگز نميتوان مشتركات فرهنگي و تاريخي مردم دو كشور را از بين برد چراكه بخشي از ايالتهاي فعلي امريكا همانند كاليفرنيا تا چند دهه پيش جزو خاك مكزيك بوده است كه با سياست استعماري امريكا از خاك آن كشور جدا و ضميمه خاك امريكا شده است و دولت امريكا با احداث ديوار نيز نخواهد توانست مناسبات موجود بين مردم دو كشور را از بين ببرد بلكه نفرت مردم مكزيك عليه دولت امريكا را بيشتر خواهد كرد و يادآور جنايات و كشتارها نظاميان امريكا عليه مردم مكزيك خواهد بود. البته مردم مكزيك نيز ميتوانند عليه اشغال بخشهايي از خاك آن كشور و جنايات امريكا در مكزيك مطالبات خود را مطرح كنند. مكزيك به عنوان يك كشور با پتانسيلهاي متعدد و متنوع كشاورزي و صنعتي در حال حاضر رتبه 11 اقتصاد جهاني را دارا است و جزو 20 كشور صنعتي جهان محسوب ميشود. در اين راستا، آنها ميتوانند صادرات محصولات خود را به بازار آسيا و خاورميانه سوق دهند و نيازهاي خود كه از امريكا وارد ميكردند از چين، روسيه و اروپا و كشورهاي آسيايي وارد كند. در حال حاضر، مكزيك بزرگترين صادركننده گوشت به امريكا است و در صورت سياستگذاري ميتواند گوشت خود را به ايران يا روسيه صادر كند.
از سويي، كاهش حضور نيروهاي كار ارزان قيمت مكزيكي در بازار اقتصاد امريكا، قيمت تمام شده كالاهاي امريكايي را بالا خواهد برد و اين كشور در رقابت با ساير قدرتهاي اقتصادي توان رقابت را از دست خواهد داد. در واقع، سياست مكزيكستيزانه ترامپ در بلندمدت به زيان صاحبان صنايع امريكا خواهد شد. براساس برخي تحليلها، ترامپ سعي دارد با فشار سياسي و اقتصادي عليه مكزيك يك جو رواني در منطقه امريكاي لاتين ايجاد كند كه براساس آن بتواند با گرفتن امتيازات مهم از اين كشورها در رقابت با چين و اروپا پيشقدم باشد. در واقع، فشار به مكزيك پيام براي ساير كشورهاي قاره امريكا است. ترامپ هرچند يك سياستمدار نيست ولي يك تاجر باتجربه است. او با مكزيك و ساير كشورهاي منطقه تجارت كرده است و با اين تجربه سعي ميكند با يك استراتژي فرار به جلو و يك جو رواني بتواند سلطه خود را بر آن كشورها استيلا بخشد و اين همان سياست مقابله با چين در قاره امريكا است. بايد منتظر ماند و ديد كه جريانها و احزاب سياسي مكزيك در مقابل اين سياست ترامپ چه موضعي خواهند گرفت چراكه احزاب مكزيك اگر به اتفاق، با دولت فعلي همكاري كنند مكزيك خواهد توانست از سياستهاي خصمانه ترامپ عبور كند اما در صورتي كه احزاب سياسي مكزيك اين موضوع را وسيلهاي جهت رقابتهاي سياسي خود در نظر گيرند، دولت و مردم مكزيك مجبور به دادن امتيازات زيادي به دولت امريكا خواهند شد.