دانشآموزان معتاد به بهزيستي ارجاع داده ميشوند
اعتماد| با اعلام روز گذشته رييس مركز توسعه پيشگيري سازمان بهزيستي كشور درباره نحوه درمان دانشآموزان معتاد، واقعيت شيوع اعتياد در گروه سني كمتر از 18 سال ديگر امكانپذير نيست. واقعيتي كه 6 سال قبل و پس از انتشار نتايج پايش ملي اعتياد و شناسايي كودكان دچار وابستگي به مواد، بايد بسياري از مسوولان وقت عرصه سلامت و آموزش را به دليل اهمال و بيتوجهي به جامعه هدفشان زير سوال ميبرد اما مسوولان موظف، آسانترين راه را انتخاب كردند: «تكذيب.» سال 1390، مسوولان وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر در اعلام برخي نتايج پايش ملي اعتياد كه در جمعيت 15 تا 64 ساله كشور انجام شده بود خبر دادند: «136 هزار دانشآموز در معرض خطر مصرف مواد در كشور شناسايي شدهاند و براساس تحقيقات انجام شده، سال ١٣٨١، تجربه مصرف مواد مخدر در نوجوانان دبيرستاني نيم درصد بود اما امسال (سال 1390) اين رقم به يك درصد رسيده.» در حالي كه نتايج پژوهشهايي همچون تحقيق جمعيت دانشجويي امامعلي(ع) كه سال 93 درباره اعتياد كودكان منتشر شد هم اين هشدار را تاييد ميكرد. تكذيب مسوولان وقت وزارت بهداشت و آموزش و پرورش نخستين مانع در راه ايجاد امكانات درماني براي كودكاني بود كه با تجربه نخستين مصرف مواد مخدر، در معرض خطر اعتياد و وابستگي دايمي قرار داشتند. چنانكه سال 95 و بعد از گذشت 5 سال از انتشار تحقيق كشوري ستاد مبارزه با مواد مخدر، صرفا با رسانهاي شدن فوت يك نوزاد معتاد، وزارت بهداشت نخستين قدمها را براي پذيرش نوزادان و كودكان معتاد در مراكز درماني برداشت. قدمي با تاخير حداقل 5 ساله. چرا كه هشدار نسبت به مصرف مواد مخدر در جمعيت كمتر از 18 سال، حتي در دهه 80 هم توسط برخي فعالان حوزه درمان اعتياد مطرح بود. سال گذشته و با مجوز وزارت بهداشت و اقدامات سازمان بهزيستي كشور، مراكز درماني موظف به پذيرش و بستري مادران باردار معتاد تا زمان زايمان و نگهداري نوزاد به دنيا آمده تا زمان ترك اعتياد نوزاد و واگذاري نوزاد به سازمان بهزيستي تا زمان ترك اعتياد مادر و بهبود شرايط آسيبزاي خانواده شدند ضمن آنكه دو مركز نگهداري كودكان معتاد هم در زاهدان و بيرجند فعال شد كه البته هنوز تامين اعتبارات فعاليت اين دو مركز، ثابت و مستمر نيست. مجيد رضازاده، رييس مركز توسعه و پيشگيري سازمان بهزيستي روز گذشته در گفتوگو با ايسنا در توضيح آخرين وضعيت اقداماتي كه براي درمان اعتياد كودكان در حال انجام است، خبر داد: «طبق هماهنگيهاي صورت گرفته ميان سازمان بهزيستي كشور و وزارت آموزش و پرورش، دانشآموزان معتاد از سوي مربيان پرورشي شناسايي شده و به سازمان بهزيستي كشور ارجاع داده ميشوند.» اعتياد پديده يك شبه نيست. اقدام دير هنگام متوليان عرصه سلامت و پيشگيري هم قابل توجيه نيست. اعتياد كودكان در ايران، سرنوشتي متفاوتتر از اعتياد زنان ندارد. مشابه همان مسوولاني كه در نيمه دهه 80 چشمهاي خود را بر اين واقعيت بستند كه اعتياد، جنسيت نميشناسد و افت وضعيت اقتصادي خانوار، زنان مصرفكننده را دير يا زود، براي تامين پول و مواد مصرفي به كوچه و خيابان ميكشاند و آنها را هم مثل مردان، ماندگار پاتوق و وابسته موادفروش ميكند. مسوولاني هم در ابتداي دهه 90 چشم خود را بر اين واقعيت بستند كه زن و مرد جوان معتاد، بالاخره فرزندي خواهند داشت كه آن فرزند، اگر خيلي خوشبخت باشد، در چهار ديواري خانه (و نه در پارك و كوچه و خيابان) و كنار دست مادر و پدر، معتاد و خمار و نشئه ميشود و بايد براي دور نگه داشتن اين قرباني كه معلوم نيست، نسل چندم از يك شجره آسيب ديده است، يا حداقل، مقاوم ساختن او در برابر وسوسه نخستين مصرف، اقدامات پيشگيرانهاي كه اعتباراتش هم به جيب وزارتخانهها واريز شده انجام شود. اين حرفها و جملهها، تكرار تاريخ است. مكرراتي خستهكننده كه هيچوقت هم فايدهاي ندارد. تا وقتي كه مسوولان ما سليقه و سمتهاي رسمي را به متدهاي علمي و تاييد شده دنيا ترجيح ميدهند، اين حرفها و جملات هيچ فايدهاي ندارد.