• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3787 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۳۱ فروردين

گفت‌وگو با «گونتر ويناندز» معاون وزير فرهنگ و رسانه آلمان

نقش فرهنگ در ارتباط بين دو كشور از سياست بيشتر است

فرزانه قبادي

 

 

 

«آثاري كه امروز در نمايشگاه مشاهده مي‌كنيد متعلق به يك تمدن كهن است، اين تمدن در زماني شكل گرفت كه در اروپا فرهنگي وجود نداشت.»
اين جمله را «گونتر ويناندز» معاون وزير فرهنگ و رسانه آلمان در سخنراني‌اش در آيين افتتاحيه نمايشگاه «ايران؛ فرهنگي كهن ميان آب و بيابان» در bundeskunsthalle شهر بن آلمان مي‌گويد. معاون وزارتخانه كشوري كه امروز به عنوان يكي از صنعتي‌ترين كشورهاي اروپا شناخته مي‌شود و در پيشينه هنري‌اش نام‌هاي بزرگي مانند گوته و بتهوون به چشم مي‌خورد، اينطور در مقابل تمدن غني ايران سخن مي‌گويد و معتقد است: «براي اينكه با ايران رفتاري محترمانه و در شأن اين كشور داشته باشيم، بايد با فرهنگ و تاريخ ايران آشنا شويم و آن را به نمايش بگذاريم. هر چند در ديدگاه فرهنگي فرقي نمي‌كند كه ايراني هستيم يا آلماني، همه ما شهروندان اين دنيا هستيم. در اين دنيا تبادل فرهنگي اهميت بالايي دارد، به خصوص در زماني كه در بخش‌هاي ديگر (اقتصاد، سياست) شرايط خوبي وجود ندارد.» در حاشيه نمايشگاه « ايران؛ فرهنگي كهن ميان آب و بيابان» ، گپ كوتاهي با «گونتر ويناندز» داشتيم و در مورد نمايشگاهي سخن گفتيم كه قرار است در چهار‌ماه آينده ميهمان يكي از بزرگ‌ترين تالارهاي هنري آلمان باشد.

اين نمايشگاه 14 آوريل (23 فروردين) در تالار هنر شهر بن افتتاح شد و تا 20 اوت (29 مرداد) برپا خواهد بود. در اين نمايشگاه حدود 446 قلم از آثار مربوط به دوران پيش از تاريخ تا هخامنشي به نمايش در آمده‌اند.

اين نمايشگاه دومين نمايشگاهي است كه از آثار تاريخي ايران در آلمان برگزار مي‌شود، آيا تمايلي براي دوسويه شدن اين تعامل در مديران فرهنگي آلمان وجود دارد؟ به اين معنا كه مايل باشيد آثاري از كشور شما در ايران به نمايش گذاشته شود؟

برگزاري اين نمايشگاه يك موفقيت بزرگ بود كه با مشاركت آقاي نوكنده و همكاران‌شان ميسر شد. اگر براي مسوولان فرهنگي ايران آثار موجود در موزه‌هاي آلمان و يافته‌هاي باستان‌شناسي كشور ما جذاب باشد و تمايل داشته باشند كه اين آثار را در كشور خود به نمايش بگذارند، ما استقبال مي‌كنيم. البته به اين نكته هم اشاره كنم كه ميزان يافته‌هاي باستان‌شناسي آلمان به اندازه آثار يافته شده در كاوش‌هاي باستان‌شناسي ايران نيستند.

تا به حال درخواستي در خصوص برگزاري نمايشگاه آثار موزه‌اي آلمان در ايران از جانب مسوولان ايران مطرح شده است؟

نه؛ تا به حال صحبتي نشده. اما به طور مثال اين امكان وجود دارد كه آثاري كه در بخش آسيايي موزه برلين وجود دارد و بسياري از آنها آثاري است كه متعلق به ايران است و در 100 سال گذشته به آلمان منتقل شده است، در نمايشگاهي در ايران به نمايش گذاشته شود. ضمن اينكه امكان نمايش آثار هنري آلمان هم در ايران وجود دارد. به اين معنا كه هم اين امكان وجود دارد كه ما آثار مدرن موزه‌هاي آلمان را در ايران به نمايش بگذاريم و هم آثار تاريخي كه در موزه‌هاي شهرهاي مختلف وجود دارد. به اعتقاد من فرهنگ بيشتر از سياست در ارتباط بين دو كشور نقش دارد. ما معتقديم فرهنگ مي‌تواند مانند پل ارتباطي بين دو كشور عمل كند. ميراث فرهنگي هم عامل پيوند ميان فرهنگ‌هاست.

به نظر مي‌رسد سرمايه‌گذاري زيادي براي برگزاري نمايشگاه صورت گرفته، دليل اهميت اين نمايشگاه براي شما چيست كه براي برگزاري آن اينقدر هزينه كرده‌ايد؟

طبيعي است كه برگزاري نمايشگاهي با اين وسعت هزينه زيادي به دنبال دارد. اما از طرفي براي معرفي بهتر و بيشتر فرهنگ‌ها به يكديگر هر چقدر هزينه كنيم ارزش دارد. اين نمايشگاه نسبت به نمايشگاه‌هاي ديگر كه برگزار مي‌كنيم هزينه بسيار كمتري براي ما داشت. از آنجايي كه اين نمايشگاه بيشتر بر اساس همكاري مشترك بين دو كشور برپا شد، هزينه بالايي براي ما نداشت. ما اگر بخواهيم آثاري را از كشورهاي ديگر در نمايشگاه‌هاي‌مان به نمايش بگذاريم، بايد بابت آن اشيا هزينه جداگانه بپردازيم و به نوعي آن اشيا را اجاره كنيم، در حالي كه اين اتفاق براي اين نمايشگاه نيفتاد. ضمن اينكه يكي از پيامدهاي اين نمايشگاه اين است كه در آينده نزديك همكاري بنياد هنكل آلمان با موزه ملي ايران آغاز خواهد شد.

همكاري بنياد هنكل با سازمان ميراث فرهنگي ايران به چه شكل خواهد بود؟

براساس صحبت‌هاي ابتدايي كه در اين زمينه با دكتر طالبيان صورت گرفته، قرار بر اين است كه بنياد هنكل به مدرن كردن موزه‌هاي ايران كمك كند و بر همين اساس كارشناساني را به ايران اعزام خواهيم كرد. يكي از اين كارشناسان خانم سوزان آنن هستند كه در نمايشگاه فعلي هم مدير اجرايي بودند. حقوق خانم آنن توسط ما پرداخت خواهد شد، اما او در ايران براي ارتقاي سطح كيفي موزه‌ها با مسوولان ميراث فرهنگي همكاري خواهد داشت. سه بخش را قرار است كه ما در اين تفاهمنامه پوشش دهيم؛ راه‌اندازي و تجهيز موزه مردان نمكي در زنجان، راه‌اندازي و تجهيز موزه يزد و تجهيز و ارتقاي آرشيو الكترونيك موزه ملي ايران.

آيا تصميمي در مورد برگزاري اين نمايشگاه در شهرهاي ديگر آلمان گرفته شده است؟

تالاري كه در حال حاضر نمايشگاه «ايران؛ فرهنگي كهن ميان آب و بيابان» در آن برگزار شده است، صرفا براي برگزاري نمايشگاه‌هاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد و وسعت قابل قبولي براي اين منظور دارد، ضمن اينكه آثاري براي نمايش دايمي در اين تالار وجود ندارد. بنابراين اگر ما بخواهيم نمايشگاهي با همين كيفيت و وسعت در محل ديگري در شهري ديگر و موزه‌اي ديگر برگزار كنيم، با مشكل فضا مواجه خواهيم بود به اين دليل كه موزه‌هايي كه اشيايي براي نمايش دايمي دارند، فضاي نمايشگاهي محدودي دارند و اينكه ما بخواهيم اين نمايشگاه را با همين كيفيت در فضايي ديگر برگزار كنيم مشكل خواهد بود. در برلين ساختماني هست به نام Gropius-Bau كه ساختار و كاربري و وسعت آن شبيه bundeskunsthalle است كه در حال حاضر ما در آن نمايشگاه ايران را برگزار كرده‌ايم، معمولا نمايشگاه‌هايي كه در
bundeskunsthalle برگزار مي‌شوند بعد از چند ماه به Gropius-Bau منتقل مي‌شوند يا برعكس نمايشگاه‌ها از برلين به بن مي‌آيند. نكته ديگري كه بايد در نظر بگيريم اين است كه اين نمايشگاه اگر قرار باشد در فضاي كوچك‌تري برگزار شود، تاثيرگذاري كافي نخواهد داشت. در عين حال آقاي وولفز
(مدير bundeskunsthalle) و خانم آنن (مدير اجرايي نمايشگاه) تمايل دارند كه همين نمايشگاه به همين شكل در شهرهاي ديگر آلمان هم برپا شود اما اين اشيا متعلق به شماست و مالك اين اشيا ايران است، بنابراين تصميم‌گيرنده نهايي در مورد اين اشيا و محل برگزاري اين نمايشگاه ايران است.

آيا در آلمان در خصوص انتقال اشيا از كشورهاي ديگر قوانين مدوني داريد؟

سال گذشته قانوني براي حمايت از آثار فرهنگي در آلمان تصويب شده است. بر اساس اين قانون تنها آثار هنري كه كشور مبدا مجوز خروج آن را صادر كرده باشد، اجازه ورود به آلمان را دارند. اشياي تاريخي هم تنها زماني اجازه ورود به كشور و فروش در حراجي‌ها را خواهند داشت كه كشور مبدا اعلام كند كه اين شيءِ از نظر او ارزش تاريخي ندارد و اجازه خروج را صادر كرده باشد. اين قانون به اين منظور مصوب شده است كه از حفاظت اشياي فرهنگي در كشورهاي صاحب آن اشيا حمايت كرده باشيم. اگر كسي بخواهد بدون مجوز از كشورش شيءِ تاريخي يا هنري را وارد آلمان كند، مجرم شناخته خواهد شد.

ما در نظر داريم يك سايت اينترنتي راه‌اندازي كنيم كه اشياي ممنوعه كشورهاي مختلف را در آن اعلام كنيم و مشخص كنيم كه چه اشيايي اجازه ورود به آلمان دارند و چه اشيايي نمي‌توانند وارد شوند. براي تهيه اين ليست كشورهاي مختلف بايد به ما كمك كنند و ليست اشياي ممنوعه‌شان را در اختيار ما قرار دهند. درخواست تهيه اين ليست را به سفارتخانه كشورهاي مختلف ارايه داده‌ايم. در اين سايت نام كشورهاي مختلف قرار داده خواهد شد و ليست قرمز اشيا اعلام خواهد شد. همچنين لينكي براي اتصال به ليست قرمز يونسكو هم وجود دارد كه از طريق اين سايت دسترسي به آن ليست هم امكان‌پذير خواهد بود.

چندي پيش نمايشگاهي كه قرار بود از آثار موزه هنرهاي معاصر ايران در برلين برگزار شود، لغو شد؛ آيا اين اتفاق روي تصوير شما در مورد ايران تاثيري داشته است؟

تا جايي كه من اطلاع دارم در اين نمايشگاه قرار بود آثاري كه متعلق به فرح ديبا بودند به نمايش در بيايند. اما من در نهايت دليل اينكه چرا اين آثار به برلين نيامدند را متوجه نشدم. هر چند وزارت امور خارجه آلمان در خصوص اين نمايشگاه مذاكراتي را انجام داد و وزارت فرهنگ دخالتي در اين زمينه نداشت. به همين خاطر تمايلي ندارم در اين مورد زياد توضيح دهم. اما معتقدم بهتر بود كه از ابتدا به شكل ديگري رفتار مي‌شد. پروسه برگزاري نمايشگاهي كه امروز در بن افتتاح شد چند سال طول كشيد، اما نمايشگاهي كه در برلين قرار بود برگزار شود يك اتفاق غيرمترقبه بود. اگر جور ديگري شروع مي‌شد و بسياري از مسائل پيش از امضاي قرار دادها شفاف مي‌شد، شايد اينطور نمي‌شد. وزير امور خارجه قبلي ما در نظر داشت در فاصله زماني كوتاهي موفقيت چشمگيري داشته باشد. تا جايي كه مي‌دانم هر دو وزير ايران با برگزاري اين نمايشگاه موافق بوده‌اند، خوشحال خواهيم بود اگر اين نمايشگاه با مذاكرات مجدد بين مسوولان ايران و آلمان در برلين برگزار شود.

نكته ديگري هم در مورد اين دو نمايشگاه وجود دارد، آن هم اينكه كاري كه ما در نمايشگاه «ايران، فرهنگي كهن ميان آب و بيابان» انجام داديم با نمايشگاهي كه قرار بود در برلين برگزار شود، متفاوت است. در برلين قرار بر اين بود كه آثاري نمايش داده شود كه از حراجي‌هاي هنري كشورهاي مختلف خريداري شده بودند و متعلق به كشورهاي اروپايي بودند. بازديد‌كنندگان آلماني كه به اين نمايشگاه مي‌آيند، فرهنگ ايران براي‌شان جذاب است، نمايشگاه برلين آثاري را كه نمايانگر فرهنگ ايران بودند را به نمايش نمي‌گذاشت. پس مي‌شود نتيجه گرفت كه اهميت نمايشگاه بن كه برگزار هم شده به مراتب بيشتر از نمايشگاه برلين بود.

نظرتان درباره نمايشگاه چيست؟

خانم هلوينگ در مورد تمام آثار براي من توضيح دادند. بسياري از آثار تازه كشف شده‌اند و براي نخستين بار است كه به نمايش گذاشته شده‌اند. مورد ديگري كه براي من جذاب بود سرديس‌هايي بودند كه متعلق به ايران بودند، اما اگر اين سرديس را در جايي غير از اين نمايشگاه مي‌ديدم تصور مي‌كردم كه متعلق به يونان است. در اروپا همه تصور مي‌كنند يونان صاحب تمدن و فرهنگ كهن است. در حالي كه قدمت تمدن در ايران 3500 سال بيشتر از يونان است. بايد تاكيد كنم كه ما در مورد يك فرهنگ هفت هزار ساله صحبت مي‌كنيم. زماني كه در ايران تمدن وجود داشت، شهر بن كه حالا ميزبان اين نمايشگاه شده است، سرزمين بايري بود. خيلي خوب است كه به آلماني‌ها نشان دهيم كه فرهنگي كه امروز دارند بسيار جوان‌تر از فرهنگي است كه در ايران وجود دارد. اين جذاب است كه بگوييم اين اشيا چقدر قدمت دارند؛ اين بهترين دستاورد اين نمايشگاه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون