ميثم سليماني
پس از حمله نظامي امريكا به سوريه، اين سوال به وجود آمد كه دونالد ترامپ و دولت وي چه سياستي را در قبال خاورميانه دنبال خواهد كرد. ترامپ همواره اعلام ميكرد كه مسائل داخلي امريكا براي او اولويت دارد، اما اكنون پس از شكستهاي پياپي در مسائل داخلي رو به سياست خارجي آورده تا وجهه خود را در افكار عمومي امريكا بهبود ببخشد. از طرفي موضع خصمانه دولت ترامپ نسبت به ايران نگرانيها را از نقش اعراب و اسراييل در خصوص نفوذ هرچه بيشتر در دولت كنوني امريكا افزايش داده است. از همين رو گفتوگويي داشتيم با نادر انتصار، استاد علوم سياسي دانشگاه آلاباماي امريكا تا سياست خاورميانهاي دولت جديد امريكا را مورد بررسي قرار دهيم.
در دولت پيشين امريكا بحث برداشتن تمركز از خاورميانه و گردش به سمت شرق مطرح بود، اما حالا اين سوال به وجود آمده است كه با توجه به تفكرات فردي مانند ترامپ اين سياستها دنبال خواهد شد يا خير؟
سياست خارجي ترامپ به طور كامل شكل نگرفته است. حرفهايي مطرح كرده است اما تيم سياست خارجي او و شخص خودش هنوز نتوانستند به يك دكترين سياست خارجي دست پيدا كنند. بنابراين جواب اين سوال را به طور قاطع نميتوان بيان كرد. ولي اگر بخواهيم به سخنان او پيش از رياستجمهوري در حوزه سياست خارجي توجه كنيم، بسيار بر مبارزه با اقدامات چين تاكيد داشت. ولي در زماني كه رييسجمهور شد و ملاقاتي كه با رييسجمهور چين داشت اينگونه به نظر ميرسد كه ديدگاه ترامپ در اين زمينه تا مقدار زيادي تغيير كرده است. برنامهاي هنوز به طور جدي مطرح نكرده است اما نظرات انتقادي كه پيشتر بيان ميكرد را كنار گذاشته است. حتي برخي تهديدات نظامي و حتي تجاري را عليه چين مطرح كرده بود كه به نظر من كنار گذاشته شده است. اما دليل اين است كه ميخواهد سياست خارجي جديدي را در قبال شرق آسيا پياده كند يا خير هنوز واضح و مشخص نيست و زود است كه بخواهيم نتيجهگيري كنيم. در خصوص خاورميانه نيز پيش از انتخابات سخناني را بيان كرده بود و در اين زمينه هم پس از روي كار آمدن به عنوان رييسجمهوري امريكا تغييراتي در ديدگاههاي خود نشان داد. به طور مثال شاهد حمله موشكي به سوريه بوديم. هرچند كه اين حمله به يك پايگاه نيروي هوايي سوريه بود كه به اندازهاي مهم نبود چرا كه نصف آن تقريبا تخليه شده بود و بر اهميت حمله كاسته بود ولي براي اينكه به طرفداران خود در امريكا نشان دهد كه با قدرت عمل ميكنيم اين كار را انجام داد و پس از آن نيز كار چنداني را انجام نداده است. در مورد ايران نيز تهديدهايي انجام داده است و آن را به عنوان بزرگترين تهديد در خاورميانه براي امريكا معرفي كرده است كه اين رويكرد بيشتر در چارچوب خط فكري عربستان و اسراييل است. اما در عمل هنوز اقدامات زيادي انجام نداده است و بايد منتظر بمانيم و ببينيم كه تحريمهايي را كه كنگره در خصوص آن سخن ميگويد را تا چه اندازهاي پياده خواهد كرد و تا چه اندازهاي ترامپ از اين تحريمها حمايت خواهد كرد و هنوز بايد چند هفتهاي صبر كرد.
موضوع انرژي در خاورميانه از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، امريكا در حال كاهش نياز خود از منطقه است، اين موضوع چه تاثيري ميتواند بر سياستهاي خاورميانهاي امريكا داشته باشد؟
هرچقدر امريكا كمتر از خاورميانه نفت وارد كند، اهميت منطقه و به خصوص خليج فارس كمتر خواهد شد. اما نفت تنها يك مساله امريكا در خاورميانه است. در اين بين نقش اسراييل نيز بسيار مهم است. امريكا كه هيچگاه اسراييل را در منطقه تنها نخواهد گذاشت، بنابراين تا زماني كه رابطه اسراييل و امريكا به صورت كنوني وجود دارد، باقي بماند، امريكا خاورميانه را به عنوان يك منطقه بسيار مهم استراتژيك در نظر خواهد داشت، چه نفت را بيشتر يا كمتر وارد كند، آن را نميتوان تنها معيار تعيينكننده امريكا در خاورميانه در نظر بگيريم.
در دوره اوباما شاهد آن بوديم كه عربستان تلاش كرد تا مقداري وابستگي خود به امريكا را كاهش دهد، حتي با روي كار آمدن ترامپ هم پادشاه عربستان به شرق آسيا سفر كرد و قراردادهاي با رقم بالايي را با كشورهاي آسيايي منعقد كرد، به نظر شما عربستان هم سياست كاهش وابستگي به امريكا را كماكان دنبال ميكند، يا اينكه با توجه به سياست دولت ترامپ در حال افزايش دوباره وابستگي هستند؟
من فكر ميكنم بايد رابطه عربستان و امريكا را بيشتر به صورت سنتي مشاهده كرد، در زمان رياستجمهوري باراك اوباما و به خصوص در دوره دوم آن، يك مقدار تنشهايي ميان رياض- واشنگتن به وجود آمد كه برخي از آنها كاملا به صورت عمومي عيان شد. اما در دولت جديد تنشهاي اينگونه از بين خواهد رفت و عربستان رابطه سنتي خود با امريكا را به مانند پيش از دوره اوباما برقرار خواهد كرد. ولي اين دليل نميشود كه عربستان تلاش نكند كه به سمت كشورهاي ديگر براي تامين منافع خود پيش نرود. اخيرا هم شاهد سفرهاي پادشاه عربستان به شرق آسيا بوديم كه نشاندهنده اين سياست عربستان سعودي است. البته عربستان دو هدف را از اين سفرها دنبال ميكند، نخست اينكه نفوذ عربستان را به عنوان يك كشور مطرح زياد كند كه اين اقدام را به وسيله سرمايهگذاري در كشورهاي مختلف و از طريق مذهبي دنبال ميكند. عربستان اكنون به دنبال ساخت مراكز مهم مذهبي در اندونزي و مالزي است كه قصد دارد تعبيري از اسلام را ارايه دهند كه عربستان ميخواهد و اين موضوع نيز براي سعوديها بسيار مهم است كه پايگاه خود را در كشورهاي مختلف نهتنها از طريق اقتصادي، بلكه مذهبي هم مستحكم كند. البته اين دليل نميشود كه نتيجه بگيريم قصد دارد رابطه خود با امريكا را كاهش دهد و اين دو مقولهاي مهم و متفاوت هستند و همان طور كه گفتم روابط دو كشور به سمت رابطه سنتي خود بازخواهد گشت.
به نظر ميرسد در كشورهاي حاشيه خليج فارس يك خوشبيني عميقي در خصوص دولت ترامپ به وجود آمده و خوشحال هستند، آيا اين خوشحالي را تنها به دليل موضع ترامپ نسبت به ايران ميدانيد يا مسائل ديگري در اين بين وجود دارد؟
مساله ايران بسيار مهم است و آن را نميتوان ناديده گرفت. كشورهاي حاشيه خليج فارس و به خصوص عربستان سعودي و ديگر كشورهايي كه به عربستان نزديك ترند، به اين نتيجه رسيدهاند كه ايران به عنوان يك كشور مهم براي امريكا ظهور خواهد كرد. مهم از اين نظر خواهد بود كه امريكا، ايران را به عنوان بزرگترين تهديد براي خود حساب خواهد كرد و به اين ترتيب با كشورهاي عربستان در خليج فارس همكاريهاي بيشتري بر ضد ايران انجام خواهد داد. از همين رو موضوع ايران يكي از مسائل بسيار مهمي براي آنها به شمار ميآيد. از سوي ديگر گزينههايي كه آقاي ترامپ در حوزه سياست خارجي خود قرار داده است، اكثر آنها نظاميان ردهبالاي ارتش بودند و اكنون در راس تصميمگيري سياست خارجي امريكا قرار گرفتند و با دولتهاي عرب حاشيه خليج فارس روابط بسيار نزديكي دارند. وزيردفاع امريكا روابط شخصي زيادي با افراد خاندان سلطنتي عربستان و بحرين دارد و از اين طريق آنها خوشحال هستند كه افراد بانفوذ و مهمي كه با آنها روابط نزديك دارند در راس تصميمسازي دولت ترامپ قرار گرفتند. اگر شخص ترامپ آنها را نشناسد از طريق وزراي خود سياستهاي طرفداري از آنها را ادامه خواهد داد و از اين منظر آنها بسيار خوشحال و خوشبين هستند.
ژنرال متيس، وزير دفاع امريكا به تازگي به عربستان سفر كرد و از موضع اين كشور در قبال يمن دفاع كرد و به نوعي سخناني عليه ايران را ايراد كرد، آيا به نظر شما اين را ميتوان يك همصدايي ميان امريكا و عربستان در قبال ايران دانست؟
همان طور كه پيشتر گفتم دقيقا نميتوانيم، در حال حاضر بگويم بله يا نه! اما چيزي كه ميتوانيم بگوييم اينكه اين روند را طرفداران سياست عربستان در خاورميانه و خليج فارس كه در دولت ترامپ هستند و به خصوص آقاي متيس كه يكي از مهمترين تصميمگيران سياست خارجي امريكا به حساب ميآيد، از اين مساله پشتيباني ميكند. حتي قبل از اينكه سركار بيايد و پيش از بازنشستگي در ارتش امريكا در زمان جنگ عراق، تمام مدت معتقد بود كه ما بايد كاري را با ايران انجام دهيم كه در مورد عراق انجام داديم. البته شايد تاكنون حرف خود را تا حدودي تغيير داده است. اما موضع آقاي متيس و افرادي همچون ايشان در كاخ سفيد ديدگاهشان نسبت به ايران سابقهاي طولانيتر دارد و بسيار خصمانه است و آن را نميتوانيم ناديده بگيريم.
آقاي متيس معتقد است كه ايران كماكان جزو چالشهاي امنيت ملي امريكا به شمار ميآيد، اين موضوع را تا چه حد ميتوان جدي گرفت و آيا برنامهاي در خصوص ايران وجود دارد؟
امريكا همواره در خصوص ايران برنامه داشته است. اما برنامه داشتن دليل بر اين نميشود كه تمام آنها را اجرا كند. بايد ديد كه ايران تا چه اندازه ميتواند رابطه خود را با كشورهاي ديگر همچون اروپا بهبود ميبخشد. هرچند كه اروپا قارهاي نيست كه بخواهد در مقابل امريكا ايستادگي كند اما هرچقدر ايران سياست خود را با سياست كلي اروپا هماهنگ كند و حداقل رابطه خود با اروپا را بهبود ببخشد، به نظر من، اين موضوع ميتواند تا مقدار زيادي از سياستهاي ماجراجويانه دولت امريكا در قبال ايران جلوگيري كند. كابينه ترامپ بسيار غيرقابل پيشبيني است. ما در آن شاهد چرخشهاي 180 درجهاي در بسياري از موارد هستيم كه از جمله آن ميتواند سياست خارجي باشد.
يكي از موضوعاتي كه تيم ترامپ پيش از رياستجمهوري بهشدت دنبال آن بودند جدايي ايران از روسيه بود كه به نظر ميرسد با توجه به شرايط كنوني دستنيافتي است، آيا فكر ميكنيد كه چنين برنامهاي در دستور كار امريكا قرار دارد؟
امريكا اين برنامه را داشته است. اما روابط امريكا با روسيه روز به روز سردتر ميشود و از همين رو اين اقدام نيز دست نيافتنيتر ميشود هرچند كه قصد آن را داشته باشند. به نظر من برداشت امريكا اين است كه چنين اقدامي كار سادهاي نيست كه دو طرف پشت ميز بنشينند و امريكا به روسيه بگويد چنين كاري را انجام دهد چراكه روسيه مواضع خود را دنبال ميكند و با ايران همكاري بسياري نزديكي دارند كه به نفع روسيه است و به سادگي از ايران جدا نخواهد شد. به خصوص شخص پوتين به هيچوجه ناگهاني اعلام نميكند كه در رابطه با ايران چرخش ايجاد كنيم. به نظر من اين بيشتر به يك آرزو از سمت امريكا به نظر ميرسد. از طرف گفته ميشود در سفر آقاي تيلرسون به روسيه نيز اين موضوع مطرح شد كه بين ما و ايران يك كشور را انتخاب كنيد، كه روسها به وي پاسخ داده بودند كه منافع خود را خودمان تعريف ميكنيم بين دو طرف مجبور نيستيم يكي را انتخاب كنيم ما ميخواهيم با همه كشورها رابطه خوبي داشته باشيم.
پس اين موضوع را بيشتر از يك آرزو نميدانيد؟
بله دقيقا، مگر اينكه تحولات غيرقابل انتظاري در روسيه رخ دهد كه در حال حاضر چنين چيزي را از شرايط روسيه مشاهده نميكنم. ولي اگر يك اتفاق خيلي مهم در سياست داخلي روسيه رخ دهد كه در آن شخص پوتين حضور نداشته باشد شايد اين شرايط تغيير كند در غير اين صورت چنين چيزي قابل تصور نيست. در قالب كنوني با حضور پوتين و منافعي كه روسيه براي خود تعريف كرده است، مسكو به ناگاه يك چرخش در سياست خود ايجاد كند. اين خوابي بود كه پيشتر امريكا ديده بود و به اين نتيجه رسيده كه به سرانجامي نميرسد.
مساله ديگر، سياست امريكا در سوريه است. شخص آقاي ترامپ تاكيد ويژهاي بر مسائل داخلي امريكا داشت، اما اكنون شاهد مانور ايشان در سياست خارجي هستيم و به سوريه حمله ميكند و صحبت از ايجاد منطقه امن ميكند، به نظر شما آقاي ترامپ در سوريه پا را فراتر از حملهاي كه انجام داد بگذارد و دست به اقداماتي بزرگتر بزند؟
به نظر من شخص ترامپ مايل به اقدامات بيشتري در سوريه نيست. او نميخواهد در جنگهاي داخلي كشورهاي ديگر وارد شود. اما كابينه ترامپ و مشاوران او اكثرا افرادي هستند كه جزو نومحافظهكاران محسوب ميشوند كه در زمان بوش پسر حضور داشتند آنها دوباره يا وارد كابينه ترامپ شدند يا به عنوان مشاور خارج از كاخ سفيد فعاليت ميكنند. از همين رو ديد آنها در خصوص سوريه با ديد ترامپ متفاوت است. بنابراين تا چه اندازهاي ترامپ تحت نفوذ آنها در آينده قرار خواهد گرفت را نميدانيم، اما در مقطع كنوني برنامه وسيعي در خصوص دخالت بيشتر در سوريه ندارد.
بحث منطقه امن در سوريه چطور، اجرايي خواهد شد؟
به نظر ميرسد ترامپ به اين نتيجه رسيده است كه در عمل چنين كاري انجام دادن بسيار مشكل خواهد بود زيرا اين كار ميتواند جنگ سوريه را گستردهتر كند و در حال حاضر چنين اقدامي امكانپذير نيست. اكنون در بحران امريكا با كره شمالي شاهد آن هستيم كه اگرچه شاهد تهديدهاي جدي از سوي امريكا بوديم اما به ناگاه اين تهديدها فروكش كرد. به طور كلي شخص ترامپ مايل به اين كار نيست زيرا سعي دارد وارد جنگ نشود، مگر اينكه خاك امريكا مورد حمله قرار بگيرد. ولي اطرافيان ترامپ اكثرا افرادي هستند كه طرفدار جنگ در زمان دولت بوش پسر بودند. حالا آنها تا چه اندازه ميتوانند نظر ترامپ را تغيير دهند مسالهاي است كه نميتوانيم جواب قطعي به آن دهيم. اما نميتوان آن را هم با قطعيت گفت كه شخص ترامپ جنگ بيشتري به راه نخواهد انداخت و وارد بحرانهاي داخلي ساير كشورها نميشود ولي در حال حاضر مايل به اين كار نيست.
به نظر شما گام بعدي امريكا در خصوص سوريه چيست؟
هدف كلي امريكا اين است كه كشور طرفدار يا حتي سازنده با امريكا در سوريه سر كار بيايد. همان چيزي كه عربستان و تركيه نيز ميخواهند. اما هنوز عقيده اينكه اسد بايد قدرت را ترك كند از سر بيرون نكردند. ولي اينكه چگونه بايد برود هنوز به يك تصميمگيري قاطع نرسيدهاند. شخص ترامپ نيز چندان مايل نيست وارد جنگ داخلي سوريه براي تغيير حكومت شود، اما هدف كلي آنها تغيير حكومت در سوريه است.
موضوعي كه به نظر آقاي ترامپ نتوانسته در مسائل داخلي توفيق چنداني كسب كند و بر خلاف شعاري كه پيشتر ميدادند، بهشدت در حوزه سياست خارجي ورود پيدا كرده است، آيا فكر نميكنيد براي كسب محبوبيت بيشتر دست به كارهاي بزرگتري بزنند؟
اين موضوع را نميتوان ناديده گرفت كه روساي جمهور امريكا همواره دست به چنين كاري زدند و آقاي ترامپ هم شايد بخواهد اين كار را انجام دهد. ولي اكثريت افرادي كه به دونالد ترامپ راي دادند براي گسترش جنگ نبوده، بلكه راي دادند، كه بتواند وعدههايي كه در خصوص مسائل اقتصادي و اجتماعي داده بود را عملياتي كند. اگر ترامپ سياست گذشته خود را رها كند و شروع به جنگطلبي كند، خطري كه براي او وجود دارد اين است كه پايه و پشتيباني گروه اصلي حاميان خود را از دست خواهد داد. اكنون ترامپ بر سر يك دوراهي جدي قرار دارد. اما اين مساله را نبايد فراموش كنيم كه اگر شكست داخلي ترامپ در حوزههاي مختلفي كه اعلام كرده بود ادامه پيدا كند، ترامپ جنگي را آغاز كند تا طرفدارهاي خود را افزايش دهد. امريكا هرگاه جنگي به راه افتاده، محبوبيت روساي جمهور افزايش پيدا كرده است.
با توجه به اختلافاتي كه بين امريكا و روسيه وجود دارد، آيا اين احتمال وجود دارد كه بر سر سوريه به توافق برسند؟
در حال حاضر اختلاف آنها در سوريه به اندازهاي است كه حل آن در كوتاهمدت بسيار بعيد خواهد بود.
گفته ميشد داماد آقاي ترامپ، جرد كوشنر به عنوان سفير صلح براي حل بحران در سرزمينهاي اشغالي ورود پيدا كند، آيا به نظر شما برنامهاي از سوي دولت در اين خصوص وجود دارد؟
من فكر نميكنم برنامه خاص و ويژهاي داشته باشد و به نظر ميرسد كه برنامههاي گذشته ميان اسراييل و امريكا ادامه پيدا ميكند. حتي بحثي كه در خصوص انتقال پايتخت امريكا از تلاويو به اورشليم نيز ديگر مطرح نيست و حرفي از آن به ميان نميآورد. بنابراين به نظر نميرسد برنامه متفاوت از گذشته وجود داشته باشد. هرچند روابط نزديكتر خواهد شد اما اتفاق غيرمنتظرهاي رخ نخواهد داد.
تركيه در پازل دولت جديد امريكا در خاورميانه چه نقشي ايفا ميكند؟
احتمال اينكه همكاري تركيه و امريكا در دوره ترامپ نزديكتر شود، احتمال بيشتري خواهد داشت. به خصوص اينكه اردوغان در حال افزايش قدرت خود در تركيه است كه به احتمال زياد به يك ديكتاتوري در تركيه منجر خواهد شد. به نظر من روابط امريكا با تركيه افزايش خواهد يافت و اكنون امريكا، شخص اردوغان را يكي از طرفداران خود براي پيشبرد سياستهاي امريكا در خاورميانه ميداند.
چرا دولت جديد امريكا يك نگاه معطوف به ايران دارد؟ خانم نيكي هيلي، نماينده امريكا در سازمان ملل، عنوان كرد كه قصد دارند تمركز خود را بر ايران قرار دهند، آيا اعراب در اين زمينه نقشي داشتند يا خير؟
هم اعراب و هم اسراييل در اين زمينه نقش زيادي داشتند. با توجه به اينكه در اين زمينه پيشرو بودند، نقش برجستهتري را نيز ايفا كردند. ولي شكي در آن نيست كه اسراييل هم قطعا در اين زمينه نقش ايفا كرده است. ولي صد درصد اعراب و به خصوص عربستان سعودي نقش بسيار مهمي را در اين مسائلي كه اكنون شاهد آن هستيم، ايفا كرده است. عربستان به صورت دايم در حال مذاكره با امريكا در خصوص ايران است و تاثير آن را در شوراي امنيت و پيش كشيدن مساله ايران شاهد هستيم و همچنين مشاهده ميكنيم كه امريكا اعلام ميكند كه ايران به روح برجام پايبند نبوده است كه البته شخص آقاي ظريف نيز پاسخ اين موضوع را نيز داده است. نقش لابي عربستان كه تا چند وقت پيش بسيار ضعيف بود ولي اكنون تبديل به يكي از قويترين لابيهاي خارجي در داخل امريكا شده است و نقش آنها را نميتوان در امريكا ناديده گرفت.
تا حدود كمتر از يك ماه ديگر آقاي ترامپ بايد تحريمهاي ايران را تعليق كند، آيا به نظر شما با توجه به گزارشي كه آقاي تيلرسون در خصوص پايبندي ايران به برجام داده چنين اتفاقي رخ خواهد داد؟
من فكر ميكنم كه كنگره چندين تحريم جديد ديگر را در خصوص ايران طراحي خواهد كرد. اما هنوز مشخص نيست بيشتر اين تحريمها در چه حوزههايي است. اكنون چند لايحه مطرح شده و منتظر هستند تا در خصوص آن بحث كنند و وقتي كه وارد صحن مجلس نمايندگان و سنا شود قطعا راي خواهد آورد و برخلاف كاري كه آقاي اوباما براي توقف اين تحريمها انجام ميداد، ترامپ آنها را امضا و اجرا ميكند. البته به طور مشخص اين اقدامات را در خصوص برجام انجام نميدهند، بلكه بهانههاي ديگري در حوزههاي حقوق بشر و بحث مبارزه با تروريسم و... مهم نيست كه نتيجه آن چه باشد ولي هرچه هست با تحريمها فشارها نيز افزايش مييابد. اما تا چه اندازه روي سرمايهگذاري و به روابط بانكي با ايران تاثيرگذار خواهد بود، هنوز مشخص نيست. اما تحريمهاي امريكا به خودي خود نميتواند نقشي را ايفا كند كه سالهاي قبل ايفا ميكرد. ولي اگر كشورهاي ديگر بخواهند دنبالهرو اين طرحها باشند تبديل به خطري بزرگ براي ايران خواهد شد.
با اين وجود به نظر ميرسد كه آقاي ترامپ به ادامه لغو تحريمهاي مربوط به برجام ادامه خواهد داد اما تحريم جديد خواهد آمد و در اين زمينه ترديدي ندارم كه تحريمهاي جديدي خواهد آمد به خصوص در زمينه سرمايهگذاري و روابط بانكي اين موضوع اجتنابناپذير است.