چرا هواپيماساز نشديم؟
اصغر فخريهكاشان
قائممقام وزير راه و شهرسازي
ساخت ١٠ تا ٢٠درصد قطعات در ايران و استفاده در هواپيماهاي خارجي مستلزم آن است كه اولا اين توان در داخل وجود داشته باشد. دوم، اين قطعه از نظر استانداردهاي بينالمللي مورد تاييد قرار گيرد. سوم، شركت خارجي كه ميخواهد آن را استفاده كند، براي استفاده از آن، رضايت داشته باشد. چهارم، بايد چنين كاري اجازه صادراتي از طرف كشورهاي صادركننده هواپيما داشته باشد. پنجم، اين اقدام با زمانبندياي كه مد نظر ما است، سازگار باشد و قيمت تمامشده آن هم مناسب باشد. در كشور قطعا توانهايي براي ساخت هست؛ اما همه اين قطعات، استاندارد بينالمللي ندارد.
بههميندليل در هواپيماهاي داخلي خود هم كه قرار بود بسازيم و تاكنون نساختيم، مجبور شديم به سراغ افرادي برويم كه داراي استاندارد باشند و آنها قطعات را براي ما تاييد كنند. درحالحاضر هيچكدام از آنها در كشور امكانپذير نيست.
حتي اگر همه اين شرايط فراهم باشد، حداكثر ميتوانيد روي صد هواپيما، صد قطعه بگذاريد، كجاي دنيا براي صد هواپيما، سرمايهگذاري هنگفت ميكنند، وقتي هيچ تضميني وجود ندارد كه ايرباس يا يك هواپيماساز ديگر آن قطعه را بخرد؟! اطلاعات آقاي ميرسليم متاسفانه كافي نبوده است.
ما به جاي اينكه به ايرباس بگوييم ۱۰۰ قطعه ميسازيم، شركتهاي دانشبنيان را به ايرباس معرفي كردهايم تا آنها را ارزيابي و بررسي كند كداميك از آنها ميتواند چه قطعه يا نرمافزار را بسازد و پس از آن، اين قطعات يا نرمافزارها را در زنجيره تداركات ايرباس قرار دهد. ممكن است اين فرآيند به ٥٠ هواپيماي ما نرسد؛ اما وقتي به اين مرحله رسيد، شركتهاي ايراني يكي از ساپلايرهاي ايرباس خواهيم بود و به جاي اينكه براي صد هواپيما قطعه بسازيم، براي هزار هواپيما در سال، فعاليت خواهيم كرد.
با تشكيل كميته مشترك با ايرباس و معاونت فناوري رياستجمهوري، اين اقدام را در دستور كار قرار دادهايم؛ بنابراين آقاي ميرسليم كه چنين اظهاراتي دارد، قطعا اقتصاد صنعت هوايي را نميشناسد. اكنون براي خريد هواپيما از بزرگان هواپيمايي اقدام كردهايم. وقتي اين هواپيما را زودتر به كشور وارد ميكنيم، صرفهجويي ارزي كرده و اشتغال ايجاد ميكنيم و با تعميرات با كمك ايرباس، دانش پلهپله به داخل كشور منتقل ميشود.