• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3169 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۱۱ بهمن

ساعاتي با ماكسيم بارانوف، سركنسول روسيه در شمال ايران

500 سال تاريخ مشترك

  بابك مهديزاده  /  اولين بار در رامسر ديدمش. در حاشيه اجلاس وزراي خارجه كشورهاي حوزه درياي خزر. مصاحبه‌يي با نماينده ويژه رييس‌جمهور روسيه در مسائل درياي خزر داشتم كه ماكسيم بارانوف، سركنسول روسيه در استان‌هاي شمالي وظيفه ترجمه را برعهده گرفت. در آن دو، سه روز بارها در هتل محل اقامت مشترك‌مان ديدمش و از او وعده مصاحبه را گرفتم. به او گفتم كه روس‌ها براي ما ايراني‌ها احساسي متضاد در دل برمي‌انگيزند. از طرفي نمي‌توانيم تاريخ را فراموش كنيم و از طرف ديگر روس‌ها را به واسطه خارجي بودن‌شان و پيشرفت‌شان دوست داريم. مي‌گويم كه ايراني‌ها خيلي دل‌شان مي‌خواهد روسيه را ببينند و از آن مهم‌تر مي‌خواهند بدانند در سفارتخانه و كنسولگري‌هاي روسيه در ايران چه خبر است. به حرف‌هايم با لبخند جواب مي‌دهد و همه‌چيز را موكول مي‌كند به بازگشت‌مان به رشت. ماكسيم بارانوف 48 سال دارد و اهل مسكو است اما مي‌گويد: «الان ديگر بچه رشت شدم.» وقتي به رشت آمد سركنسول دوم بود. فارغ‌التحصيل دانشگاه مسكو در رشته اقتصاد كشورهاي خاورميانه كه تا حدودي زبان فارسي را هم ياد گرفته بود. اما زبانش وقتي خوب شد كه به رشت آمد. وقتي با خنده مي‌پرسم: «رشتي هم بلد هستيد؟» با خنده جواب مي‌دهد: «خوش باموييد.» تنها چيزي كه در رشت اذيتش مي‌كند «رطوبت» است. مخصوصا براي او كه به سرماي مسكو عادت دارد. ‌زاده مسكوي سرد و برفي است اما خودش بسيار خوش برخورد و گرم است. وقتي زنگ كنسولگري را فشار مي‌دهيم يكي از كارمندان روس در را به روي‌مان باز مي‌كند و بعد از معرفي، ما را به داخل هدايت مي‌كند. از كنار باغ زيبا و بزرگي رد مي‌شويم و وارد اتاقي كوچك مي‌شويم كه ورودي ساختمان كنسولگري است. يك نيم دست مبلمان چهار نفره و يك تلويزيون دكوراسيون ساده اين اتاق است و يك عكس از ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه و يك نشان بزرگ از روسيه تزاري روي ديوار آن نصب شده است؛ نشاني كه يك عقاب دو سر است كه به دو سو خيره شده و حكايت از نگاه روسيه به شرق و غرب دارد و حفاظت كشور توسط اين عقاب نگهبان كه تاج شاهي نيز بر سر دارد. وسط قلب عقاب نيز عكسي قرار دارد كه قديس مسيحي‌اي را نشان مي‌دهد كه با نيزه‌اش اژدها يا همان شيطان را مي‌كشد. در دو دست عقاب نيز دو نشان امپراتوري قرار دارد. چند ثانيه‌يي نمي‌گذرد كه بارانوف به همراه معاونش خانم يلنا ويناگرادووا كه فارسي را خيلي روان صحبت مي‌كند وارد اتاق مي‌شوند و بعد از سلام و احوالپرسي و معرفي مصاحبه شروع مي‌شود. لازم به ذكر است كه در متن پياده شده مصاحبه سعي شد پاسخ‌هاي آقاي سركنسول از زبان فارسي با لهجه روسي به فارسي رسمي برگردانده شود.

  ما در گيلان كنسولگري هيچ كشوري را نداريم. براي خيلي‌ها اين سوال است كه چرا روسيه در رشت داراي كنسولگري است؟

در نيمه دوم قرن نوزدهم و در زمان روسيه تزاري بود كه اين كنسولگري افتتاح شد. سال‌ها تعطيل بود تا اينكه بعد از جنگ جهاني دوم سركنسول اتحاد جماهير شوروي مجدد به اين ساختمان آمد. يعني در سال 1969 با ديدار شاه ايران از شوروي و مذاكراتش با برژنف دبير كل وقت حزب كمونيست و رهبر شوروي طرفين تصميم گرفتند كه اين كنسولگري را مجددا باز كنند. دليلش هم ارتباط گسترده ايران و روسيه از ديرباز تاكنون از راه دريا و زمين بوده است. سال‌هاي سال ايران و روسيه ارتباطات بازرگاني و فرهنگي داشتند. وقتي در سال 1979 در ايران انقلاب شد كنسولگري هم تعطيل شد تا اينكه اتحاد جماهير شوروي دچار فروپاشي شد و دولت‌هاي ايران و روسيه، 12 سال پيش و در دوران آقاي محمد خاتمي، پس از امضاي توافقنامه‌يي تصميم گرفتند كنسولگري ايران در آستاراخان روسيه و كنسولگري روسيه در رشت افتتاح شود. البته كنسولگري روسيه در اصفهان هم داير شد. در سال 2006 نيز و قبل از دهمين اجلاس سران كشورهاي حوزه درياي خزر در ديدار وزراي امور خارجه توافق شد كه كنسولگري دوم ايران در شهر كازان هم افتتاح شود.

  خيلي‌ها شروع رابطه ايران و روسيه را از جنگ‌هاي روسيه تزاري با شاهان قاجاري به ياد مي‌آورند. آيا اين دو كشور قبل از آن جنگ‌ها نيز باهمديگر همكاري و رابطه نزديك داشتند؟

تاريخ را نبايد فراموش كرد اما نگاهمان بايد به آينده باشد. روسيه و ايران بيش از 500 سال است با همديگر ارتباط دارند و در اين نيم قرن حوادث خوب و بدي را پشت سر گذاشتند اما آنچه كه اكنون مهم است وضعيت فعلي دو كشور است. مي‌بينيم ايران و روسيه در تمامي اين حوزه‌ها روابط بسيار خوبي باهمديگر دارند. چه در عرصه سياسي، چه نظامي، چه اقتصادي و چه فرهنگي همكاري‌هاي خوبي باهمديگر دارند.

    در اين 500 سال رابطه به لحاظ فرهنگي به چه اشتراكاتي رسيده ايم؟

ايران و روسيه سهم بالايي در ميراث فرهنگي دنيا دارند. به عبارتي فرهنگ‌هاي مختلف در دنيا تاحدود بسيار زيادي وامدار اين دو كشور هستند. ما در اين همه سال ارتباط به فهم فرهنگي زيادي نسبت به هم رسيده‌ايم. مثلا در قرن 18 ميلادي اولين مجموعه شعر ايراني در روسيه به زبان روسي ترجمه شد. يا ترجمه‌يي كه پوشكين از حافظ داشت. يا ترجمه‌هايي كه از عمرخيام به زبان روسي موجود است. چند ماه پيش در نمايشگاه كتاب تهران نيز، تعداد زيادي از انتشارات روسي حضور داشتند و آثار روسي را به معرض نمايش و فروش گذاشتند. ادبيات معاصر ايران نيز طرفداران زيادي در روسيه دارد و مثلا صادق هدايت را با ماكسيم گوركي مقايسه مي‌كنند.

    باتوجه به اين رابطه عميق آيا نمي‌توان همايش‌هاي فرهنگي مشتركي بين دو كشور در استان‌هاي هم مرز برگزار كرد؟

سوال بسيار خوبي مطرح كرديد. ما بايد چه در سطح دولت‌هاي مركزي و چه در سطح استان‌ها و بخش‌هاي خصوصي همايش‌هاي مشتركي برگزار كنيم. مثلا در مهرماه سال گذشته بود كه به مناسبت هفته فرهنگي روسيه در ايران سفارت و كنسولگري روسيه آمد و در تهران و اصفهان همايشي برگزار كرد كه در آن همايش گروه حركات موزون آكادميك رقص ملي «آلان» اجرا داشت، اركستر سازهاي فولكلوريك روسيه به نام «ولاديمير» كنسرت برگزار كرد، نمايشگاه آثار هنري نساجي استادكاران معاصر روسيه به نام «موزاييك تكه دوزي شده روسيه» برگزار شد، و شش فيلم روسي به نام‌هاي «سنگ» به كارگرداني «ويچسلاو كامينسكي»، «دژ برست» به كارگرداني «الكساندر كت»، «جهان تاريك» به كارگرداني «آنتون ميگرديچف»، «يلنا» به كارگرداني «آندري زوياگينسف»، «جاسوس» به كارگرداني «آلكسي آندريانف» و «ببر سفيد» به كارگرداني تيمورشاه نظرف به نمايش درآمد.

 ايراني‌ها علاقه زيادي به مسافرت‌هاي خارجي دارند. الان مالزي، تايلند، دوبي، تركيه و حتي تفليس گرجستان، ارمنستان و باكو از مقاصد اصلي گردشگران ايراني به شمار مي‌روند اما روسيه و مسكو به دليل گران بودن چندان مورد توجه عموم گردشگران ايراني نيست. چه كار بايد انجام شود كه روسيه هم به عنوان مقصد گردشگري ايرانيان شناخته شود. آيا نمي‌توان تسهيلاتي براي ايرانيان جهت سفر به مسكو يا حتي استان‌هاي مرزي روسيه مانند آستاراخان قايل شد؟

سوال خوبي است. تعداد ايرانياني كه به روسيه مسافرت مي‌كنند سال به سال درحال افزايش است. اين را براساس تعداد ويزاهاي درخواستي براي مسافرت به روسيه مي‌گويم كه از سفارتخانه روسيه در تهران و كنسولگري روسيه در رشت، اصفهان و تبريز صادر مي‌شود. مثلا در سال گذشته كنسولگري ما بيش از 1000 ويزا براي شهروندان ايراني صادر كرد كه 90 درصدشان ويزاي توريستي بود. در عين حال بايد بدانيد كه سطح زندگي در روسيه براي خود روس‌ها هم گران است. هرچند استانداري آستاراخان پيشنهاد داده كه تور مخصوص آستاراخان تشكيل شود. معاهده‌يي هم در اين باره طرفين آستاراخان و گيلان امضا كرده‌اند كه براساس آن مبادلات گردشگري انجام شود. طرفين مي‌خواهند مسافرت بين اهالي دو استان راحت‌تر انجام شود. اكنون فاصله رشت با آستاراخان زياد نيست اما رشتي‌ها براي سفر به آستاراخان بايد ابتدا به تهران بروند و بعد با پرواز به مسكو بروند و از آنجا دوباره برگردند به آستاراخان. خب اين مشكل است و بهتر آن است كه پرواز مستقيمي بين رشت و آستاراخان ايجاد شود.

 آيا در روسيه هم تمايل سفر به ايران وجود دارد؟

تعداد مسافران روس به ايران خيلي كمتر از تعداد مسافران ايراني به روسيه است. يك دليلش عدم آشنايي روس‌ها با جاذبه‌هاي گردشگري ايران است. روس‌ها اكنون فقط به دو دليل به ايران مي‌آيند. يكي به خاطر جاذبه‌هاي تاريخي است مانند تخت جمشيد، مسجدها در اصفهان، بادگيرها در يزد و غيره. ديگري هم به خاطر جاذبه‌هاي ورزشي ايران كه گفتم هم مي‌توانند در كوه‌هاي تهران اسكي كنند و فردايش هم به كيش بروند و شنا و اسكي روي آب كنند. اما ايران جاذبه‌ها و پتانسيل‌هاي بيشتري براي جذب گردشگر دارد. يك برنامه خوبي كه قرار است به اجرا دربيايد ايجاد يك مسير فرهنگي بين آستاراخان روسيه و گيلان و مازندران است. اين طرح پيشنهاد يك ايراني بود كه مسيري براي مسافران روس از آستاراخان به استان‌هاي شمالي ايران ترتيب داده شود تا روس‌ها با ميراث فرهنگي ايران آشنا شوند. ايران جاذبه‌هاي گردشگري ديگري هم دارد كه بايد بيشتر به آن بپردازيد و ديگران را با آنها آشنا سازيد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون