حمله دوباره كيروش به منتقدان تيم ملي
قلعهنويي مسووليت حرفهايش را مثل من بايد بر عهده بگيرد
من اينجا هستم تا به شما درسي بدهم؛ وقتي حرف ميزنيد بايد منتظر جواب باشيد!
گروه ورزش| وقتي امير قلعهنويي در كنفرانس خبري بعد از بازي استقلال- سپاهان درباره ناپاك بودن تيم پشتيباني كارلوس كيروش حرف زد، وقتي او دوباره خبرنگاران و اهالي رسانه را به مسلمانان عمروعاصي كه قلم و تريبون خود را ميفروشند متهم كرد، همه ميدانستند كه سرمربي تيم ملي به اين اظهارنظرهاي تند قلعهنويي واكنش نشان خواهد داد. حمايت رسانهها، مردم و بازيكنان تيم ملي از عملكرد كيروش باعث شد كه قلعهنويي به حمايت از درخشان بپردازد و انتقاداتي را هم از مرد پرتغالي و حاميان و موافقان او انجام بدهد. به اين ترتيب كمتر از 24 ساعت بعد، كارلوس كيروش دوباره جوابيهاي منتشر كرد. سرمربي تيم ملي باز هم روي نقطه نظرات قبلي خود مبني بر اينكه قلعهنويي و درخشان نبايد جايگاهي در فوتبال ايران داشته باشند تاكيد كرد و با ادبيات مخصوص خودش اظهارات اخير سرمربي استقلال را زير سوال برد.
باز هم ميگويم شما نبايد جايگاهي در فوتبال ايران داشته باشيد!
در درجه اول ميخواهم تشكر و قدرداني خود را از صحبتهاي قلعهنويي ابراز كنم. بسيار خرسندم كه ايشان گفته بازيكنان مليپوش استقلال با آمادگي به اين تيم بازگشتهاند تا بتوانند به اين تيم براي كسب موفقيت كمك كنند اما متاسفانه من شخصا نميتوانم چنين صحبتي را انجام دهم چرا كه وقتي بازيكنان استقلال به تيم ملي ميآيند در شرايط آرماني نيستند. بسيار خوب است كه قلعهنويي از درخشان دفاع ميكند اما من نديدم كه او بعد از باخت ما برابر عراق، چنين حمايتي را از من انجام دهد و اين به هيچوجه خوب نيست. درخشان بعد از باخت برابر عراق گفته بود كه كيروش بايد از تيم ملي برود و به اعتقاد من كسي كه چنين نگرشي دارد، اصلا مربي نيست و نبايد روي نيمكت بنشيند. من اين حرف را آن روز زدم و الان دوباره تكرار ميكنم. فكر كنيد كه بعد ازپنج باخت پرسپوليس يك مربي ديگر مدام بگويد، درخشان بايد اخراج شود. اين اصلا اخلاقي نيست. همه مربيان حق انتقاد دارند و ميتوانند نقطه نظرات خود را مطرح كنند. اين جزيي از بازي است. اما وقتي ادامه پيدا ميكند و يك مربي ميگويد مربي تيم بايد اخراج شود، اين مساله كاملا غيراخلاقي و غيرحرفهاي است و كاري است كه درخشان بعد از بازي با عراق انجام داد. وقتي قلعهنويي از درخشان حمايت كرد من شگفتزده شدم. البته من بهطور كل موافق اين نوع حمايتها توسط مربيان هستم ولي وقتي تفاوت نگرش حرفهاي افراد را ميبينم شگفتزده ميشوم. اين نگاه به نظر من «نگاهي قيفگونه» است. وقتي مسالهاي به نفعشان است، از در دروازه وارد ميشوند و بالعكس.
وقتي حرف ميزنيد منتظر جواب باشيد!
قلعهنويي گفته است جاي بازيكناني مانند هادي عقيلي و محمدرضا خلعتبري در تيم ملي خالي بود. من به نظر او درباره حضور اين بازيكنان احترام ميگذارم اما نميدانم كه چرا او نامي از مهدي رحمتي به ميان نياورده است. شايد فراموش كرده يا شايد به خاطر مسائل شخصي حرفي از اين بازيكن نميزند. البته من نظر خودم را دارم و فكر ميكنم جواد نكونام، آندرانيك تيموريان، ساموئل و مهدي رحمتي هم بايد در استقلال ميماندند و بازي ميكردند. اگر قلعهنويي به عنوان سرمربي استقلال اين آزادي عمل را دارد كه از كاپيتان تيم ملي، تيموريان، ساموئل و رحمتي استفاده نكند چرا بنده به عنوان سرمربي تيم ملي حق انتخاب بازيكنان را نداشته باشم. اين تفكر مربيگري است و من هم دخالتي نميكنم. نميآيم بگويم چرا دروازهبانش را كنار گذاشت. من هيچ مساله شخصي با مربيان ايراني ندارم. فقط سعي كردم درسي را به اين افراد بدهم كه وقتي صحبت ميكنند، بايد اين توقع را داشته باشند كه بقيه هم بتوانند حرف بزنند. اگر مربياني مانند بنده صحبتي نميكنيم، به دليل اين نيست كه ترسي داشته باشيم يا اينكه حرفي براي گفتن نداريم. تنها به اين خاطر است كه به اين اصل معتقديم كه مربيان نبايد در رسانهها با هم مجادله كنند. وقتي مربيان در رسانه و به صورت عمومي با هم جدال ميكنند، اين خانواده مربيان است كه تضعيف ميشود و كسي برنده نيست. فراموش نكنيم كه همه ما بازنده خواهيم بود اما اگر پافشاري داشته باشيم كه اين ديالوگ عمومي ادامه داشته باشد، بعد از چهار سال صبر و سكوت اينبار خوشحال خواهم بود كه رسانهها را تغذيه كنم تا جايي كه آنها متوجه شوند كه نبايد در رسانه، مربيان با هم مجادله كنند. به ويژه اينكه در رسانهها به صورت رسمي بگويند يك مربي بايد اخراج شود؛ رفتاري كه كاملا غيرحرفهاي و غيرقابل قبول است. اگر جايگاه سرمربيگري تيم ملي را ميخواهيد بايد سخت كار كنيد، سعي كنيد به پيروزي برسيد، موفق باشيد و سرانجام استحقاق حضور در جايگاه تيم ملي را پيدا كنيد. ضمن اينكه اگر قلعهنويي بتواند به من در صحبتهايي كه با كفاشيان داشتم و تصميمي كه ميخواهم بگيرم كمك كند، بسيار قدردان او خواهم بود.
صحبت درباره من و قلعهنويي است! نه اطرافيانم!
وقتي شما در رسانهها از بعد آماري صحبت ميكنيد، يعني اينكه درك مناسبي از مفهوم آمار نداريد. فوتبال راجع به آمار نيست بلكه راجع به احساسات مردم است و قلعهنويي از اين مساله چشم پوشيده است. قلعهنويي همچنين گفته تيم پشتيبان كيروش افكار ناپاكي دارند. اگر قلعهنويي اين صحبت را مطرح كرده چرا دقيقا نميآيد بگويد منظورش از اين افراد چه كساني است. اگر ايشان فكر ميكند تفكرات اطرافيان من ناپاك است، بايد به او بگويم كه من هم سن بالايي دارم و هم تجربه فراواني و اگر بخواهم به مطلبي واكنش نشان بدهم، بارها و بارها آن را مورد بررسي قرار ميدهم. صحبت اصلي راجع به اطرافيان من نيست بلكه راجع به خود ايشان و من است و پاي كس ديگري را نبايد وسط كشيد. من وقتي صحبتي را مطرح كنم، مسووليت آن را ميپذيرم و شما هم اگر صحبتي را مطرح ميكنيد، بايد مسووليت آن را بپذيريد.
سرمربي تيم ملي ايران درباره ادامه همكاري با فدراسيون فوتبال گفت: ايران بهترين جايي بود كه در طول دوران حرفهاي بازيگريام در آن حضور داشتم و با تمام احترامي كه براي هواداران قائل هستم، بايد بگويم با اين شرايط و امكانات نميتوانم ادامه همكاري دهم.
با اين شرايط ادامه دادن ممكن نيست
به جرات ميگويم ايران بهترين جايي بود كه در طول دوران حرفهاي مربيگريام حضور داشتهام. امروز آمدم تا با همكارانم درباره شرايط آينده صحبت كنم. من نگفته بودم كه استعفا خواهم داد. تمام وظايف و تعهدات ما برنامهريزي شده است و امروز نيز در مورد همين مسائل با همكارانم در كادر فني گفتوگو داشتيم. درباره ادامه همكاري با فدراسيون نيز بايد بگويم با توجه به صحبتي كه در برن امه 90 داشتم، علاقهمند بودم اين فرصت را داشته باشم تا با كفاشيان درباره احساسات و عقايدم صحبت كنم. براي اين فوتبال و هواداران ايران احترام زيادي قايلم و اين احترام بيپايان است. باز هم ميگويم كه ايران بهترين جايي است كه در آن مربيگري كردهام ولي اين حقيقت نميتواند چشمانمان را ببندد. اميدوارم بتوانم بيشتر در ايران بمانم ولي اولا نميدانم در آينده نزديك چه اتفاقي ميافتد. در هر حال بايد بگويم با اين شرايط ادامه دادن، امكانپذير نيست و نميتوانيم انتظارات هواداران را برآورده كنيم. بدون حمايت مالي و با اين اختلافاتي كه پشت پرده وجود دارد، دستيابي به موفقيت غيرممكن است. با كفاشيان صحبت كردم تا از طريق يك تفاهم دوسويه به همكاري خود با فدراسيون پايان دهم. احساس ميكنم اگر من مشكل تيم ملي هستم، براي حمايت از اين تيم بايد بروم. من اين تصميم را در اختيار رييس فدراسيون ميگذارم و اگر مصلحت براي پيشرفت فوتبال رفتن من است، طي يك تفاهم دوسويه اين اتفاق حاصل شود. همه ما اكنون به استراحت و تفكر روي مسائل پيشرو نيازمنديم.