آغازي اميد بخش
سودايي كه تا پيش از اين ذهن همه را به خود مشغول ميكرد، در سالهاي اخير تبديل به اين شده كه چگونه ميتوان در كنار يكديگر همزيستي مسالمتآميزي را تجربه كرد؟ اين پرسش كه چگونه ميتوان ستيزه را با رقابت جايگزين كرد؟ براي تحقق اين هدف موثرترين راه و حتي شرط لازم آن داشتن ارتباط نزديك و گفتوگوي مستقيم با همه كنشگران سياسي است و مهمترين مقامي كه بايد در سرتيتر اين گزاره قرار گيرد رهبري نظام است. اصلاحطلبي بدون عبور از حكومت و حضور در آن فقط يك شعار پوچ و لقلقه زباني است به همين دليل بايد رابطه تعريف شده و مشخصي را با همه و بهطور ويژه با رهبري داشته باشد. البته اين ارتباطات بايد همراه با اقدامات روشن و عملي نيز باشد و شامل گفتوگو با افراد و گروههاي بيشتري شود. فقط هم به گفتوگو ختم نشود. بلكه ميتوان آن را به امور عملي نيز تعميم داد. براي اعتمادسازي نميتوانيم فقط به سخنان يكديگر بسنده كنيم. بهتر از گفتار؛ كردار و رفتار طرفين است. اصلاحطلبان ميتوانند و بايد از سوي خود نقشه راهي براي تحقق اين هدف ترسيم كنند و خود را ملتزم و متعهد به اجراي آن بدانند. اين نقشه راه بايد كمك كند تا جامعه ايران همدلتر از گذشته و با گسست كمتري ديده شود. تنها عاملي كه ميتواند اجماع نظري ميان نخبگان كشور ايجاد كند و پيام روشني را نيز به دشمنان اين كشور دهد، كوشش براي تشكيل دادن اين تفاهم است. مجموعه اخبار و اطلاعاتي كه از ديدار آقاي جهانگيري با مقام معظم رهبري بهصورت رسمي يا غيررسمي منتشر شده، نقطه اميدي را ايجاد كرده است و اكنون اصلاحطلبان هستند كه ميتوانند نقشه راه خود را بر اساس اين ملاحظات تنظيم كنند و زمينه را فراهم نمايند تا براي نخستين بار شاهد شكلگيري پيوند دوستي و اتحاد ميان نيروهايي باشيم كه يك بار تا مرز گسست از يكديگر پيش رفتهاند، هر چند اجازه ندادند اين پيوند براي هميشه قطع و بريده شود.