• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3799 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۶ ارديبهشت

كار را بايد به كاردان سپرد

محمد يراقچي مدير نشركتاب پنجره

امسال در نمايشگاه كتاب تهران حضور نداريم. البته اين غيبت دليل خاصي ندارد. تنها دليلش اين است كه مشغول جمع‌آوري كتاب‌هاي‌مان هستيم. اما هميشه جزو كساني بوده‌ام كه اعتقاد داشتم نمايشگاه كتاب بايد محلي براي تبادل نظر و گردهمايي اهالي نشر و اهل فرهنگ باشد تا درباره توليد يك ساله كتاب با يكديگر بحث و گفت‌وگو كنند و با اين گفت‌وگوها و مباحث و ارتباطات تازه‌تري كه در دل همين گردهمايي‌ها پديد مي‌آيد، اشكال تازه‌تري براي توليد كتاب پيدا شود و اين حوزه ارتقا پيدا كند. در واقع نمايشگاه، فرصتي براي رونق و پيشرفت بيشتر توليد كتاب بشود. اما متاسفانه در حال حاضر نمايشگاه كتاب ما، ويترين كتاب نيست بلكه بازار مكاره است و با اين شيوه برگزاري، به مرور حتي از نظر اقتصادي هم به حوزه كتاب و نشر لطمه وارد مي‌كند. خود من به عنوان يك ناشر اگر حيات انتشاراتم را تنها وابسته به نمايشگاه بدانم، بايد اعتراف كنم كه ناشر ضعيفي هستم. چراكه حيات كتاب بايد وابسته به عرضه كتاب در كتابفروشي‌ها و به ويژه در كتابخانه‌هاي سراسر كشور باشد. با اين شيوه است كه صنعت نشر ما رشد و توسعه پيدا مي‌كند اما تا زماني كه در سراسر كشور كتابخانه‌هاي فعال و پويا نداشته باشيم، صرفا با برگزاري نمايشگاه نمي‌توان موجبات گسترش و پيشرفت اين حوزه را فراهم آورد.
نكته ديگر اينكه بايد بگويم نمايشگاه كتاب تهران تاكنون نه تنها انتظارات مرا به عنوان يك ناشر برآورده نكرده، بلكه متاسفانه در اين سال‌ها سير نزولي داشته است. زيرا در حال حاضر نمايشگاه بيش از اينكه بحث جنبه‌هاي فرهنگي و صنعتي‌اش مطرح باشد، به اين سمت رفته كه محلي براي جمع شدن افرادي شود كه گاهي هم ممكن است كتابي هم خريداري كنند! درحالي كه نمايشگاه بايد با برگزاري نشست‌هاي تخصصي و آموزشي، فرصتي براي تبادل نظر اهالي نشر، پديدآورندگان كتاب، متخصصان و اهل فرهنگ و تفكر باشد اما متاسفانه از اين نظر موفق نبوده‌ايم. البته تلاش‌هايي از سوي برگزاركنندگان نمايشگاه و ناشران انجام شده و هر دو گروه زحماتي متقبل شده‌اند اما هنوز به نتيجه مطلوبي نرسيده‌ايم. نكته ديگر اينكه يكي از مسائل ديگر نمايشگاه كتاب ما، مكان برپايي
 آن است.
همه جاي دنيا نمايشگاه كتاب را در مكاني در مركز شهر برگزار مي‌كنند كه دسترسي به آن آسان باشد ولي متاسفانه نمايشگاه كتاب تهران حتي از نظر مكان برگزاري هم تنزل داشته است. اينكه نمايشگاه كتاب ما بعد از 30 دوره همچنان جاي ثابتي ندارد، دلايل متعددي دارد كه بيان همه آنها در اين مقال نمي‌گنجد. اما يكي از راهكارهايي كه به كمك آن مي‌توان به برگزاري آبرومندانه نمايشگاه كمك كرد اين است كه كار را به دست كاردان بسپارند تا هم نمايشگاه به شكل بهتري برگزار شود و هم مكان برپايي آن آبرومندانه باشد.
در اين مدت همكاري ناشران با نمايشگاه كتاب افت و خيزهاي زيادي داشته است. هرچه اصناف و ناشران در امور اجرايي نمايشگاه بيشتر نقش داشته باشند، شاهد نتايج بهتري خواهيم بود. زيرا عواملي كه در حاشيه هستند و مستقيما در كار توزيع كتاب دخيل نيستند، نمي‌توانند آنگونه كه بايد و شايد از نظر تخصصي در اين زمينه نقش داشته باشند. بهترين راهكار اين است كه بايد به ناشران اعتماد داشته باشند و اجازه بدهند آنها خود نمايشگاه را اداره كنند. چراكه نمايشگاه كتاب موضوعي كاملا تخصصي است. درواقع برگزاري نمايشگاه كتاب شباهت بسياري به سمينارهاي پزشكي دارد. طبيعتا در برگزاري اين سمينارها نظارت‌هايي صورت مي‌گيرد اما نكته مهم اين است كه عواملي كه در برگزاري و امور اجرايي آن سمينار نقش اساسي دارند، همه از متخصصان آن حوزه هستند كه به خوبي به مباحث مربوط، اشراف دارند و هرچه حضور اين متخصصان پررنگ‌تر باشد، نتايج بهتري به دست مي‌آيد.
و سخن آخر اينكه 30 سال است كه با حوزه كتاب از جهات گوناگون در ارتباط هستم اما هرگز اين حوزه را اينچنين مورد بي‌مهري و بي‌توجهي نديده‌ام. متاسفانه نوعي بي‌ميلي عمومي نسبت به كتاب وجود دارد كه عوامل گوناگوني در آن دخيل هستند اما يكي ديگر از مشكلات اين حوزه كارآمد نبودن قوانين جدي است تا كتابفروشي‌ها و ناشران بتوانند از حقوق خود دفاع كنند.
اين روزها مي‌بينيم كه به راحتي كتاب‌ها را دانلود و به صورت غيرقانوني منتشر مي‌كنند و ناشران از هر طرف مورد صدمه و آزار قرار مي‌گيرند. اميدوارم سر و ساماني به وضع حقوقي اين حوزه داده شود و نيز اميدوارم اقدامي عاجل صورت گيرد نه اينكه تنها در حد بحث‌هاي بي‌نتيجه بماند. چراكه آثار نويسندگان و مترجمان دست ما به عنوان ناشر امانت است اما وقتي اين آثار قاچاق مي‌شود، حقوق تمام عوامل توليد‌كننده كتاب اعم از نويسنده، مترجم يا ناشر و... مورد تجاوز و صدمه قرار مي‌گيرد و اينگونه است كه جامعه نشر ما هر روز بي‌دفاع‌تر وكوچك‌تر مي‌شود و در اين وضعيت آن عده اندكي هم كه در اين حوزه فعال هستند، نوميد و افسرده و دلسرد مي‌شوند.
متاسفانه اين روزها مي‌بينيم كه كتاب‌هاي غيرقانوني حتي به كتابفروشي‌هاي ما راه پيدا كرده است و آنان نيز به هر دليلي اين نسخه‌هاي قاچاق را مي‌فروشند و به همكاران خود ضرر وارد مي‌كنند و باز هم متاسفم كه بگويم مسائل تنبيهي ما هميشه خيلي شديد و عاجل است اما در مقابل، مسائل حمايتي‌مان بسيار ضعيف و كمرنگ است. در بحث حمايت هميشه مشكل داريم و گاه دوستي‌هاي خاله خرسه به ناشران و مترجمان ما لطمه مي‌زند. اين روزها بيش از هر زمان ديگري ناشران ما به دفاع نياز دارند. ناشر نياز دارد كه توليدش را حمايت كنند همچنان كه در هيچ صنفي به راحتي نمي‌توان توليدات را كپي كرد.
حوزه نشر ما به دليل فعال شدن يكسري ناشر تازه نسبت به گذشته خيلي گسترده‌تر شده و به همان اندزاه، توان دفاع ناشران ما پايين آمده است. هيچ يك از ما موسسه حقوقي بزرگي نيستيم كه بتوانيم 10 تا وكيل را به همكاري دعوت كنيم بنابراين نيازمند حمايت جدي از سوي مقامات مسوول مانند قوه قضاييه و قوه مجريه هستيم و اميدوارم در كمترين زمان ممكن، فكري براي اين وضعيت بشود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون