درخواست كمك اضطراري در شبكههاي اجتماعي
Sosahwaz#
خوزستان چند سالي است در دايره لغات آدمها مساوي شده با گرد و خاك و آلودگي و ريزگرد. در چند روز گذشته مشكلات خوزستانيها به اوج رسيده. قطع آب و برق و گاز و تلفن به ياري ريزگردها آمد تا بيش از پيش نفس كشيدن و زندگي را براي اهالي صبور اين خطه سخت كند. ديروز 11 شهر خوزستان تعطيل شد. نبض جنوب غرب ايران به شماره افتاد. كانال «همشهري خورستان» در تلگرام شرايط ديروز خوزستان را اينطور توصيف كرد: «يازده شهر خوزستان قبض روح شدند، اهواز، خاموش و تشنه.» ديروز تصويرهاي خاكي رنگ از اهواز و شرايط بحرانياش منتشر نشد، شايد دليل آن را علي در توييتر به خوبي ذكر كرده است: «وقتي ريزگردها به خوزستان ميرسيد، عكسهايي از وضعيت بحراني در شبكههاي مجازي پخش ميشد. اينبار اما عكسي نيست، چون برق و اينترنت هم قطع شده.» بحراني شدن وضعيت، وزير نيرو را به خوزستان كشاند و نماينده مردم اهواز در مجلس را دست به قلم كرد تا براي رييسجمهور نامه سرگشاده بنويسد و اين نكته را يادآور شود كه: «مردم خوزستان در دوران جنگ تحميلي نيز چنين شرايطي را شاهد نبودند.» در شبكههاي اجتماعي، بحران خوزستان به فراتر از مرزهاي اين استان رفت و كاربران فارسي زبان با هشتگهاي #خوزستان، #اهواز به شرايط پيش آمده در اين بخش از كشور انتقاد داشتند و با مردم خوزستان همدردي ميكردند. رامين از اهالي رشت در توييتي نوشت: «اهوازياي عزيز درسته ما زير بارونيم و شما زير گرد وغبار ولي دلمون پيش شماست ما همتونو دوست داريم آغوش گيلان به روي شما بازه.» جهانبخش هم يكي ديگر از كاربران توييتر بود كه به وضعيت خوزستان واكنش نشان داد: «اين عكسها و فيلمهاي اهواز واقعا چقدر ترسناكه. شبيه فيلمهاي هاليوودي آخرالزماني شده.» آرش هم معتقد است: «گناه اهواز اين است كه تهران نيست.» تعبير ناصر هم از وضعيت اهواز اينطور بود: «اهواز رسما شده كارگاه سفالگري...» روز گذشته و در اوج بحرانهايي كه پايشان به پالايشگاه نفت و نيروگاه برق و زيرساختهاي شهري خورستان رسيد، كاربران شبكه اجتماعي درخواست كمك اضطراريشان براي نجات خوزستان را با# Sosahwaz (اختصار درخواست كمك اضطراري) در رسانه غير رسمي توييتر كه اين روزها صدايش از رسانههاي رسمي بلندتر شده، اعلام كردند. تعدادي از كاربران توييتر ساكن اهواز علاوه بر اعتراض به شرايط موجود، توصيفي از وضعيت اين شهرها را هم منتشر ميكردند. كاربري با نام بهمني در دو توييت مرتبط نوشت: «براي بيش از ۱۶ ساعت برق خوزستان قطع بود، آب هم، باتري بكاپ دكلهاي مخابراتي هم خالي شد و تلفنها هم، رسما برگشتيم توي غار و شرايط زمان جنگ. به جز دستگاه تصفيه آب و هوا كه كل خونهها توي اهواز دارن، مخزن آب و ژنراتور برق خونگي هم بايد بخريم تا معطل نيازهاي اوليه نمونيم...» رز يكي ديگر از كاربران توييتر كه در اهواز زندگي ميكند در حساب خود نوشت: «تو اهواز آب رو ميخريم هوا هم بادستگاه هواساز تصفيه ميكنيم، جديدا هم عادت كرديم به زندگي بدون برق و نت .» گل آزاد هم در توييتي متفاوت نوشته بود: «لازمه بگم كل ادارات و مدارس تعطيل شدن اما عزيزانمون تو پتروشيمي هيچوقت شامل اين تعطيليها نميشن!» ناصر در توييتر در انتقاد به شرايط موجود خوزستان نوشت: «حتي يك درصد از پول نفت خوزستان طي ۳۸ سال گذشته ميتونست اين استان رو يكي از پيشرفتهترينها در ايران كنه، چرا واقعا؟ قطعي برق يك روز خوزستان توليد نفت رو ۷۰۰ هزار بشكه كاهش داده كه ميشه بيش از ۱۰۰ ميليارد تومان ضرر! اصلاح زيرساخت برق بيش از اين هزينه داشت؟» مهمترين نكتهاي كه نه تنها كاربران شبكهاي اجتماعي بلكه هر كسي كه تصويري از خوزستان اين روزها را ميبيند به آن اشاره ميكند اين است كه خوزستان در روزهاي جنگ به خوبي ايستادگي كرد و به تعبير بسياري از مسوولان دين خود را به اسلام و ايران ادا كرد، اما اين خطه كه اين روزها با تامين ذخيره نفتي كشور نقش پررنگي در اقتصاد نفتي ايران دارد، وضعيتي بحراني دارد؛ وضعيتي كه ديگر با عذر خواهي هم بسامان نخواهد شد و همه مردم خواستار كارهاي عملياتي هستند.