ظهور دوباره پوپوليسم
علي قنبري
معاون وزير جهاد كشاورزي
در نخستين دور مناظرات انتخابات رياستجمهوري، چهره برتر و موفق مناظرات معاون اول رييسجمهور بود كه توانست به درستي با رفتارهاي غير برنامهاي و تخريبي آقاي قاليباف براي بر چسب زدن به دولت تدبير و اميد، مقابله كرده و وضعيت واقعي اقتصاد و جامعه را تبيين كند. تبلور آقاي معاون اول در مناظرات در واقع درخشيدن دولت يازدهم و جناب آقاي دكتر روحاني بود اگر چه اين دو بزرگ امروز در جايگاه رقباي انتخاباتي يكديگر بودند. تدبير دولت و جناح اصلاحطلب براي داشتن دو كانديدا در صحنه رقابت، سياست درستي بود كه با شرايط و جو حاكم بر انتخابات كشور و تغيير لحظهاي مواضع نامزدهاي انتخاباتي معقول و پسنديده بود. اشراف بالاي جناب آقاي جهانگيري به آمار و ارقام موضوعي كه آقاي قاليباف به آن شديدا معترض بود نقطه قوت دولت يازدهم است كه توانسته است به درستي از چهرههاي قدرتمند و باتجربهاي مانند ايشان بهرهگيري كند در غير اين صورت اداره كشور با نفت 35 دلاري روياي دور از دسترسي بود كه هيچ كس در باور خود نميتوانست بگنجاند. اعتراضهاي چندباره آقاي قاليباف به حضور جناب آقاي جهانگيري غيرقانوني و ناشي از واهمه ايشان به شرايط اداره شهرداري تهران است.
آنچه بيشتر از هر چيز ديگر در اين مناظره نگرانكننده بود، بزرگتر شدن وعدههاي پوپوليستي و دروغهاي انتخاباتي است؛ وعدههايي مانند ايجاد شغل، ايجاد مسكن و بهبود شرايط ازدواج جوانان كه متاسفانه بايد گفت به نوعي استفاده ناصواب از وضعيت جوانان و مشكلات آنها براي جلب آراي آنهاست. آقاي دكتر روحاني در مناظره مشخصا اعلام كردند شما كه ميگوييد يك ميليون شغل ايجاد ميكنيد چرا برنامهاي براي چگونگي اين ايجاد شغل اعلام نميكنيد.
وعدههايي كه هر لحظه بزرگتر ميشوند حاكي از غفلت صاحبان اين وعدهها از بلوغ بالاي جامعه است. جامعه ما امروز از چنان قدرت تفكر بالايي برخوردار شده است كه ميفهمد دولت نهم و دهم با قيمت نفت بالاي صد دلار كشور را به قهقرا سوق داد و دولت يازدهم يك چرخه ركود تورمي عميق را با نفت 35 دلاري به تعديل و رونق هدايت كرد. مردم عواقب كاهش قدرت خريد ناشي از تزريق مستقيم پول به كليه افراد جامعه بهطور يكسان را درك كنند و عين بيعدالتي بدانند.
سياستهاي غلط و شعارهاي نادرست دولت نهم و دهم تجربه تلخ و تكرار نشدني براي باور اجتماعي مردم است و ملت با تماميت خود عواقب برخورد غيرعلمي و غيرتئوريك با مفاهيم اقتصاد كلان را فهميدند و درك كردند كه وقتي يك صدا كليه اقتصاددانان از تورمهاي سنگين ناشي از اعطاي يارانه نقدي و در نتيجه فقيرتر شدن و كاهش قدرت خريد مردم حرف ميزدند، چطور اين سياست پولي انبساطي منجر به تورم شديد افسار گسيخته شد. علوم محض و پارادايم اقتصاد كلان، با ابزاري ساده اقتصاد جهاني را به پذيرش قدرت خود مجاب كرده است و امروز دنيا در دست اقتصاددانان و حقوقدانان اداره ميشود بيشترين مقامهاي تصميمگير دولتها اقتصاددانان هستند چرا كه تغييرات تورم يعني تغيير اندازه نان روي سفرههاي مردم و اين موضوع اگر دغدغه مردم باشد ميدانند كه مملكت با علم و برنامه و تدبير ميچرخد نه با شعارهايي كه روز به روز در حال بزرگتر شدن هستند.
در حقيقت نقطه قوت دولت يازدهم تثبيت و تعديل اقتصاد از ركود به رونق بود و شناسنامه دولت تثبيت قيمتها و حتي تقويت قدرت خريد آنهاست البته پرداخت حقوق و بيمه بيكاري به بيكاران بايد در مقابل شعارهاي غلط و غير علمي رقباي دولت يازدهم، براي تقويت طبقه جوان و بيكار جامعه در قالب يك طرح و برنامه توسط دولت ارايه شود تا مردم با آگاهي بيشتر از چگونگي وضعيت حداقلي خود در چهار سال آينده به انتخاب صحيح هدايت شوند. بايد در مقابل طرح ادعاهاي بزرگ آن هم توسط كانديداهايي كه تجربه مديريت اجرايي موفقي ندارند، از آنها برنامه و چگونگي تحقق اهداف و برنامههاي ايشان را خواست، سوالي كه چندين بار در مناظره اول انتخابات رياستجمهوري از صاحبان اين ادعاهاي پوپوليستي شد و ايشان قادر به پاسخگويي آن نبودند همين بيپاسخ بودن، بزرگترين نشانه براي باور عمومي به تو خالي بودن اين وعدههاست، بايد به خرد اجتماعي احترام گذاشت.
انتخاب موضوع مسائل اجتماعي براي نخستين دور مناظرات انتخابات رياستجمهوري در حالي كه رقابت اصلي انتخابات بر سر مسائل اقتصادي است و برخي به درستي اين انتخابات را جنگ اقتصادي بين نامزدها دانستهاند، انتخاب درستي نبود و نتيجه آن شد كه تمام مباحث اجتماعي به ريشه اقتصادي خود باز ميگشت. اين موضوع ناشي از كوتاهمدت بودن عمر دولتها است و آنها نميتوانند مسائل اجتماعي كه ريشه در ساختارهاي نهادي و قانوني را دارند، در يك عمر چهار ساله حل كنند.