جناح اصولگرا نسبت خود با قاليباف را مشخص كند
محمد كاظمي
نماينده ملاير
هر چند مناظرههاي جدي و صريح و داغ هم مثمر ثمر است و هم توجه مردم را بيشتر جلب ميكند ولي ميشود و ميتوان به رقابت و حتي جدل پرداخت و در عين حال اخلاق و ادب و صداقت را فرو نگذاشت. متاسفانه سنت سيئه دروغ بافي و دريدن چارچوبهاي ادب و احترام را كسي پايهگذاري كرد كه امروزه همه جناحهاي سياسي و حتي حاميان او به ماهيتش پي برده و به طردش پرداختهاند. ما در انتخابات سال 76 شاهد مناظرههاي جالب و صريح ميان بزرگان بوديم ولي رعايت ادب و احترام و صداقت چون اصلي غير قابل ترديد محترم بود. بعدها متاسفانه اين معيار اساسي كوچك شمرده شد و ديديم كه بازتابهاي سنگين اجتماعي آن بيپروايي در گناه و معصيت تا چه حد گسترده شد و چه سان به سرمايههاي اجتماعي كشور لطمه زد. متاسفانه درست در هنگامي كه جامعه ميخواهد نفسي تازه كند و خيالش از آن سخنان و رفتار زشت و آسيبساز راحت شود باز هستند كساني كه در مناظرهها همان راه و روش را در پيش ميگيرند و چون از جلب آراي مردم نا اميدند و آينده سياسي خود را كاملا از دست رفته ميبينند معركه ميگيرند و راست و دروغ را به هم ميبافند تا آسيبي فراهم آورند و در خراب كردن خادمان ملت نمرهاي بگيرند. مناظره روز جمعه نشان داد كه احمدينژاد رفته است ولي بگم بگمها باقي است. هنوز روشهاي منحط جمعآوري راي به هرقيمت زنده است و در تخريب و افراطگرايي گاهي از مخترعان آن هم جلو ميافتند! با اين پديده نامبارك و خسارتبار چه بايد كرد؟ كي ميتوان مطمئن شد كه كسي جرات نكند جلوي ميليونها بيننده زبان به دروغ بگشايد و ادب مرد را بهتر از دولت خود نداند؟
واقعيت آن است كه تا تحزب در كشور ما نهادينه نشود و تا سپهر سياست قانونمند و شناسنامهدار نشود ما را از آفتهاي رقابت سياسي، گريزي نيست. كسي كه يك «نفر» است و صعود و سقوطش به خودش مربوط ميشود و حزب و جرياني بهطور رسمي از اين فراز و نشيب متاثر نميشود هر كاري ممكن است بكند و هر سخني به زبان براند. افرادي كه نماينده يك حزب واقعي و شناسنامهدار هستند در صورت خطاهاي هزينهساز ابتدا از طرف حزب مورد حمايت خود مورد مواخذه جدي قرار ميگيرند و گاهي اخراج ميشوند. اما تا آن زمان كه همگان بر مزاياي تحزب اتفاق نظر پيدا كنند سخنان و نكات جدي وجود دارد كه بايد به آنها پرداخت. خوشبختانه تاكنون جناح اصلاحطلب به بيماري بدخيم و پر عوارضي چون «معجزه هزاره سوم» دچار نشده است و شوربختانه اين جناح اصولگرا است كه خوب ميداند چه سان بدان گرفتار است و هنوز راه رهايي مردمپسندي از آن نيافته است. به عبارت ديگر با اينكه هنوز تحزب در كشور ما نهادينه نشده است ولي جناح اصولگرا كه روزي در حمايت از آن يارسفر كرده سر از پا نميشناخت همچنان مسوول اقدامات او و روشهاي اوست. انتخابات 96 و نخستين مناظره كانديداهاي رياستجمهوري فرصت خوبي است تا روشن شود كه اين جناح تا چه حد از آن تجربه تلخ درس آموخته است؟ آقاي قاليباف اجمالا به جناح اصولگرا منتسب است لذا بايد شجاعت و صداقت تعيين موضع نسبت به او در اين جناح وجود داشته باشد. اگر روشها و سخنان اورا ميپسندند صريحا از او حمايت كنند و اگر بيم افتادن به ورطه احمدينژاد وجود دارد كه دارد از او يا لااقل برخي از سخنانش تبري بجويند. اين روش درست و ريشهدار و بزرگوارانهاي نيست كه بگذارند تا سمت و سوي افكار عمومي روشن شود و بعد يكي به نعل و يكي به ميخ موفقيتهايش را از آن خود كنند و نامراديهايش را به خودش واگذار كنند. جناح اصلاحطلب با وجود انتقاداتي كه به برخي از تصميمها و انتصابهاي آقاي روحاني دارد با صداي رسا و بدون لكنت زبان از او حمايت كرده و ميكند و بهطور كلي مسووليت اين حمايت را هم پذيرفته است. آقاي جهانگيري از بزرگواران اصلاحطلب است و هماكنون نمايندگي آنان را در انتخابات به دوش ميكشد لذا اصلاحطلبان صراحتا به او افتخار ميكنند و فراز و نشيبش را هم از خود دور نميگردانند. روزهاي آينده مشخص خواهد كرد كه نسبت جناح اصولگرا با آقاي قاليباف و كانديداهاي محترمي چون آقايان رييسي و مير سليم چيست؟