هر دو تجاوز، دو روي يك سكه
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
حمله موشكي امريكا به سوريه برگ جديد و قابل پيشبيني از اقدامات خلاف حقوق بينالمللي ايالات متحده است. در واقع ترامپ طي چند ماه اوليه حضور خود در كاخ سفيد با مشكلات بسياري مواجه شده بود و برخي از مهمترين تصميماتش با مانع حقوقي مواجه شده و به اجرا درنيامده است و تعدادي از ياران نزديكش با اتهامات گوناگون روبهرو و به سرعت از سمت خود عزل شده يا كنار رفتهاند. همچنين اتهامات تعدادي ديگر از همكارانش نيز در دست بررسي است. چنين وضعي براي رييسجمهوري كه تازه در مصدر امور قرار گرفته در تاريخ ايالات متحده كمسابقه است. به همين دليل از ابتدا پيشبيني ميشد كه ترامپ براي منحرف كردن ذهن مردم و جامعه امريكا دست به اقدامات تهاجمي و خلاف قوانين بينالمللي عليه ساير كشورها بزند. در اين ميان بايد مستمسكي ايجاد ميكردند تا اين اقدامات را براي خودش توجيه كند. ضمن اينكه هزينه اقدام مذكور بايد چند برابر بيشتر از سوي شركاي منطقهاي تامين شود. سوريه نمونه مناسبي براي اين ماجراجويي بود. چون وجود جنگ و درگيري داخلي و نيز حضور نيروهاي وابسته به كشورهاي منطقه مثل عربستان سعودي، زمينه شكل دادن يك ماجراي ساختگي را فراهم ميكرد.
ايالات متحده در اين گونه صحنهسازيها سابقه طولاني دارد. از اين كارها در جريان جنگ ويتنام انجام داد. در جريان حمله به عراق گزارشهاي مفصل و بيطرفانه ثابت كرد كه كل حمله با يك دروغ جرج بوش و توني بلر شكل گرفت و تمام ادعاهاي آنان نادرست بود. ولي از همه مهمتر در خصوص تهديد پس از بمباران شيميايي نوبت پيش سوريه است كه در سال 2013 در غوطه نزديك دمشق رخ داد. شواهد زيادي نشان ميدهد كه آن رويداد به طور كلي ساختگي بوده است. در واقع حمله شيميايي صورت گرفته بود، ولي هيچ دليل موجهي وجود نداشت كه اين كار از سوي دولت سوريه انجام شده باشد. بلكه شواهد مخالف بيشتر بود. يكي از گزارشگران رسانههاي امريكا به اين واقعيت اشاره كرد كه؛ به نظر نميرسيد در نواحي بمباران شده كه خطر شكست قريبالوقوع نيروهاي دولتي وجود نداشت، نيروهاي دولتي دست به چنين اقدامي بزنند. وي ريسك كردن ارتش سوريه را چون كه ممكن بود مداخله بينالمللي را موجب شود؛ مورد ترديد قرار داد. اين گزارشگر اينكه ارتش سوريه در چند كيلومتر آن سوتر از مركز دمشق در يك روز كه باد ميوزد از گاز سارين استفاده كند را مورد ترديد قرار داد. و يكي از خبرنگاران ديليتلگراف نيز، زمان اين حملات را پرسشبرانگيز معرفي ميكند، زيرا اين حملات هنگامي صورت گرفت كه قواي دولتي، شورشيان را از حومه دمشق عقب رانده و اراضي از دست داده را مجددا تسخير كرده بودند. وي گفت: «استفاده از سلاح شيميايي ممكن است وقتي داريد ميبازيد معني بدهد، ولي چرا وقتي دارد به هر صورت ميبرد دست به حمله شيميايي بزند؟» اين گزارشگر اينكه حملات فقط سه روز پس از ورود بازرسان به سوريه انجام شده باشد را هم مورد ترديد قرار داد. ولي مهمتر از همه اطلاعات سيمون هرش، روزنامهنگار مشهور امريكايي است كه اظهارات خلاصه او چنين است:
بگذاريد ماجراي حمله شيميايي با گاز سارين به غوطه در حومه دمشق كه ايالات متحده آن را به رژيم اسد منتسب كرد، بگويم چون توي دلم مانده است. ژنرال جيمزكلپر، رييس اداره اطلاعات ملي اندكي پس از واقعه گفت: قصه روشن نيست. معناي اين جمله روشن است. همچنين لاوروف و كري يك سال بود در اين باره، يعني كندن شرّ اين زرادخانه شيميايي حرف ميزدند؛ چون اين خطر وجود داشت كه به دست شورشيها بيفتد. نتيجه چه شد؟ كشتياي داشتيم بهاسم كيپميد كه در مديترانه اتراق كرده بود. سوريها اجازه دادند تسليحات شيميايي را نابود كنيم... ۱۳۰۸ تُن تسليحات شيميايي به بندر منتقل شد... و حدس بزنيد چه شد؟ يك تيم كارشناسي آنجا داشتيم. واقعا درصدد اثبات چيزي نبوديم. همه گازهاي سارينِ او اينجاست. نمونه سارين استفادهشده در غوطه را داشتيم. سازمان ملل متحد تيمي آنجا داشت. آنها نمونهبرداري كرده بودند؛ ولي چه شد؟ نمونهها همخواني نداشت. منتها خبرش منتشر نشد.
اكنون اين قضيه را ميدانم و دربارهاش مفصل خواهم نوشت. همه موشكهاي زرادخانه اسد در دسترس ما بود. از بررسي و تحليل كارشناسي چيز ديگري هم فهميديم. تسليحات زرادخانه او هيچ شباهتي به سلاحهاي استفادهشده در غوطه نداشت. خيلي از آدمهايي كه ميشناسم، حاضر نيستند علني بگويند؛ ولي آنهايي كه ميشناسم، ميگويند ارتباطي بين نمونهها نبود. بين آنچه بشار اسد به ما داد و آنچه در غوطه استفاده شده بود، ارتباطي نبود. اين براي من جالب است. چيزي را ثابت نميكند؛ اما راه را براي تحقيقات و پرسوجوهاي بيشتر باز ميكند. با اين ملاحظات به نظر نميرسد كه، در درجه اول؛ دولت سوريه بمب شيميايي داشته باشد. زيرا در نوبت پيش روسها در هماهنگي كامل با امريكا تمامي تسليحات شيميايي دولت سوريه را از اين كشور خارج كردند. ثانيا؛ دولت سوريه حتي اگر بمب شيميايي هم داشته باشد هيچ انگيزهاي ندارد كه بخواهد با توجه به تجربه قبلي چنين اقدامي را انجام دهد و طبيعي است كه چنين اقداماتي را بدون مشورت قبلي متحدين خود انجام نخواهد داد و طبيعي است كه آنان هم مانع شوند. براساس قاعده، اينكه چه كسي از جنايت سود ميبرد، همان قاتل است، سود برنده اصلي از اين بمباران دولت ترامپ و متحدان منطقهاي آن است. هر دولتي متوجه ميشود كه كاري نكند كه ترامپ را تحريك كند. بنابراين به احتمال فراوان اين اقدام به وسيله گروههاي تروريستي نزديك به عربستان انجام شده و با اطلاع يا هماهنگي قبلي امريكاييها بوده است. پايكوبي عربستان و تركيه در اين ماجرا چيز عجيبي نيست، ولي حمايت كشورهاي اصلي اروپا از اقدام ترامپ بدون آنكه هيچ مستندي براي اثبات ادعاي خود داشته باشند، نشان ميدهد كه اروپا همچنان توجيهگر امريكاست، حتي امريكاي ترامپ.