• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3771 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۶ اسفند

مديركل ميراث فرهنگي سيستان و بلوچستان در گفت‌وگو با «اعتماد» :

مهم‌ترين چالش استان فاصله از مراكز جمعيتي است

كامبيز مشتاق گوهري، از آن دسته مديراني است كه نه از سر وظيفه و مسووليتي كه به او محول شده، بلكه به دليل دغدغه‌اي كه در زمينه فرهنگ و ميراث فرهنگي دارد، دلسوزانه براي حفظ و معرفي ميراث غني سيستان و بلوچستان تلاش مي‌كند. مديري شايسته كه خوب مي‌داند ارزش آثار تاريخي كه در حوزه مديريتش قرار دارد چقدر است و از طرف ديگر خوب مي‌داند چطور بايد ميراث‌دار اين گنج عظيم باشد. مشتاق گوهري فارغ‌التحصيل مقطع دكترا در رشته‌هاي معماري و ژئوپولتيك با موضوع آمايش سرزمين، از فرانسه است. همين جمله كه مي‌گويد: «من از زماني كه با اين حوزه آشنا شدم هيچ كجاي دنيا نمي‌توانم قرار پيدا كنم. فكر مي‌كنم بسياري از ما ايراني‌ها نسبت به اين بخش از سرزمين‌مان كم‌لطفي كرده‌ايم. هر چند اين مردم چيزي نمي‌گويند.» نشان مي‌دهد كه نگاهش به عنوان مدير ميراث فرهنگي وسيع‌ترين استان كشور به مردمان جنوب شرق ايران چگونه است. مديركل ميراث فرهنگي استان سيستان و بلوچستان معتقد است: «درك ما از مفهوم فرهنگ ايراني كامل نخواهد شد اگر تمامي بخش‌هاي مختلف فرهنگ ايران را نبينيم و نشناسيم. قطعا سيستان و بلوچستان يكي از آن مناطقي است كه اگر مورد مطالعه قرار نگيرد درك ايراني‌ها را از مفهوم ايران و ايراني ناقص مي‌گذارد.»

اين ايده كه سيستان و بلوچستان در سال آينده به عنوان مقصد گردشگري معرفي شود از كجا شكل گرفت؟

آقاي هاشمي، استاندار واضع و مبدع نگاه و نظر مقصد شدن سيستان و بلوچستان براي گردشگري بودند. وي در اين سال‌ها توجه ويژه‌اي به حوزه ميراث فرهنگي و گردشگري داشتند. تا جايي كه امسال اعتبار ما با پشتيباني او به 10 برابر افزايش پيدا كرده است. ما تنها سازمان در كشور هستيم كه چنين افزايشي از محل اعتبارات استاني داشتيم و اين براي ما فرصت بسيار خوبي است. ما به دنبال توسعه گردشگري در سال 96 هستيم و بعد از اين اتفاق در سال 96، به دنبال اين هستيم كه طرح هاي‌مان را در طول برنامه 5 ساله ششم هم دنبال كنيم.

برنامه‌هاي اداره كل ميراث فرهنگي استان براي سال آينده چيست؟

يك برنامه كلي براي سال آينده داريم، اما به شكل جزيي‌تر رسيدگي به چند حوزه را به طور جدي مدنظر داريم؛ يكي بحث زيرساخت‌هاي قابل استحصال به ويژه اقامتگاه‌هاي بوم‌گردي و روستاهاي هدف گردشگري است. در بحث مرمت و توسعه ميراث تاريخي به ويژه در بلوچستان تمركز داريم. بلوچستان هنوز يك گنج ناشناخته است، هم به لحاظ مردم‌شناختي و هم به لحاظ ميراث فرهنگي و هم دارايي‌هاي ديگر مثل بندر و جاده، برنامه توسعه در اين موارد است. در سال جاري هم طرح ضربتي براي اين كار داريم. توسعه كارگاه‌هاي صنايع دستي و فروشگاه‌هاي صنايع دستي هم مد نظرمان است. در تقسيم كار ملي ما توليد‌كننده صنايع دستي هستيم نه عرضه‌كننده آن اما به اين سمت مي‌رويم كه عرضه را در سطح استان توسعه دهيم و هم در منطقه اين امكان را داشته باشيم كه عرضه صنايع دستي داشته باشيم و در كشورهايي مثل عمان و قطر و امارات اشتراكاتي داريم به دليل پويايي قوم بلوچ، به دليل اينكه اينها در كشورهاي منطقه حضور دارند و مورد اعتماد هستند و فرهنگ‌شان به فرهنگ اين كشورها نزديك است و اين به ما كمك مي‌كند كه بتوانيم صنايع دستي ايران را در منطقه معرفي كنيم. معاونت صنايع دستي هم توجه ويژه‌اي كرده است به اين حوزه، ما هم تمركز ويژه‌اي داريم.

برنامه من در استان اين بوده كه پژوهش‌هاي باستان‌شناسي در بلوچستان را توسعه دهيم، اين اقدام هم در جهت احصاي هويت ملي در اين منطقه و انسجام اجتماعي بيشتر در ايران صورت مي‌گيرد، اگر كاوشي صورت بگيرد آنچه كشف مي‌شود آثار اشكاني و هخامنشي خواهد بود. در طول سال‌ها هيچ كاري در اين زمينه انجام نشده است. نخستين اعتبارات را ما سال گذشته براي حوزه بلوچستان گرفته‌ايم. امسال هم اين اعتبارات بيشتر شده. ما اين اقدامات را در پازل منافع ملي مي‌بينيم اگر ما اين اقدامات را انجام ندهيم ديگراني خواهند آمد و هويت ديگري براي اين مردم تعريف خواهند كرد. در حال حاضر هم كتاب‌هايي منتشر مي‌شود كه ريشه بلوچ‌ها را عرب مي‌داند، اين زنگ خطر است.

افزايش بودجه‌اي كه به آن اشاره كرديد تا چه ميزان مي‌تواند مشكلات مربوط به حوزه ميراث فرهنگي را مرتفع كند؟

شايد در نگاه اول مبلغ زيادي به نظر برسد، اما اين مبلغ براي استاني با اين وسعت و جاذبه‌هايي كه دارد مبلغ قابل توجهي نيست. در سال‌هاي گذشته كل بودجه استان 2 ميليارد بوده و در سال آينده حدود 20 ميليارد در نظر گرفته شده است. اما اين مبلغ حتي كفاف آسفالت راه دسترسي يك روستا را هم نمي‌دهد. در ميراث فرهنگي به طور كلي دو ميليارد يعني هيچ، 20 ميليارد هم مبلغ قابل توجهي نيست. نگهداري و مرمت بناها هزينه بسياري در بر دارد، از طرفي حوزه ميراث فرهنگي به صورت چشمگير بازگشت سرمايه ندارد. اعتبارات ميراث فرهنگي در سطح ملي و استاني ناچيز است و تناسبي با وضعيت موجود ما ندارد. با همان دو ميلياردي هم كه سال‌هاي پيش به ميراث فرهنگي استان تعلق مي‌گرفت، ما فقط مي‌توانستيم مشكلات‌مان را با وصله پينه حل كنيم و حقوق كاركنان را پرداخت كنيم. كار اجرايي براي تقويت زيرساخت‌ها نمي‌توانستيم انجام دهيم. اما از آنجايي‌كه ما عادت داشتيم با عددهاي كم كاركنيم، اين عدد براي ما فرصتي فراهم مي‌كند كه بتوانيم برنامه مدوني را براي چند مورد كه اولويت استان است، فراهم كنيم. اما نكته‌اي را بايد متذكر شوم، به طور كلي در استاني كه هنوز در مقدمات معيشت و توسعه و تامين نيازهاي اوليه مردم مشكل دارد، نمي‌شود توقع داشت كه توجه چنداني به حوزه فرهنگ شود، به طور كلي حوزه فرهنگ در جامعه ما سهم ناچيزي دارد. اگر بخواهيم كشورها را به سه دسته
پيشا صنعتي، صنعتي و پسا صنعتي تقسيم كنيم، مي‌بينيم كه ميزان توسعه شان با افزايش بودجه در بخش فرهنگ نسبت مستقيم دارد. ما نمي‌توانيم خارج از اين فرمول باشيم. اما بايد به اين موضوع دقت كنيم كه ما با ساير كشورها يك تفاوت بزرگ داريم. ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه بقاي‌مان به طور مستقيم به فرهنگ وابسته است. همين فرهنگ هم ما را در تندبادهاي حوادث در طول تاريخ حفظ كرده است. فرهنگ موجب تضمين بقاي ما است. ما در حوزه‌هاي مختلف امنيتي و نظامي سرمايه‌گذاري‌هاي بزرگي مي‌كنيم و در منطقه قدرتمند هستيم، اما هميشه دست بالاي دست بسيار است. ما در دوره‌هاي مختلف تاريخي هم قدرتمند بوده‌ايم اما توسط قدرت‌هاي قوي‌تر شكست خورده‌ايم، اما بايد به اين فكر كنيم كه چرا حذف نشده ايم؟ به اين دليل كه قلعه‌هاي غيرقابل تسخيري وجود دارد كه مربوط به فرهنگ است و اين قلعه‌ها را هيچ كدام از مهاجمان نتوانسته‌اند فتح كنند. به همين دليل است كه ما بايد در حوزه فرهنگ سرمايه‌گذاري كنيم و بايد براي اصحاب دانش و فرهنگ ارزش قايل شويم چرا كه همين حوزه است كه زمينه بقاي ما را فراهم مي‌كند و نوعي تضمين بقاست. ميراث فرهنگي و فرهنگ براي ما جنبه تفريح و تفنن ندارد، بلكه ضمانتي است براي بقاي ما و اهميت ويژه‌اي دارد. ما با اين نگاه به مسوولان توصيه مي‌كنيم ظرفيت‌هاي فرهنگي را افزايش دهند و به اهالي فرهنگ و آثار فرهنگي توجه كنند. فرهنگ زبان جهاني ما است. شما چند شاعر را در جهان مي‌شناسيد كه مثل سعدي گفته باشد: «بني‌آدم اعضاي يك پيكرند» من به عنوان كسي كه در ادبيات اروپا مطالعه كرده است مي‌گويم كسي ديگر چنين شعري نسروده، اگر چنين شعري در فرهنگ‌هاي ديگر وجود داشت مي‌زدند بر پيشاني سازمان ملل، اين نگاه انساني و جهاني است كه ايراني‌ها دارند.

سيستان و بلوچستان در حالي به عنوان مقصد گردشگري معرفي مي‌شود كه تا چند سال پيش به واسطه شرايطي كه بر آن حاكم بود به عنوان منطقه قرمز گردشگري شناخته مي‌شد، براي اصلاح اين ديدگاه چه برنامه‌اي داريد؟

تنها راه اثبات امنيت اين منطقه به مردم اين است كه به اين استان سفر كنند. كار سختي نيست آن هم نه به خاطر ما به خاطر خودشان، بايد مردم ايران بدانند كه بلوچ و زابلي آدم‌هاي خطرناك و عقب‌مانده‌اي نيستند. اين موضوع اگر در ميان مردم جا بيفتد براي ما كافي است. بحث ديگري كه وجود دارد بحث همسايگي‌هاست. ما دو ملت پريشان روزگار افغانستان و پاكستان را مي‌شناسيم كه در طول 37 سال گذشته و بعد از جنگ شوروي به دليل ناامني‌هايي كه مجاهدين ايجاد كردند براي ساختن نيروهاي آلترناتيو مبارز، منطقه به شدت ملتهب شد و اين التهاب دامن مردم را گرفت و بعد همسايگي شان كه ما هستيم را هم تحت تاثير قرار داده است. همسايه از همسايه ارث مي‌برد، ما هم از اينها ارث برده‌ايم. ما مي‌گوييم دشمن پروژه ايران هراسي را به راه انداخته، سيستان و بلوچستان هراسي كار چه كسي است؟ خبرنگاران داخلي ما كرده‌اند. چون خبري پيدا نمي‌كنند نخستين خبري كه مي‌شنوند مخابره مي‌كنند.

در مورد امنيت استان دو بحث وجود دارد، در كتاب‌هاي جغرافياي تاريخي مي‌خوانيم كه زماني در شرق ايران دراويديان تهديدي براي كشور محسوب مي‌شدند، اما در عين حال برخي مورخين نوشته‌اند نگراني وجود نداشت چون در آن منطقه بلوچ‌ها زندگي مي‌كنند. معناي آن اين است كه بلوچ در گذشته در شرق مساوي با امنيت بوده چطور مي‌شود كه بلوچ ناگهان مساوي با ناامني مي‌شود؟ اين موضوع بيشتر به تاريخ معاصر برمي‌گردد و دو دليل دارد، يكي بي‌توجهي و كم‌مايگي صدا و سيما و ديگري سكوت جامعه محلي در قبال اين بي‌توجهي. اگر يكي از اين فيلم‌هايي را كه بر عليه قوم بلوچ مي‌سازند براي قوم ديگري در كشور مي‌ساختند، مردم آن منطقه خاك صدا و سيما را توبره مي‌كردند. اما هنوز هم اين نگاه به مردم اين منطقه وجود دارد، حتي آقاي حاتمي كيا هم اخيرا فيلم باديگارد ساخته است، باز هم تروريست را با لباس بلوچ نشان داده است. قشر فرهيخته ما هم تعلق سرزميني ندارد كه بخواهد به موضوع ديگري بپردازد. شما مي‌خواهيد سلحشوري كسي را نشان دهيد اما در كنار آن يك قوم را نابود مي‌كنيد. من نمي‌دانم چطور اينها مي‌گويند ما بچه‌هاي جنگ هستيم. در جنوب غرب 8 سال جنگ بود، تمام شد اما ما در اين استان 30 سال است با قاچاقچيان مواد مخدر درگيريم اما كسي حال ما را نمي‌پرسد. مردماني كه در طول ساليان مرزداري كرده‌اند و صداي‌شان هم در نيامده، حالا اين مردم نياز به توجه دارند.

مهم‌ترين چالش شما در حوزه گردشگري استان چيست؟

مهم‌ترين چالش ما مسافت است و فاصله از مراكز جمعيتي، اگر اين فاصله كوتاه مي‌شد، جمعيت بيشتري به استان مي‌آمد و خيلي از مسائل حل مي‌شد. البته اين چالش تاريخي سيستان و بلوچستان است. نزديك‌ترين فاصله ما با استان مجاور 500 كيلومتر است. اگر كسي بخواهد به استان كرمان برود، بايد 300 كيلومتر راه برود تا به مرز استان كرمان برسد و بعد از آن باز 200 كيلومتر برود كه برسد به بم. تا بيرجند بخواهيم برويم بايد 500 كيلومتر راه را طي كنيم تا به مركز استان خراسان جنوبي برسيم. به همين دليل بود كه در گذشته مي‌گفتند خاك اينجا دامنگير است. چون هر كسي به اين استان مي‌آمد ديگر نمي‌توانست از آن خارج شود.

به زيرساخت‌هاي گردشگري استان چه نمره‌اي مي‌دهيد؟

گردشگري در استان توسعه‌يافته نيست اما نسبت به استان‌هاي مجاور وضعيت مناسبي دارد. اگر ما از 20 نمره بخواهيم به زيرساخت‌هاي گردشگري استان نمره بدهيم در حوزه جاده 18، در بحث خدمات بين‌راهي نمره كمي مي‌گيريم شايد 10، در حوزه اقامت هم همين طور شرايط خوبي نداريم. اما اين را هم در نظر بگيريد كه ما در آغاز راه هستيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون