جلاييپور:
شور انتخاباتي دو هفته پاياني به كمك روحاني ميآيد
حميدرضا جلاييپور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي و از تئوريسينهاي جريان اصلاحات اميدوار است تا نقشههاي جريان اصولگرا براي تك دورهاي كردن رياستجمهوري حسن روحاني نقش برآب شود. او حتي حضور چند كانديدا مقابل روحاني را امر خطيري ارزيابي نميكند و بر پايه مطالعات اجتماعياش ميگويد از قضا اين شيوه باعث ميشود مردم اقبال بيشتري به روحاني پيدا كنند:
در انتخابات ۹۴ هم يك اتفاق مهم ديگري افتاد؛ همين قشر فقير كمتر مشاركت كرد كه بايد علت را مورد بررسي قرار دهيم كه در اين 4 سال رياستجمهوري چه اتفاقي افتاده؟ در 92 آن طور كه متوجه شديم راي قاطعي كه در مرحله اول پشت آقاي روحاني آمد، تركيب دو طبقه را داشت؛ طبقه متوسط و طبقه سه يا محروم واقعا در انتخابات شركت كردند.
پيش بيني من اين است كه انتخابات در هفته منتهي به رايگيري گرم ميشود. اين اتفاقا نشان ميدهد كه جامعه ايران به طرف نرماليزه يا عادي شدن پيش ميرود، يعني از الان براي انتخابات عزا نگرفته و بعدا دو هفته وقت هست كه حرفهاي كانديداها را گوش كنيم و به پاي صندوقها بياييم.
دو جريان اصلي كشور يك مقدار پايگاه راي ثابت دارند. مثلا اصولگرايان 5 ميليون راي ثابت دارند كه گاها تا 8 ميليون هم ميرود. اصلاحطلبان هم 10 ميليون راي ثابت دارند ولي تا بيست ميليون هم بسته به شرايط تغيير ميكند. يعني اصلا آن 10 ميليون پايگاه راي اصلاحطلب لازم نيست حتي آقاي روحاني تبليغ كند چون آنها پاي صندوقها ميآيند و راي ميدهند يعني ميدانند كه چكار كنند كه بشود 15 ميليون. لذا بحث سر 15ميليون راي خاكستري است. بايد در اين مورد بحث كرد كه چه خبر است؟ به نظرم بدنه رايدهندگان را تحليل كنيم كه چه وضعي دارند، بهتر از بررسي طبقاتي آنهاست.
به نظر ميرسد كه الان نميدانيم 15 ميليون ميخواهند چه كار كنند؟ ميتوانيم حدسهايي بزنيم؛ فكر ميكنم 10ميليون از اين 15 ميليون مساله اقتصادي دارند. شناسنامه در دست ميآيند و راي ميدهند و ميپرسند كه معيشت ما چه شد؟ يعني مشكل ما چي شد؟ لذا بايد روي اين نكته بحث كرد. البته من كمي نگران هستم چون ما داريم در شرايط عادي به سر ميبريم و در شرايط بحراني 92 نيستيم. رسانههاي مخالف دولت روحاني هم به امكانات عمومي وصل هستند ميگويند آقاي روحاني در اقتصاد ناكام مانده. در ابتدا هم ميگفتند كه كشور را بر سر برجام فروخت! حالا آن را كمتر ميگويند چون در 94 هم همه اين حرفها را زدند و 94 اتفاق افتاد و ليست 30نفره اميد راي آورد.
اكنون حسابي روي اقتصاد تمركز كردهاند كه البته از يك نظر خوب است. حرفهاي انتزاعي قبلي مثل فرهنگ را پيش نميكشند و روي معيشت تمركز كردهاند ولي دارند تخريب ميكنند.
اينجا نيروهايي كه نگران كشورند با هر اسمي مثل اصولگرايان ميانهرو يا اصلاحطلبان... وظيفهشان خيلي سنگين ميشود. من فكر ميكنم يكباره آنها در دو هفته آخر در صحنه انتخاباتي خيلي فعال ميشوند و تا حدودي به 15 ميليون جهت ميدهند. البته اميد هم دارم كه چنين اتفاقي بيفتد.
عوامل ديگري هم باعث ميشود كه خوشبين باشيم؛ شبكههاي اجتماعي كه نقش موثري دارند. هرچند كه مخالفين آقاي روحاني هم در اين شبكهها سوارند ولي فكر ميكنم شبكههاي اجتماعي باعث ميشود كه مردم بهتر همديگر را پيدا كنند. آنوقت ما تا روزهاي آخر انتخابات مشكل داريم ولي من خوشبين هستم و فكر ميكنم برآيند 96 هم از جنس 94 و 92 است.
اصلاحطلبان معتقدند آقاي روحاني در اين 4 سال خوب عمل كرد. مگر اصلاحطلبان چه ميخواهند؟ اصلاحطلبان دوست دارند كسي بيايد كه كشور را در مسير توسعه همهجانبه و پايدار قرار دهد. روحاني شخصيت توسعه گرايي است و اتفاقا به توسعه همهجانبه هم فكر ميكند. يعني تخريب محيط زيست را ميفهمد و اين به حالا مربوط نيست بلكه سال 82 كتابي در اين باره نوشته است.
فعلا فكر ميكنم اصولگرايان دوست دارند كه با چند كانديدا وارد شوند و آراي آقاي روحاني را اگر بتوانند بشكنند. تا روحاني 4 سال آينده مثل يك كبوتر خيس گوشهاي بايستد و كارش را بكند و برود. نه اينكه دو ميليون از 92 بيشتر راي بياورد و مثل بلبل در سياست ايران چه چه بزند.
به نظر ميرسد پايداريها از رييسي با معاون اولي قاليباف حمايت ميكنند. ميگويند هم فال است و هم تماشا. ايشان را مطرح كنيم كه مطرح شود كه اگر بيايد هم خيلي خوب است و مقدمهاي است براي آينده ولي حواس هسته اصلي قدرت جمع است كه اگر رييسي بيايد و شكست بخورد، مشكل ميشود. لذا فعلا شواهد نشان ميدهد كه قدرت هنوز پشت آقاي رييسي نرفته. قدرت دنبال 4، 5 كانديدايي است كه بيايند و انتخابات گرمي را داشته باشند و راي روحاني اقلا قاطع نباشد. خبرآنلاين