نخستين تجربه كارگرداني با مستندي درباره پناهندهها
بهار سرلك
تصوير كودك بيجاني كه امواج دريا جسدش را به ساحل تركيه رسانده بود از جمله وحشتهايي بود كه باعث شد ونسا ردگريو براي نخستينبار با ساخت فيلم بلند مستند درباره بحران پناهندگي روي صندلي كارگرداني تكيه بزند.
مدتها است اين بازيگر و فعال سياسي 80ساله براي پناهندگان كمپينهايي برگزار ميكند اما تصاوير تكاندهنده آيلان كردي سه ساله انتظار او از خود را بيشتر كرد. ردگريو مصمم در بالا بردن آگاهيها از شرايط مردمي كه از آزار و شكنجه، فقر، مرگ و ويراني فراري هستند، مستندي با عنوان «درياي اندوه» كارگرداني كرد؛ پروژهاي كه خود سرمايهگذارياش را بر عهده گرفت. او در مصاحبه با روزنامه گاردين درباره انگيزه ساخت فيلم گفته است: «فقط احساس ميكردم بايد اين كار را انجام دهم.» او با يادآوري داستانهاي محزوني كه پناهندهها تعريف ميكردند و شرايط زننده زندگي آنها گفت: «چه كسي ميتوانست آنچه را كه من ديدم، كارگرداني كند؟»
هفته گذشته از اين ساخته او استقبال شد و اكران اين مستند در بخش نمايش ويژه هفتادمين جشنواره فيلم كن ماه آينده روي پرده خواهد رفت. ردگريو معتقد است اكران بينالمللي اين فيلم در كوت دازور با شدت گرفتن بحران پناهندگي، با اهميت است. او اميدوار است با نمايش اين فيلم به «پناهندهها خوشآمد بگوييم» و در غير اين صورت انسانيت خود را از دست دادهايم.
مستند «درياي اندوه» بر زندگي مردمي عادي مانند مدير سابق مدرسهاي در افغانستان كه ردگريو او را در يونان ملاقات كرد، متمركز است. ردگريو ميگويد: «او ميبايد فرار ميكرد... عذابي كه او را رنج ميداد دانستن اين بود كه احتمال بازگرداندن او به افغانستان زياد بود. اين اتفاقي است كه براي پناهندهها ميافتد.» مستندش را «يك مرثيه» توصيف ميكند. مستندي كه تمركز دوربين روي چادري كه نوشته روي آن به «كمكمان كنيد» ترجمه ميشود و روي كفشهايي رهاشده در گِل و خرابهها است. ردگريو به بيرحميهايي كه افراطيگرها روا ميدارند اشاره نميكند اما از تصوري كه برخي رسانهها براي مردم ترسيم ميكنند، انتقاد ميكند و ميگويد: «واضح است كه اين روزها رسم شده است كه رفتار منفي يك پناهنده مورد انتقاد قرار بگيرد تا شاهدي باشد بر اينكه همه آنها بالقوه انسانهايي منفي هستند و نبايد اجازه ورود آنها را به كشور داد.»
ونسا ردگريو از اعضاي سابق كمپاني تئاتر سلطنتي شكسپير است، كسي كه براي ايفاي شخصيت اول فيلم «ماري، ملكه اسكاتلنديها» نامزد جايزه اسكار شد. اما جايزه اسكار بهترين بازيگري نقش مكمل را براي بازي در درام جنگي «جوليا» (1977) به خانه برد. براي فهم بهتر وقايع جهان او به شكسپير و نمايشنامه «توفان» او اشاره ميكند. پراسپرو، دوك برحق تبعيد شده ميلان كه بعدها به جادوگري نيرومند تبديل ميشود، به دختر سه سالهاش ميراندا ميگويد چطور از غرق شدن جلوگيري كند. ردگريو شباهتهايي ميان آيلان سه ساله كه سال 2015 غرق شد و ميراندا ميبيند: «خانواده آيلان از روستاي كوباني، جايي كه داعش آنجا را دو بار اشغال كرد فرار ميكردند، آنها با اين اميد كه قايق بادي تفريحي آنها را سه كيلومتر آنطرفتر و به ساحل يونان برساند، راهي شدند. آيلان، مادر و خواهر او به خاطر پيدا نكردن راهي امن و قانوني براي ترك كشورشان كشته شدند و اين موضوع من را وحشتزده ميكند.»
رالف فينز، بازيگر برنده اسكار در مستند «درياي اندوه» حضور دارد و كلمات پراسپرو را كه «كاملا تراژي پناهندههاي غرقشده را در ذهن تداعي ميكند،» ميخواند. ردگريو ميگويد: «شكسپير عنوان فيلم را به ما داد. پراسپرو در صحبتهايش ميگويد:
«درياي اندوه ما.»