احمدينژاد پس از ثبتنام: رهبري توصيه كردند نه نهي
اكنون ديگر خبرنگاران در سالن كنفرانس انتظار دو نامزد رياستجمهوري را ميكشيدند كه بيشك يكي از آنها خبر ثبتنامش از موضوعيت خارج شده بود. اكنون ديگر همه رسانههاي رسمي و شبكههاي اجتماعي مشغول مخابره خبر داغ ديگري بودند و آن ثبتنام محمود احمدينژاد بود. او به خوبي ميدانست مهمترين پرسش همه خبرنگاراني كه در سالن حضور دارند چه خواهد بود و از همينرو در همان ابتداي صحبتش به توصيهاي كه سال گذشته از جانب رهبر انقلاب به او شده بود، اشاره كرد و گفت: مقام معظم رهبري به من سفارش كردند كه در انتخابات به عنوان كانديدا شركت نكنم، من نيز پذيرفتم البته اين معناي نهي نبود و توصيه ايشان بود و توصيه ايشان مانع حضورم نميشد و با وجود اينكه فشار گستردهاي از سوي مردم براي حضور در ميدان دارم به قول اخلاقي خود پايبندم و ثبتنام در انتخابات صرفا براي حمايت از برادر عزيزم آقاي بقايي است. احمدينژاد در ادامه صحبتهايش به دفاع از حميد بقايي پرداخت و گفت: ايشان هفت ماه و نيم در زندان بود كه نميخواهم تكرار كنم با چه شرايطي اما حتي يك مورد سوءاستفاده و تخلف در مورد او به اثبات نرسيد. در حالي كه تحت سختترين شرايط به سر برد و روز اول بازداشت ايشان من اعلام كردم كه از پاكدستي او حمايت ميكنم. احمدينژاد يادآور شد: نهايتا به همه معلوم شد كه اين فرزند كوچك ملت فردي پاك است و كساني كه مسووليت سيل تهمتها را به دولت قبل داشتند با زدن نامه به آقاي بقايي و انتشار آن از زدن همه تهمتها و افتراها بهطور رسمي عذرخواهي كردند كه اين عذرخواهي در مراجع قضايي نيز ثبت شد. امكان ندارد احمدينژاد در موضع دفاع قرار بگيرد و نام مشايي و بقايي را در كنار خودش نياورد و اينبار هم گفت: من به عنوان خادم ملت براي همه شناختهشده هستم و تمام زندگي من، آقاي بقايي و آقاي مشايي توسط نهادها و رسانههاي گوناگون داخلي و خارجي و دستگاههاي اطلاعاتي بارها شخم زده و زندگيمان را در معرض ديد بشريت و ملت ايران قرار داديم. در عين حال در دوران گوناگون فرصت خدمتگزاري به مردم را داشتهايم. احمدينژاد سخنراني طولانياي داشت، گويي به عمد زمان صحبتش را كش داد تا پاسخگوي سوال خبرنگاران نباشد. او از برخي رسانهها گلايه داشت كه چرا نشست خبري او را كامل پوشش ندادند، گويي ناراحت بود از اينكه بازتاب نشست خبري كه تدارك ديده بودند طبق پيشبينيشان از آب در نيامده بود. با همه اينها اما خبرنگاران اصرار بر سوال پرسيدن داشتند. اكنون ديگر سوالها از واكنشها به ردصلاحيت احتمالي بقايي به موضوع ديگري تغيير كرده بود و آن، ثبتنام احمدينژاد پس از توصيه رهبري و البته صحبتهاي خودش كه ميگفت برنامهاي براي كانديداتوري ندارد. احمدينژاد فقط ميخنديد و ميگفت من پاسخ اين سوالات را در ابتداي صحبتم دادم. خبرنگاران اما دستبردار نبودند، دور احمدينژاد حلقه زده بودند و بهدنبال پاسخهاي روشنتري براي سوالهايشان بودند. وقتي از او پرسيدند چناچه صلاحيت آقاي بقايي تاييد نشود و صلاحيت شما تاييد شود آيا همچنان با وجود توصيه رهبري، در جريان رقابتها حضور خواهيد داشت، پاسخ داد: عجله نكنيد همهچيز مشخص ميشود. احمدينژاد در پاسخ به اين سوال كه آيا فكر ميكند صلاحيتش تاييد شود، با بيان اينكه چرا نبايد صلاحيت من تاييد شود درباره دلايل تاييد شدن صلاحيتش گفت: تاييد شدن صلاحيت نيازي به دليل ندارد؛ چراكه در جمهوري اسلامي اصل در برائت است. احمدينژاد تلاش ميكرد از سالن و حلقه خبرنگاران خارج شود كه خبرنگاري از او پرسيد در صورت رد صلاحيت بقايي آيا او هم از صحنه انتخابات خارج خواهد شد؟ احمدينژاد اما به جاي پاسخ دادن، علياكبر جوانفكر را مخاطب قرار داد و با همان خنده معروف هميشگي گفت: آقاي جوانفكر شما پاسخ اين سوال را بدهيد! جوانفكر خطاب به خبرنگار گفت: دكتر آمده تا آخر باشد! اكنون ديگر با اين پاسخ معادلات پيچيدهتر شده و سوالهاي ديگري هم در ذهنها كاشته شده بود اما احمدينژادها با بعد از شوك خبري كه ايجاد كردند، ستاد انتخابات كشور را ترك كردند.