محسن جعفري راد/ جشنواره سي وسوم يك تفاوت مهم با دورههاي چند سال اخير دارد؛ نخستين دورهيي است كه همه مراحل تهيه و توليد از پروانه ساخت گرفته تا پروانه نمايش، زيرنظر متوليان فرهنگي و هنري دولت جديد صورت گرفته است. به عبارت ديگر اگر در سال گذشته، متن و حاشيه برخي فيلمها را به اركان فرهنگي دولت قبلي ربط ميدادند، حالا ديگر تمام آثار موجود در جشنواره محصول سازمان سينمايي و معاونت سينمايي جديد وزارت ارشاد است و شعار اميد و اعتدال به عنوان مهمترين شعار دولت دوازدهم را در آنها قابل جستوجو ميكند. مثل هر سال از اوايل بهار، فيلمسازان و دستاندركاران سينما در تلاش و تكاپو هستند كه آثارشان در جشنواره فجر كه معتبرترين جشنواره سال است و كميت و كيفيت اكران سال آينده را مشخص ميكند، حضور داشته باشد و يك بهار سينمايي را براي خودشان ترتيب دهند. در ميان فيلمسازان اين دوره، هم از نسل قديمي يعني متولدين دهه 20 و 30 حضور دارند و هم از نسل جديد يعني متولدين دهه 50 كه 10 فيلم مهم از آنها در اين يادداشت بررسي شده است. با اين توضيح ضروري كه معيار اين گزينش اولا توقعي است كه كيفيت مطلوب آثار قبلي كارگردانان اين فيلمها نزد تماشاگر جشنواره ايجاد كردهاند و ثانيا جوايزي است كه اكثر فيلمهاي آنها از جشنواره فجر كسب كردهاند كه به عنوان مثال در فهرست بازيگران فيلمها به برخي از اين سيمرغهاي جشنواره اشاره شده است.
حضرت محمد (ص) / مجيد مجيدي
تازهترين ساخته مجيد مجيدي به عنوان پرهزينهترين فيلم تاريخ سينماي ايران با بودجهاي حدود 60 ميليارد تومان بدون شك كنجكاوبرانگيزترين فيلم سيوسومين دوره جشنواره فجر است. هم به خاطر مضمون مذهبي كه به كودكي پيامبر اسلام ميپردازد، آن هم در شرايطي كه طي چند سال اخير انواع و اقسام توهينها به مقدسات اسلامي شده است، هم به خاطر توليد طولاني و پروداكشن عظيم و از همه مهمتر همكاري چند تن از معتبرترين سينماگران جهان كه هر كدام چند جايزه اسكار را در ويترين جوايز خود دارند. از طرفي ديگر طراحيهاي باشكوه ومتنوع از مكه و مدينه در شهرك سينمايي پيامبر اكرم كه براي همين فيلم احداث شده آن هم با مقياس واقعي (يك به يك)، فيلم مجيدي را از هر فيلم فاخر ديگري متمايز ميكند. اين فيلم نخستين قسمت از سهگانهاي است كه به مقاطع مختلف زندگي حضرت محمد(ص) ميپردازد و قصه آن از دوران جاهليت و شرايط اجتماعي زمان تولد حضرت آغاز ميشود و در ۱۲ سالگي ايشان به پايان ميرسد. مهدي پاكدل، ساره بيات، فرهاد قائميان، مينا ساداتي، محسن طنابنده، داريوش فرهنگ، رعنا آزاديور و هدايت هاشمي جزو بازيگران اصلي فيلم محسوب ميشوند.
حاشيهها: مجيدي معمولا سعي ميكند كه در پروژههايش از هرگونه حاشيه دور باشد اما در اين فيلم به خاطر مضمون مهمش اجتنابناپدير بوده است. از اعتراض محمدرضا ورزي به سرقت طرح فيلمنامهاش گرفته تا ممانعت از تصويربرداري برخي قسمتهاي فيلم در كشور هند. اما مهمترين حاشيه، پيرامون حضورش در بخش خارج از مسابقه باشد. البته با توجه به اينكه اين فيلم با سطح بالاي تكنولوژي بهكار رفته در آن، اتفاق مهمي در صنعت سينماي ايران رقم زده است و در ساخت اين مجموعه از عوامل خارجي و در سطح سينماي روز جهان استفاده شده است، اين تصميم اجتنابناپذير بوده است. از طرف ديگر شايد مهمترين چالش فيلم اين باشد كه باتوجه به صرف زمان، انرژي و هزينه عظيمي كه براي اين فيلم شده است، آيا ميتواند به اثري با روايت و ساختار جهاني و اثرگذار ختم شود يا نه. مجيدي كه از ركوردداران دريافت سيمرغ هم هست، رياست هيات داوران اين دوره را به عهده دارد.
جذابيتها: در شريطي كه اكثر فيلمهاي فاخر در چند سال اخير حتي از عهده تعريف درست يك داستان ساده و ارتباط حداقلي با مخاطب برنيامدهاند، مجيدي به گواه كيفيت كارنامهاش، شايد براي نخستينبار توانسته باشد فرم و اجرايي متناسب با محتواي ديني و مذهبي داشته باشد. علاوه بر اين حاصل كار سينماگران اسكاري فيلم هم در نوع خود اشتياق لازم را براي تماشاي آن ايجاد ميكند. از جمله ويتوريو استورارو فيلمبردار مطرح ايتاليايي كه براي سه فيلم اينك آخرالزمان، آخرين امپراتور و قرمزها سه بار جايزه اسكار گرفته است. اين فيلمبردار بينالمللي در گفتوگويي با باب فيشر در يك مجله سينمايي امريكايي (MovieMaker) كه در رسانههاي ايراني بازنشر داده نشد، خاطره خود از پيوستن به پروژه «محمد (ص) » را اين گونه نقل كرده است: «سال 2010 كه با رشيد بن هادي (كارگردان) در پروژهاي در الجزاير همكاري ميكردم، براي اينكه اسلام را بهتر بشناسم خواندن كتابي درباره زندگي پيامبر محمد (ص) را شروع كردم. به محض اينكه خواندن آن كتاب را تمام شد، مثل يك روياي جادويي ايميلي را دريافت كردم با اين مضمون كه آيا علاقهمند هستم در ساخت بخش اول يك سهگانه درباره زندگي محمد (ص) حضور داشته باشم. آنها به من توضيح دادند كه هدفشان اين است فيلم تماشاگران بينالمللي داشته باشد تا داستان زندگي پيامبر محمد (ص) و معني قرآن را متوجه شوند. من پرسيدم كه آيا قرار است اين فيلم مردم جهان را با مذاهب مختلف، با هم متحد كند يا آنها را تقسيمبندي كند؟ و آنها نيز پاسخ دادند كه هدفشان متحد كردن مردم با عقايد و باورهاي مختلف است. آنها گفتند «محمد (ص)» داستاني از منزلت بشريت است». استرارو ميگويد كه كتاب نقاشي محمود فرشچيان منبع الهام ايدههايش براي فيلمبرداري اين فيلم بوده است. يا طراحي جلوههاي ويژه كه بر عهده اسكاتاي اندرسون است كه او نيز برنده اسكار براي طراحي جلوه ويژه فيلم «باب» در ۱۹۹۶ است كه پيش از اين در فيلمهاي ممتاز جهاني مانند ترميناتور ۲، دروازه نهم، كينگ كنگ، استخوانهاي دوستداشتني و... كار جلوههاي ويژه را بر عهده داشته است و با كارگرداناني همچون استيون اسپيلبرگ، جيمز كامرون و پيتر جكسون همكاري داشته است. و البته موسيقي متن آن كه ساخته اي. آر. رحمان است كه تهيهكننده موسيقي، آهنگساز فيلم، موسيقيدان، و خواننده سرشناس هندي است. اين موسيقيدان نيز تاكنون برنده جوايز بسياري از جمله 13 جايزه فيلم از فير، چهار جايزه ملي فيلم هند، يك جايزه بفتا، يك جايزه گلدنگلوب و دو جايزه اسكار شده است. «لوكا لاچين» ايتاليايي هم كه دستيار اول كارگردانان تعدادي از پروژههاي اسم و رسمدار سينماي جهان از جمله «007: كازينو رويال»، «007: ذرهاي آرامش»، «دار و دسته نيويوركي»، «تعادل» و... بوده، در «محمد(ص)» برنامهريز و دستيار مجيد مجيدي است. طبق شنيدهها فصل حمله سپاه ابرهه به مكه جزو تماشاييترين صحنههاي فيلم محسوب ميشود كه حتي در قياس با نمونههاي خارجي آن در سطح بالاتري قرار ميگيرد. در اين فيلم مهدي پاكدل در نقش ابوطالب، عليرضا شجاعنوري در نقش عبدالمطلب، محسن تنابنده در نقش ساموئل، داريوش فرهنگ در نفش ابوسفيان، مينا ساداتي در نقش آمنه، ساره بيات در نقش حليمه و پانتهآ مهدينيا در نقش فاطمه بنت اسد ايفاي نقش كردهاند.
ايران برگر/ مسعود جعفريجوزاني
مسعود جعفري جوزاني از كارگردانان قديمي اما گزيده كار سينماست. او آخرين ساختهاش فيلم سينمايي «بلوغ» بود كه مربوط است به ۱۶ سال قبل. جعفريجوزاني يك دهه گذشته را بيشتر در تلويزيون و با سريال «در چشم باد» سپري كرد و البته از فعاليتهاي صنفي هم غافل نبود كه نمود پررنگ آن حضور او به عنوان حكم ميان خانه سينما و وزارت ارشاد در جريان انحلال خانه سينما بود. او در فيلم سينمايي «ايران برگر» با فيلمنامهيي از محمدهادي كريمي سراغ داستاني سياسي با رويكردي كميك رفته است كه به جريان اختلاف دو كانديداي انتخاباتي در شهري كوچك ميپردازد.
جذابيتها: نخستين حضور محسن تنابنده (برنده دو سيمرغ براي استشهادي براي خدا و هفت دقيقه تا پاييز) و احمد مهرانفر، پس از سريال پايتخت و استقبال كم نظير از آن، طبيعي است كه بيشتر از هر زوج ديگري براي مخاطب عام سينما كنجكاوبرانگيز باشد. ضمن اينكه در اين فيلم سعي شده توازن جالبي ميان بازيگران قديمي و جديد در عرصه كمدي شكل بگيرد كه در كنار تم سياسي آن شايد جايزه منتخب مردمي جشنواره براي آن دور از دسترس نباشد. ضمن اينكه جوزاني قبلا با فيلمهايي مثل «شير سنگي» نشان داده كه در پردازش آدمها و جغرافياي روستايي و محلي با مهارت عمل ميكند. در اين فيلم علاوه بر محسن تنابنده و احمد مهرانفر بازيگراني چون علي نصيريان، حميد گودرزي، گوهر خيرانديش، فريبا متخصص، سحر جعفريجوزاني، سياوش چراغيپور، هادي كاظمي، اكبر رحمتي، هاشم روحاني و ميرطاهر مظلومي ايفاي نقش ميكنند.
خداحافظي طولاني/ فرزاد موتمن
بيشتر تماشاگران حرفهيي سينما فرزاد موتمن را با فيلم عاشقانه «شبهاي روشن» ميشناسند كه به عنوان يك فيلم كالت از معدود نمونههاي موفق اقتباس از ادبيات نيز محسوب ميشود. موتمن پس از «شبهاي روشن» چند فيلم ديگر هم ساخت و به خاطر مشكلات هميشگي سينماي مستقل و روشنفكرانه به ناچار مدتي كوتاه به تلويزيون گرايش پيدا كرد و البته فيلم صرفا تجاري «پوپك و مش ماشاالله» را كارگرداني كرد كه فروش بالايي هم داشت. او كه سال گذشته فيلم «سايه روشن» را در خارج از مسابقه و در قالب فيلمهاي بخش نوعي نگاه داشت، امسال با فيلم «خداحافظي طولاني» به نظر ميرسد كه حاصل سالها تجربه تئوري و عملياش در سينما به نتيجهيي موفقيتآميز ختم شده است. آنها كه فيلم را ديدهاند از آن به عنوان يكي از بهترين فيلمهاي اين دوره ياد ميكنند و بازي دو بازيگر اصلي آن يعني ساره بيات و سعيد آقاخاني را از همين حالا مستحق كانديدا شدن ميدانند. البته بايد منتظر ماند كه كميت و كيفيت «خداحافظي طولاني» كه بر اساس فيلمنامه «دلم را به خاك نسپار» نوشته اصغر عبداللهي ساخته شده آيا ميتواند خاطره «شبهاي روشن» را زنده كند.
جذابيتها: موتمن هميشه در فيلمهايش به سينمايي جهانشمول گرايش داشته است. از فيلم «هفت پرده» كه از نخستين فيلمهاي با روايت غيرخطي و مدرن در ايران محسوب ميشود تا «سايه روشن» كه از معدود سايكو درامهاي ايراني است اما حالا در قالب يك داستان كارگري آن هم در پرداختن به زندگي يك زنداني كه پس از آزادي درگير يك بحران بزرگ ميشود، از معدود دفعاتي است كه بر خلاف آثار قبلي كه بيشتر در طبقه متوسط و روشنفكر جريان داشت، به طبقه ضعيف جامعه پرداخته است. در واقع «خداحافظي طولاني» تنها فيلم جشنواره است كه به زندگي كارگري ميپردازد. حضور ساره بيات در مقام زن كارگر نيز جالب توجه ميتواند باشد و از طرفي ديگر فيلم علاوه بر بخش مسابقه در بخش هنر و تجربه هم پذيرفته شده كه نشان ميدهد موتمن در كارگرداني آن خلاق عمل كرده است. علي حضرتي به عنوان جوانترين تهيهكننده جشنواره سيوسوم پيش از اين در حوزه تهيهكنندگي تئاتر فعال بوده و با كارگردان بزرگي چون قطبالدين صادقي همكاري داشته است.
اعترافات خطرناك ذهن من/ هومن سيدي
هومن سيدي پس از ساخت دو فيلم «آفريقا» و «سيزده» كه تحسين مخاطبان و منتقدان را برانگيخت، حالا با فيلم سوم خود در بخش مسابقه حضور دارد. او كه همواره سعي كرده در روايت و ساختار، تجربهگرايي را اساس كار خود قرار دهد، به نظر ميرسد حال و هوايي متفاوت از دو فيلم قبلي را عرضه كند چرا كه هم لوكيشنهاي متنوعي به نسبت دو فيلم قبلي براي روايت انتخاب كرده و هم داستان پرتعليقي را براي ساخت برگزيده كه به كنشها و واكنشهاي مردي ميپردازد كه در يك روز كامل هيچ چيزي را به ياد نمىآورد.
جذابيتها: اين فيلم نخستين بازي عباس غزالي در سينماست كه تا پيش از اين در سريالهاي تلويزيوني مثل وضعيت سفيد و مادرانه استعدادش را نشان داده بود. نخستين همكاري نگار جواهريان (برنده سيمرغ جشنواره براي طلا و مس) با سيدي نيز هست و جزو معدود فيلمهاي اين دوره است كه يكي از بهترين بازيگران تئاتر نقش اصلي آن را ايفا ميكند؛ سيامك صفري كه شكل گريم و داستان خاص فيلم جذابيت لازم را براي ديدن او دو چندان ميكند. صفري كه همواره در فيلمهاي مختلف در نقشهاي فرعي و حاشيهاي- از جمله ماهيها عاشق ميشوند، آدم كش و... - حضور داشت، براي نخستينبار نقش اول يك فيلم سينمايي را تجربه كرده است.
دوران عاشقي/ عليرضا رييسيان
عليرضا رييسيان يكي از محجوبترين كارگردانان ايراني است كه همواره آثارش از يك حد استاندارد قابل قبولي، نزول نكرده است. او كه سر فرصت فيلمهاي دلي خود را ميسازد اينبار با «دوران عاشقي» يك بار ديگر به عاشقانهيي به ظاهر آرام روي آورده است كه بايد ديد آيا مولفههاي سبكي و مضموني فيلمهايي مثل «ايستگاه متروك» يا «چهل سالگي» در آن ديده ميشود يا شايد فيلمي مستقل در كارنامه اندك او به حساب ميآيد. «دوران عاشقي» درام عاشقانه و خانوادگي بر بستر مسائل روز اجتماعي است. در كارنامه هنري عليرضا رييسيان تاكنون كارگرداني فيلمهاي سينمايي «ريحانه»، «سفر»، «ايستگاه متروك»، «پرونده هاوانا» و «چهل سالگي» به ثبت رسيده است.
جذابيتها: زوج شهاب حسيني (برنده سيمرغ جشنواره براي سوپراستار و درباره الي) و ليلا حاتمي (برنده سيمرغ جشنواره براي بيپولي) در اين فيلم، حضور موفق آنها در فيلم سينمايي «پرسه در مه» را تداعي ميكند كه يكي از بهترين زوجهاي سينمايي يك دهه اخير را رقم زدند. از طرفي ديگر «دوران عاشقي» تنها فيلمي است كه شهاب حسيني و ليلا حاتمي به عنوان محبوبترين بازيگران ايراني در چند سال اخير، در بخش مسابقه جشنواره دارند. (حاتمي با در دنياي تو ساعت چند است در بخش نگاه نو نيز حضور دارد) . علاوه بر حسيني و حاتمي، بازيگراني چون فرهاد اصلاني، پرويز پورحسيني و بيتا فرهي در اين فيلم به ايفاي نقش ميپردازند. همچنين بازيگري به نام مينا وحيد بهعنوان چهره جديد در تازهترين ساخته علي رييسيان معرفي ميشود.
رخ ديوانه/ ابوالحسن داودي
اين فيلم بازگشت ابوالحسن داودي پس از چندين سال دوري از سينماست. آخرين فيلمي كه از او در جشنواره به نمايش درآمد، «زادبوم» بود كه جايزه سيمرغ بهترين فيلمنامه را گرفت و در چند رشته هم كانديدا شد اما تاكنون از اكران محروم و رنگ پرده سينما را به خودش نديده است. او كه همواره فيلمهاي جذابي ساخته و بيشتر فضاهاي كميك را مد نظر قرار داده با فيلم سينمايي «رخ ديوانه» سراغ يك درام جدي رفته است. طناز طباطبايي نقش اصلي و صابر ابر، ساعد سهيلي، امير جديدي نقشهاي ديگر را به عهده دارند. نكته جالب درباره داودي اين است كه تاكنون چند بار كانديداي جايزه بهترين كارگرداني در جشنواره شده اما هنوز نتوانسته به آن دست پيدا كند كه شايد اينبار موفق شود. پروانه ساخت قصه فيلم «رخ ديوانه» را در سال 87 دريافت كرد ولي پس از توقيف فيلم «زادبوم»، ابوالحسن داوودي از ساخت آن انصراف داد و اين قضيه ماند تا به امسال كه بالاخره اين فيلم جلوي دوربين رفت و ساخته شد. اين كارگردان درباره تازهترين ساختهاش در جشنواره فجر گفته است: «رخ ديوانه» يك اصطلاح در شطرنج است، زماني كه بازي ميتواند تا ابد ادامه پيدا كند رخ يك بازي ميكند و در اصل فداكاري كرده و خود را قرباني ميكند تا شاه را نجات دهد.
جذابيتها: پس از فيلم «هيس دخترها فرياد نميزنند» ساخته پوران درخشنده، اين دومين فيلمي است كه طناز طباطبايي نقش اول آن را به عهده دارد. علاوه بر اين فيلم «رخ ديوانه» از معدود فيلمهاي جشنواره است كه به تاثير ارتباطهاي مجازي در زندگي نسل جوان ميپردازد كه بايد ديد آيا انطباق لازم با مابهازاهاي واقعي را دارد يا نه.
روباه/ بهروز افخمي
بهروز افخمي همواره مورد تاييد و محبوب جشنواره فجر بوده است. او كه سال قبل با فيلم «آذر، پرويز، شهدخت و ديگران» توانست جايزه بهترين فيلمنامه و فيلم را دريافت كند، امسال سراغ موضوعي سياسي رفته كه به ترور شهداي هستهيي كشور ميپردازد. عوامل فيلم حتي تا آخرين روزهاي قبل از جشنواره در ارمنستان مشغول فيلمبرداري بودند و همزمان تدوين اين فيلم انجام شده است. حالا بايد ديد افخمي از عهده يك فيلم سفارشي برآمده است يا نه. بابك حميديان، حميد گودرزي و مرجان شيرمحمدي از بازيگران اين فيلم هستند.
حاشيهها: فيلمهاي افخمي هميشه با حاشيه همراه بودهاند؛ از مشكلاتي كه طي شكايت جامعه پرستاري و پزشكي از او به خاطر فيلم «شوكران» پديد آمد تا انواع هجمهها و اعتراضها بعد از نمايش فيلم «فرزند صبح» كه همچنان نمايش آن در هالهيي از ابهام قرار دارد. اينبار نيز او براي ساخت فيلم «روباه» از همان ابتدا حاشيهها گريبانگيرش را گرفت. انتخاب بازيگران در همان روزهاي نخست ساخت فيلم، مهمترين حاشيه آن را رقم زد. رامبد جوان و محسن تنابنده كه براي ايفاي نقش اصلي انتخاب شده بودند از همكاري با افخمي انصراف دادند، در صورتي كه دليلي منطقي براي آن عنوان نشد و بعدها گفتند كه آنها به لحاظ زماني به توافق نرسيدهاند!
جذابيتها: افخمي با فيلمهايي مثل شوكران، جهان پهلوان تختي و گاوخوني نشان داده كه مهارت ويژهيي در داستان گويي دارد، پس يكي از مهمترين جذابيتها ميتواند اين باشد كه اينبار يك كارگردان كاربلد سراغ موضوعي سياسي با بودجه يك فيلم فاخر رفته كه بايد ديد نتيجهاش در حد و اندازه اعتبار سازندهاش هست يا نه. از طرفي ديگر در شرايطي كه پس از اعلام فيلمهاي منتخب جشنواره از سوي برخي رسانهها عنوان شد كه جشنوارة امسال خالي از بزرگان است، شايد افخمي بتواند جاي خالي برخي از آنها را پر كند.
عصر يخبندان/ مصطفي كيايي
مصطفي كيايي از جمله كارگردانان جواني است كه سير صعودي را در فيلمسازي طي كرده است تا حدي كه در جشنوارههاي گذشته از جايزه بهترين فيلمنامه تا منتخب مردمي را كسب كرده است. او كه در جشنواره سال گذشته با فيلم سينمايي «خط ويژه» در قالب تعريف داستاني پر تعقيب و گريز به معضل اختلاف ميپرداخت، در تازهترين ساخته سينمايياش «عصر يخبندان» دوباره سعي كرده به معضلات روز جامعه واكنش نشان دهد.
جذابيتها: فيلم «عصر يخبندان» يكي از بهترين گروههاي بازيگري در جشنواره امسال را در اختيار دارد كه بايد ديد اين كارگردان تا چه حد در هدايت آنها منسجم و موفق عمل كرده است. به خصوص اينكه در فيلم قبلي نشان داد مهارت قابل توجهي در اجراي صحنههاي شلوغ را دارد. از جمله بازيگران فيلم ميتوان به بهرام رادان (برنده دو سيمرغ جشنواره براي شمعي در باد و سنتوري)، مهتاب كرامتي (برنده سيمرغ جشنواره براي بيست) و فرهاد اصلاني (برنده سيمرغ جشنواره براي فيلمهاي خرس و زندگي خصوصي) اشاره كرد كه در كنار سحر دولتشاهي و آنا نعمتي با كيايي همكاري كردهاند.
مرگ ماهي/ روحالله حجازي
روحالله حجازي يكي از پربازيگرترين فيلمهاي جشنواره را ساخته كه حضور برخي از آنها را در ليست كانديدهاي بازيگري محتمل ميكند. نيكي كريمي (برنده سيمرغ جشنواره براي ديوانهيي از قفس پريد)، علي مصفا (برنده سيمرغ جشنواره براي پري)، طناز طباطبايي، بابك حميديان (برنده سيمرغ جشنواره براي چ و رستاخيز)، ريما رامينفر، بابك كريمي و پانتهآ بهرام در فيلم حجازي حضور دارند. او همواره چه به لحاظ بصري و چه به لحاظ روايي سعي كرده كه نگاه ديگرگوني به سينما داشته باشد. حالا بايد ديد توقع منتقدان از فيلمهاي قبلي را بر آورده كرده يا نه. «مرگِ ماهي» چهارمين فيلم سينمايي و آخرين بخش از سهگانه حجازي است كه گفته ميشود تفاوت زيادي با دو قسمت قبل دارد. حجازي درباره اين فيلم گفته كه اگرچه سه فيلم قبلياش را دوست دارد اما «مرگِ ماهي» اثري متفاوت در كارنامه كاري او محسوب ميشود.
حاشيهها: تنها حاشيه فيلم كه البته به اندازه چند حاشيه جنجال برپا كرد، به شكايت مهناز افشار از حجازي مربوط ميشود. افشار اعتقاد داشت كه حجازي پس از انتخاب او به عنوان نقش اول و دو ماه پيشتوليد و تمرين، در مرحله نهايي او را حذف كرده و بدون اطلاع او بازيگر ديگري به نام سحر دولتشاهي را جايگزين كرده است. از طرف ديگر كارنامه حجازي را با تعبير «كمتر از انگشتان يك دست» به سخره گرفته بود كه البته حجازي هم پاسخي مبهمي به او داد و عنوان كرد كه براي همكاري در فيلم، دست عوامل سازنده آن را در پوست گردو گذاشته اشت!
جذابيتها: طبق معمول فيلمهاي حجازي، مهمترين جذابيت آن به بازيگران آن برميگردد كه همواره بازيهاي متفاوتي در همكاري با حجازي ارايه كردهاند. ضمن اينكه او با انتخاب بازيگران نيز حرف تازهيي براي گفتن دارد. همان طور كه از ابراهيم حاتميكيا و پيمان قاسمخاني در فيلمهاي قبلي استفاده كرده بود، بايد ديد در اين فيلم چه برگ جديدي براي رو كردن دارد.
من ديه گو مارادونا هستم/ بهرام توكلي
بهرام توكلي از كارگردانان جوان سينماي اجتماعي است كه ميتوان به آينده سينمايي او اميدوار بود. او كه آثار چند لايه و تاويلپذيري مثل «اينجا بدون من»، «پرسه در مه» و «آسمان زرد كم عمق» را در كارنامهاش دارد، همواره ثابت كرده كه سينماي شاعرانه و روايت روانكاوانه مورد علاقهاش هست و در ساخت فيلمهايش احترام خاصي به شعور مخاطب و ارتقاي سليقه و زيباييشناسي آن قايل است.
جذابيتها: آنها كه فيلم را ديدهاند از روايت و ساختار منحصر به فرد و كم نظير آن ياد كردهاند كه در كنار رويكرد كميك توكلي (براي نخستينبار در كارنامه اش) در پرداخت تقابل ميان دو خواهر در بالاي شهر و پايين شهر و شكل چهرهپردازي متفاوت بازيگران به اندازه كافي جذابيت ميآفريند. از طرفي ديگر بازيگران او همواره اكثر جوايز داخلي را از آن خود كردهاند و در اين فيلم نيز كه تركيبي از پيشكسوتان و بازيگران جوان و ستاره را دارد، از محتملترين گزينهها در نامزدي به حساب ميآيند. او كه با نمونهيي مثل «اينجا بدون من» نشان داده كه به زندگي طبقه پايين جامعه تسلط دارد، حالا دوباره به همان طبقه پرداخته و از طرفي ديگر شكل يگانگي بازيگر با نقش جزو امضاهاي هميشگي او محسوب ميشود. حضور مطرحترين سينماگران ايراني در پشت دوربين- هومن بهمنش به عنوان فيلمبردار، بهرام دهقاني به عنوان تدوينگر، محمود سماك باشي به عنوان صدابردار وكيوان مقدم به عنوان طراح دكور و صحنه- و بازيگران صاحب سبكي مثل گلاب آدينه (برنده سيمرغ جشنواره براي روسري آبي)، پانته آبهرام، ويشكا آسايش، بابك حميدبان، جمشيد هاشمپور و صابر ابر در جلوي دوربين كافي است كه اين فيلم را جزو مهمترين كارهاي اين دوره تلقي كنيم.