روحاني بهانهها را از امريكا، انگليس و تركيه درباره ايران گرفت
محمدعلي مهتدي
كارشناس ارشد مسائل خليج فارس
سفر روز گذشته حجتالاسلام والمسلمين حسن روحاني، رييسجمهوري اسلامي ايران به عمان و كويت در حالي صورت گرفت كه به نظر ميآيد اهميت آن بيش از هر مساله ديگري، به تحولات رخ داده منطقهاي به ويژه تحولات مربوط به سوريه، عراق، لبنان و يمن، مرتبط است. در سوريه، با آزادسازي حلب از دست گروههاي تروريستي، روند سياسي جديدي براي حل مسالمتآميز بحران شروع شده است كه در اين روند جديد، جمهوري اسلامي ايران به همراه روسيه و تركيه نقش مهمي را تاكنون ايفا كردهاند. در يمن نيز در حالي كه عربستان نزديك به دو سال است كه به اين كشور كوچك مسلمان حمله كرده اما ملت يمن با وجود همه فشارها، محاصرهها و تنگناها، ايستادگي كرده و از خود مقاومت نشان دادهاند. اخيرا نيز شاهد بوديم كه ارتش و نيروهاي يمني به دستاوردهاي جديدي دست يافته و توانستند در مقابل حملات ناوهاي جنگي عربستان، ايستادگي كرده و با موشكهايشان ناوهاي ارتش سعودي را مورد هدف قرار دهند. از سويي، برد موشكي يمنيها تا رياض افزايش يافته و همين مساله موجب ايجاد يك هراس شديدي در ميان مسوولان عربستاني شده است. هماينك بحران در يمن به گونهاي است كه عربستان روز به روز در حال فرورفتن بيشتر در باتلاقي است كه خود براي خود ايجاد كرده. شرايط بحراني است و از آنجايي كه ثابت شده ادامه جنگ و درگيري، مسالهاي را حل نخواهد كرد، بايد تمامي طرفين درگير در بحران به سمت و سوي راهكارهاي سياسي روي بياورند. عربستان سعودي، قطر و امارات به عنوان سه كشوري كه بيشترين نقش را در ايجاد بحرانهاي منطقهاي داشتهاند، بايد قانع شوند كه به روندهاي سياسي براي حل بحرانها پيوسته و دست از حمايت تروريستها و ارسال كمك به آنها برداشته و به مداخلاتشان در امور داخلي كشورها پايان دهند.
تحول مهم ديگري كه در هفتههاي اخير رخ داده و به نظر ميآيد در ماههاي آينده نيز تشديد شود، اين است كه كشورهايي كه دچار بحران اقتصادي هستند، عزمشان را براي ورود به منطقه خليج فارس جزم كردهاند و ميخواهند بار ديگر به اين منطقه پر از چالش و بحران بازگردند. آنها براي انجام اين كار و پيدا كردن توجيه، به موضوع ايران تمسك جستهاند و با مطرح كردن ادعاهايي درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران و تهديد نشان دادن كشورمان تلاش ميكنند تا كشورهاي نفتخيز عربي حاشيه خليج فارس را سركيسه كنند. در اين راستا، شاهد بوديم كه ترزا مي، نخستوزير انگليس در ماههاي گذشته به منطقه آمد و از تهديد بودن ايران در برابر شوراي همكاري خليج فارس صحبت كرد. طبيعي است كه خانم ميبا توجه به مشكلات اقتصادي انگليس در آستانه خروج از اتحاديه اروپا، نياز دارد تا براي رفع مشكلاتش، تسليحات به اعراب بفروشد و دلارهاي نفتي اين كشورها را كسب كند.
همچنين رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه در روزهاي گذشته به سه كشور بحرين، عربستان و قطر سفر كرده است. تركيه در طول سالهاي گذشته دچار بحرانهاي شديدي شده است و پس از كودتاي نافرجام ماههاي گذشته و بازداشت هزاران نفر، انجام حملات تروريستي و وقوع انفجارها، مهمترين منبع درآمد اين كشور يعني صنعت گردشگري با چالشهاي شديدي روبهرو شده است. به همين دليل، اردوغان براي جبران زيانهاي خود به اين منطقه روي آورده است و در سفري كه رييسجمهور تركيه به كشورهاي اين منطقه داشته، از تهديد ايران سخن ميگويد و مدعي ميشود تركيه در برابر تهديدات و مداخلات ايران در كنار آنهاست و از شوراي همكاري خليج فارس محافظت ميكند.
در اين فضا، هنگامي كه آقاي روحاني به عمان و كويت سفر ميكند، مهمترين پيامي كه به ديگر كشورها مخابره ميشود، پيام صلح و دوستي ايران و آمادگي كشورمان براي انجام گفتوگو با ديگران است. اين سفر تاكيدي بود كه ايران تهديدي عليه هيچ كشوري نيست و قصد مداخله در امور داخلي كشورهاي ديگر را ندارد. به ديگر سخن، رييسجمهور ايران اين پيام را براي كشورهاي منطقه ارسال كرد كه ايران درصدد داشتن بهترين روابط در عاليترين سطوح با همسايگان خود است و ميخواهد روابطي نزديك براساس دوستي و حسن همجواري با ديگر كشورها داشته باشد. حسن روحاني در سفر خود به مسقط و كويت و رايزني با مسوولان اين دو كشور، تلاش كرد تا بهانههايي كه امريكا، انگليس و تركيه عليه ايران براي چاپيدن ملتهاي منطقه استفاده ميكنند را خنثي كرده و بيواسطه مواضع و نظرات جمهوري اسلامي ايران را در رابطه با مسائل دوجانبه، تحولات منطقهاي و رويدادهاي جهاني تشريح كرده و به اطلاع مقامات كشورها برساند.
البته سفر رييسجمهور به كويت، از يك زاويه ديگر نيز داراي اهميت است. وزير امور خارجه كويت در هفتههاي پيش به تهران آمده بود و پيامي را براي آقاي روحاني آورده بود. آن پيام، به اهميت سفر رييسجمهور به كويت ميافزايد زيرا كويتيها تاكيد داشتند كه بگويند حامل پيام شوراي همكاري خليج فارس براي گفتوگو با ايران هستند. البته جمهوري اسلامي ايران هميشه تاكيد كرده كه آماده گفتوگو با همسايگان براي حل اختلافات، فشردن دست آنها و آغاز همكاري است. ايران در روابط دوجانبه با هيچ كشوري مشكلي ندارد. اگر تنشي نيز ميان ايران و برخي از كشورهاي اين منطقه وجود دارد، به دليل مداخله برخي از كشورهاي اين منطقه به ويژه عربستان، قطر و امارات در كشورهاي ديگر است كه نمونهاي از اين دخالتها را در سوريه، عراق، لبنان و يمن در حمايت از تروريستها مشاهده ميكنيم. روابط تهران با مسقط و كويت، بسيار دوستانه و صميمي است و ميتواند الگويي براي روابط تهران با ديگر كشورها باشد.
ايران با قطر در مسائل دوجانبه مشكلي ندارد. همچنين با وجود اختلافاتي كه ميان ايران و امارات درخصوص موضوعات سياسي وجود دارد، دو كشور در مسائل اقتصادي همكاريهاي گستردهاي با يكديگر دارند. روابط ايران تنها با دو كشور بحرين و عربستان سعودي داراي تنش است. بحرين ايران را متهم به دخالت در امور داخلي خود ميكند. مردم اين كشور، چندين سال است كه نسبت به شرايط خود و وابستگيشان به عربستان و كشورهاي غربي معترضند و خواستار مشاركت در قدرت هستند. درخواست عدم وابستگي و مشاركت در قدرت، درخواستهاي زيادي نيست ولي از آنجايي كه حكومت بحرين، تابع حكومت عربستان است و اين كشور هم توسط ارتش سعودي اشغال شده است، از خود اختياري ندارد و مردم اين كشور را سركوب ميكند. آنها براي توجيه اقداماتشان به اتهامزني عليه ايران روي آوردهاند در حالي كه ايران در امور داخلي اين كشور مداخلهاي نداشته است. تنشهاي اصلي در منطقه از سوي عربستان است كه به شكل غيرمعقولي، سياست خود را در جهت مقابله با ايران قرار داده است. نفوذ ايران در منطقه، نفوذي است كه با پول و مداخله نظامي در كشورها به دست نيامده بلكه نشاتگرفته از حمايتي است كه از آرمان ملتها و مقاومت آنها در برابر زورگويي و تجاوز رژيم صهيونيستي به وجود آمده است.
ايران آماده گفتوگو در راستاي دستيابي به توافق براي همكاري ميان ملتها است و اگر قرار باشد تغييري در سياست يكي از طرفين صورت بگيرد، اين تغيير از جانب ايران نيست بلكه از طرف مقابل است چراكه سياست ايران مبتني بر ايجاد آرامش، ثبات، گفتوگو، عدم مداخله در امور داخلي كشورها و مبارزه با تروريسم است. البته شرايط كنوني به گونهاي است كه امكان تداوم سياستهاي مداخلهگرايانه عربستان هم ممكن نيست. اگر شرايط اقتضا بكند و طرف مقابل به اين مهم برسد كه سياستهايش به جايي نميرسد و آن سياست، موجب ويراني بيشتر خواهد شد و شعلههاي اين ويراني ميتواند خودشان را فرابگيرد، در نهايت ناچار به گفتوگو و مذاكره خواهد شد.
من فكر ميكنم سفر روز گذشته رييسجمهور به عمان و كويت ميتواند سفر موفقيتآميزي باشد هرچند كه نبايد از آن انتظار معجزه هم داشت اما ميتواند بهانهها را از كشورهايي كه قصد دارند با مطرح كردن نام ايران و اتهامزني به ايران، پول كشورهاي منطقه را تصاحب كنند، بگيرد و ادعاها را در نطفه خفه بكند. اين سفر ميتواند مقدمهاي براي فراهم كردن زمينههاي گفتوگو باشد. ايران براي گفتوگو آماده است و اگر اين تمايل در شوراي همكاري خليج فارس نيز وجود داشته باشد، آغوش تهران براي گفتوگو باز است. از آنجايي كه كشورهاي عربي از نظر امنيتي وابسته به امريكا يا كشورهاي غربي هستند، هماكنون اين سوال مطرح است كه آيا كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس ميتوانند سياست مستقلي را از خود در پيش بگيرند؟ من در گفتوگو با بسياري از صاحبنظران و انديشمندان عربي به اين نتيجه رسيدهام كه اعراب نيز متوجه شدهاند سياست كشورهاي غربي چنگ انداختن به دلارها است و تهديد نشان دادن ايران، يك بهانه توخالي است اما از آنجا كه زير فشار غربيها هستند، چارهاي جز پذيرش غرب ندارند.
البته سفر به عمان و كويت بسيار كوتاه برنامهريزي شده بود و همه آنها در يك روز انجام شد و از آنجايي كه اين سفر پس از مدتها صورت ميگرفت، بهتر بود طولانيتر باشد و رييسجمهور ديدارهاي بيشتري با اعضاي پارلمان، انديشمندان، اهل قلم و فعالان سياسي اين دو كشور به ويژه كويت داشته باشد. انجام اين كار، به پربارتر شدن اين سفر كمك بيشتري ميكرد و در از بين بردن و ايجاد شكاف در فضاي خصمانه عليه ايران موثرتر بود.