اولويتم مضامين انساني و اجتماعي است
سيدمحمود رضوي
تهيهكننده
«خانهاي در خيابان چهل و يكم» قرار بود تابستان اكران شود. اما مراحل صدور پروانه نمايش آن زمان برد و اواخر مرداد ماه به ما پروانه نمايش دادند. بر اساس قانوني كه در شوراي صنفي وجود داشت، دو ماه بعد از صدور پروانه نمايش، ميتوانستيم ثبت قرارداد كنيم. ما در نظر داشتيم فيلم را تيرماه يعني عيد فطر اكران كنيم و اين مساله قطعي بود اما به خاطر نداشتن پروانه نمايش اكران آن عقب افتاد. از طرفي پيشبيني نميكرديم كه در اين زمان روي پرده برود. تصور ميكرديم فيلم «نفس» زودتر روي پرده ميرود و اكرانش به پايان ميرسد براي عوامل فيلم «نفس» خوشبختانه و براي ما متاسفانه، جابهجايي زمان اتفاق افتاد، اكران «نفس» طولانيتر شد و در نتيجه «خانهاي در خيابان چهل و يكم» هم در هياهوي جشنواره فيلم فجر روي پرده رفت. با اين همه فيلم به نسبت زمان اكرانش، خوب فروخت. انتظار من از فروش بيش از اينها بود اما در اين موقعيت هم به نظرم فروش فيلم قابل قبول بود. طبيعي است كه با وجود داشتن دو بازيگر چهره و تعداد بالاي روزهاي فيلمبرداري، فيلم در دستهبندي كارهاي كمهزينه قرار نميگيرد و اگر زمان مناسبتري روي پرده ميرفت، حتما بيشتر از اينها مخاطب جذب ميكرد.
درباره همكاري با فيلمسازان اول هم بايد بگويم، اين نخستين باري نيست كه در نخستين تجربه يك كارگردان سهيم ميشوم. من با دوستان فيلم اولي زياد كار كردم و كار كردن با هر كدام از آنها لذت خودش را دارد. آقاي حميدرضا قرباني را پيش از اينها ميشناختم. ما از فيلم «درباره الي» تا امروز كمابيش تجربياتي كنار هم داشتيم. او در چند پروژه به عنوان دستيار كارگردان، مشاور فيلمنامه و تدوينگر حضور داشت و پيش از اينها كارگرداني را با ساخت تلهفيلم، تجربه كرده بود؛ تلهفيلمي كه در جشنوارههاي مختلف تلويزيوني ديده شد و جوايزي به دست آورد. پس قرباني براي من يك فيلم اولي كمتجربه نبود. اما چيزي كه باعث شد در چنين پروژهاي سهيم شوم، مضمون و فيلمنامه بود. در واقع موضوعات بيش از افراد برايم مهم هستند. اولويتم حرفهاي انساني و اجتماعي قصه است كه از خلال يك فيلمنامه زده ميشود. در نهايت بر اساس آن مضمون نقاط اشتراك را پيدا ميكنيم و كار به نتيجه ميرسد.