نگاهي به تجربه پاريس براي سبزسازي شهر
محلههاي محيط زيستي، ناجيان شهرها
غزل حضرتي
محلهاي محيط زيستي در حاشيه شهر پاريس در حال ساخت است؛ محلهاي كه فاكتورهاي متعددي دارد كه ميتوان به واسطه آنها محيط زيستي ناميدش. تبديل محلهاي كه پيش از اين ايستگاه قطار بوده و بعد تبديل به انبار لكوموتيوها شده و تعميرگاهشان، جايي كه به هيچ وجه محل سكونت افراد نبود به محلهاي كه قرار است آپارتمانهايي با درنظر گرفتن معيار صرفهجويي در مصرف انرژي ساخته شود. محيطي كه در اين محله به وجود ميآيد، با كمترين ميزان آلودهكنندگي محيط زيست است، زبالهها از زير زمين جمعآوري ميشوند، هيچ خودروي آلايندهاي وارد شهرك نميشود، انرژي گرمايشي و سرمايشي منازل و ديگر ساختمانها از انرژي پاك خورشيدي تامين ميشود. همهچيز در اين محله نمادي است از پتانسيلي كه ميتوان در محلات ديگر شهر از آن استفاده كرد، پتانسيلي براي پاك نگه داشتن زمين و محل زيست.
محله «كليشي باتينيول» پاريس، مظهر توسعه پايدار شهرداري شهر است؛ صرفه جويي در مصرف انرژي با بهرهگيري از پانلهاي خورشيدي، مبارزه با گازهاي گلخانهاي از طريق جمعآوري پنوماتيك زبالهها و حفظ تنوع زيستي با ايجاد ديوارهاي گياهي و پاركي به وسعت ده هكتار، گوشهاي از اقدامات توجهكنندگان به محيطزيست در اين شهر است.
ده سال پيش، اين محله كه روي خط حاشيه شهر بوده، شبيه بقيه محلات حاشيه شهرها بود؛ پر از ترنهاي به درد بخور و به دردنخور. محله كليشي بانيتيول در آخرين نقطه شهري است كه به حومه ميرسد. تمام پروژههاي اصلي در شمال و حومه پاريس است. آنچه براي شهرداري پاريس و دستاندركاران مديريت شهري اين شهر مهم است، اين است كه بتوانند مرز پاريس و حومه را از بين ببرند تا شهر يكدست شود. تبديل حاشيه شهر به محلهايي جذاب براي زندگي، يكي از راههاي سريع السير است براي اينكه شهر را به شكل گستردهتر داشته باشند. كارشناس اين پروژه ميگويد: اينجا قبلا قلب پاريس بوده؛ محل كليساي نوتردام. منطقه يك بوده. داريم مركز پاريس را دور ميكنيم، داريم سعي ميكنيم اين شهر مراكز مختلفي داشته باشد.
محله كليشي باتينيول ۵۴ هكتار است. در سال ۲۰۰۲، شهر پاريس تصميم گرفت پروژه گستردهاي راه بيندازد. كارشناس پروژه در ادامه ميگويد: پاريس شهر فشردهاي است كه احتياج به مسكن بيشتري دارد. در اين مركز اصلا پارك وجود نداشت، نخستين هدف اين بود كه اينجا يك پارك بزرگ ساخته شود. در ميانه اين محله، ده هكتار زمين است كه تبديل به پارك جنگلي شد، در واقع جنگلي بود كه با آوردن تجهيزاتي چون مخزن آب براي ماهيگيري، امكانات دوچرخهسواري و وسايل بازي براي بچهها تبديل به پارك جنگلي شد. ما بر آن شديم كه اين محله را به حالت مسكوني درآوريم با درنظر گرفتن استانداردهاي محيطزيستي و تبديل كردن آن به يك شهرك نمونه محيطزيستي.
پارك جنگلي حاشيه شهر براي محله خيلي مهم است، چون هم ميتوان در آن تنوع گياهان را داشت، هم ميتوان عليه گرم شدن كره زمين فعال شد. كارشناس اين محله معتقد است: ساختن پارك در اين محله باعث خنك شدن محله ميشود، چون اينجا خيلي فشرده ساختمانسازي ميشود؛ لذا جمعيت ساكن در اين محله نياز به هواي خوب دارند.
قصر دادگستري هم قرار است به اين محله منتقل شود. در 2017 كار ساختش تمام ميشود و محله در 2020 كامل ميشود. 3500 مسكن، 140 هزار متر دفتر كار، مغازه، مركز تجاري، سرويسهاي دولتي، مدرسه، مهدكودك و سينما در اين محل ساخته ميشود. با در كنار هم قرار دادن اين ساختمانها سعي شده همه خدمات به ساكنان اين محله برسد و در دسترسشان باشد. در ساختمانها اولويت دستهبندي خدمات و واحدها مشخص شده است؛ سرويسهاي دولتي و مدرسهها در طبقه اولاند و خانهها در طبقه دوم. ساخت مدرسه در طبقه پاييني خانهها، ابداع جديدي است تا از همه مكان در اختيار، استفاده كامل بردهشود. نزديك بودن مدارس و شركتها به خانهها از اهداف اين طرح است؛ هدفي كه باعث ميشود شهر اقتصاد خودش را به دست بياورد. با اين روش، باعث ميشود مغازهها مشتري داشته باشند. درست است كه اين شهرك نميتواند كاملا خودكفا باشد و مردم ساكن در حومه، احتياج دارند حتي براي خريد نان، سوار ماشين شوند، اما قصد ما اين است كه مردم همهچيز را در نزديكي خود داشته باشند و كمترين حمل و نقل به خارج از شهرك صورت بگيرد. با همه اينها، حمل و نقل اجباري است اما تلاش ميكنيم كمترين رفت و آمد با خودروي شخصي صورت بگيرد.
اين شهرك 7 هزار و 500 ساكن خواهد داشت و 13 هزار شغل به اين واسطه ايجاد ميشود. براي پر شدن خانهها برنامهريزي كردهايم و ميدانيم همه پر خواهند شد، حتي ميدانيم در هر آپارتمان چند نفر زندگي خواهند كرد.
چرا اسم اين محله محيط زيستي است؟
تبديل منطقه غيرقابل سكونت به منطقهاي با استانداردهاي بالا براي زندگي يكي از دلايلي است كه نام محله كليشي باتينيول را محله محيطزيستي ناميدهاند. احداث پارك با درنظر گرفتن تعداد ساكنان منطقه، تركيب منطقه مسكوني و تجاري و حتي آموزشي در كنار هم با هدف كاهش حمل و نقل و تردد افراد به خارج از شهرك، درنظر گرفتن شوتينگ زباله به زيرزمين و انتقال آن به خارج از شهرك، ممنوعيت تردد و ورود خودروهاي آلاينده و ماشين آلات سنگين به شهرك، تنظيم سرمايش و گرمايش خانهها براساس نور خورشيد و انرژي پاك همه از فاكتورهايي است كه ميتوان محله را محيطزيستي ناميد.
اما هدف ساختن اين حجم مسكن در اين محله، براي گروههاي متنوع و مختلف است. 50 درصد خانهها براي كساني ساخته ميشود كه حقوقشان پايين است و نياز به كمك دولت دارند. 20 درصد خانهها براي كلاس متوسط جامعه و كارمندان طبقه متوسط است، 30 درصدش هم آزاد است براي كساني كه به قيمت روز خانهها را بخرند. تعدادي از اين خانهها هم براي دانشجويان و سالمندان رزرو شده است. افراد مختلف از ردههاي مختلف جامعه قرار است در اين منازل زندگي كنند تا بافت اجتماعي ايجاد شده در اين محله تركيبي از همه افراد جامعه باشد.
انرژي درنظر گرفته شده براي خانهها و ديگر واحدهاي تجاري و اداري همه با يك هدف تنظيم شده؛ انتشار كمتر دياكسيد كربن. سطح انرژي تمام ساختمانها بالاست، عايقبندي با راندمان بالا در آنها كار شده و طوري ساخته شده كه كمتر به شوفاژ و وسايل گرمازا نياز باشد. كولر و شوفاژ جايي در اين ساختمانها ندارد. سيستمهايي در اين واحدها كار گذاشته شده كه ميتواند خنك كنند و به تهويه نياز نداشته باشد. ساختمانهاي اين محله از سنگ ساخته شده، خاصيت سنگ اين است كه تونل گرما ايجاد ميكند. در شرايطي كه گرما زياد باشد هواي خنكي كه به خاطر وجود فضاي سبز ايجاد ميشود هم هوا را خنك و هم دياكسيدكربن را جذب ميكند. پاريس شهر بسيار گرمي نيست و دمايش به اندازه تهران بالا نميرود كه نياز شديد به كولر داشته باشد. در ساختمانهايمان سيستمهاي دوجداره داريم كه دو نوع هوا با دماي مختلف را درنظر ميگيرد. در تابستان هواي خنك را از زيرزمين به بالا ميكشد و خانهها را خنك ميكند و در زمستان برعكس ميشود.
در اين فضا، حشرهها و پرندهها هم وارد محله ميشوند و اكوسيستم را به سوي تكميل شدن پيش ميبرند. در واقع گرماي مورد نياز را از 700 متر زيرزمين با انرژي ژئوترميك ميگيرند. برق آسانسورها، چراغها و فضاي عمومي هم 40 هزار مترمربع فوتو ولتاييك است كه از پنلهاي خورشيدي روي سقفهاي ساختمانها برق را تامين ميكند.
26 هزار متر درخت در تراس خانهها
پارك بزرگي كه وسط محله ساخته شده، پر است از درخت كه در دو سوي خيابانهاي محله هم به چشم ميخورد. بين سنگفرشهاي كف خيابان هم علف سبز شده تا آب جاري شده روي زمين، رواناب نشود و جذب زمين شود. قصد پروژه اين بوده كه آب از طريق جذب شدن به خاك و گياه به زيرزمين برود نه اينكه مستقيم از طريق دريچههاي فاضلاب به سمت كانالهاي زيرزميني فاضلاب برود. قرار است جاده سبزي با گياهان خودرويي كه به همين ترتيب از زمين روييدهاند، درست شود، جادهاي كه تا قبرستان قديمي شهر كه نزديك محله است، ميرود. پاريس دنبال كريدورهاي سبز است، جادههايي پر از گياه. كارشناس پروژه درباره سبز كردن محله ميگويد: تا جايي كه بتوانيم تمام قلبهاي ساختمانها را تا ميتوانيم سبز ميكنيم. 26 هزار متر درخت و فضاي سبز در تراسهاي خانهها كاشته شده. وقتي ميگوييم فضاي سبز، منظورمان چمن نازك نيست، منظورمان درخت است كه حداقل 80 سانت خاك را درگير ميكند. اين درختها 500 تيپ متفاوت در كل شهركاند. ده هكتار فضاي سبز عمومي به اضافه 26 هزار متر روي تراس فضاي سبز كل محله محسوب ميشود.
احداث ايستگاههاي مترو و اتوبوسهاي هوايي كه برقشان را از سقف ميگيرند و ايستگاههاي تراموا با هدف كاهش تردد با خودروي شخصي است. همهچيز در اين محله بر اساس كمتر آلوده كردن محيط زيست است. بخشي از مسير عبوري خودروها به چمن تبديل شدند و ريل تراموا از رويش رد شد تا به جاي جاده خودرو، ايستگاه تراموا داشته باشند. بلواري براي دوچرخهسواري و پيادهروي درنظر گرفتهشده. محدوديت سرعت در خيابانهاي محله به 30 كيلومتر در ساعت ميرسد تا مردم بتوانند در آرامش پيادهروي كنند و محيط براي ساكنان و كودكان امنتر باشد و هوا كمتر آلوده شود. كارشناس اين پروژه در خصوص كم كردن جاي پارك خودروها ميگويد: مخصوصا جاهاي پاركينگ را كم حساب كرديم كه مردم براي پارك خودرويشان جذب اينجا نشوند. در پاريس 50 درصد افراد ماشين دارند اما حملونقل عمومي هم زياد است. سعيمان بر اين است تا كاميونها از اينجا رد نشوند. سيستم جمعكردن زباله در اين محله به اين شكل است كه كاميونهاي زباله براي جمع كردن زباله به شهرك نميآيند، سيستم زيرزميني مكش درست كرديم كه زبالهها را به زير زمين شوت ميكند و با مكش از شهرك خارج و آنجا جمع ميشوند. در مخزن زباله خارج از شهرك هم دو نوع زباله جمع ميشود؛ يكي آنهايي كه بايد سوزانده شوند و آنهايي كه بايد بازيافت شوند. در تمام ساختمانها شوتينگ و مكش وجود دارد. در خارج از محله، ساختماني براي جمعآوري زبالهها ساخته شده كه نماي قشنگي هم دارد، ساختماني با ارتفاعي كم كه روي سقفش سبزيجات كاشته شده. دستاندركاران پروژه محله محيط زيستي نميخواهند جمعآوري زباله مانند آنچه در پاريس ميگذرد، اتفاق بيفتد. اينكه كاميوني بيايد و زبالهها را جمع كند.
از آنجايي كه محله نزديك خط ترن است، ميتوان از اين ظرفيت استفاده كرد و مواردي كه پاريس لازم دارد را در اين بخش انبار كنند. كاميونهاي برقي كار حمل و نقل اين وسايل را از شهر به محله و برعكس برعهده دارند. قصد شهرداري پاريس اين است كه فاصله بين مصرفكننده و توليدكننده كم شود، اين براي هر موضوعي ميتواند صدق كند. آنقدر در پاريس نياز به مسكن است كه بر اساس گفتههاي دستاندركاران پروژه، هيچ كدام از خانهها و واحدها دو روز هم خالي نميمانند. در اين ميان دولت براي كمك به افراد، زمينها را از مديران پروژه ارزانتر ميخرد تا بتواند با قيمتي ارزانتر به مردم اجاره دهد.