• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3812 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۳۱ ارديبهشت

هنرمندان از دولت دوازدهم چه انتظاري دارند

زمستان هنرمندان به سر مي‌رسد؟

گروه فرهنگ و هنر

امروز ديگر بر هيچ كس پوشيده نيست كه چهار سال نخست دولت حسن روحاني به زدودن يادگار تلخ به‌جا مانده از دولت‌هاي نهم و دهم گذشت. انرژي دولتمردان در اين مدت معطوف به سياست خارجي و كنترل تورم و حل بحران اقتصاد شد. در چنين شرايطي فرهنگ و هنر به صورت خودكار در مقام دوم يا سوم قرار مي‌گرفت، به ويژه كه مذاكرات اتمي ايران و قدرت‌هاي جهان نيز در جريان بود. در تمام اين مدت هنرمندان كه كوله بار مطالبات معوق خود را از دولت قبل به دولت تدبير و اميد آورده بودند چشم انتظار نشستند و با درك شرايط كشور صبر پيشه كردند. گرچه مديران فرهنگي نيز با حسن نيت تلاش داشتند آرامش در خانواده هنرمندان برقرار باشد. از اينجا به بعد يك قانون نانوشته بين مديران دولتي و هنرمندان جاري شد «پشتوانه مادي دولت براي حمايت از شما مناسب نيست اما تلاش خواهيم كرد سد راه‌ فعاليت‌هاي‌تان نباشيم» كه معنايي جز حمايت‌هاي معنوي نداشت. حالا با مشخص شدن نتيجه انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم و حمايت همه‌جانبه هنرمندان از ادامه دولت تدبير و اميد وقت آن رسيده كه مسوولان با نگاه ژرف‌تري به مباحث موجود در عرصه فرهنگ و هنر ورود كنند. هنرمندان با تمام كاستي‌ها حمايت تمام قد خود را از رييس دولت دوازدهم نشان دادند و امروز شايد نوبت دولت است كه ‌برداري خود را ثابت كند. به همين دليل بر آن شديم كه يك بار ديگر بخشي از مطالبات چهره‌هاي فرهنگي و هنري را جويا شويم.

 

دولت دوازدهم به هواي تازه نياز دارد

تهمينه ميلاني

تهيه‌كننده و كارگردان

يكي از مهم‌ترين مطالبات فراموش‌شده كه متاسفانه هيچ يك از نامزدهاي رياست‌جمهوري به آن اشاره نكردند، مساله زنان و ارايه راه‌حل براي حل مشكلات بي‌شمار آنها بود!
سال‌هاست كه در كشور ما به‌دليل نگرش سنتي به زنان، اغلب ايشان از فعاليت‌هاي اجتماعي، اقتصادي و مديريتي و به‌طور كلي مشاركت جدي كنار گذاشته شده‌اند. و اگر حركتي از بانوان كشور مي‌بينيم به قيمت گزافي براي ايشان به ثمر مي‌رسد.
به نظرم حالا زمان خوبي است تا بحث حقوق برابر ميان زنان و مردان به‌طور جدي مطرح شود و آقاي دكتر روحاني فراموش نكنند كه بيش از نيمي از راي‌دهندگان ايشان بانوان كشور هستند و از اين نابرابري‌ها و نگاه جنسيتي رنج مي‌برند. طبعا اين نابرابري‌ها در حوزه سينما و به‌طور كلي هنر هم وجود دارد كه گاه صدمات جبران‌ناپذيري را موجب مي‌شود.
وقت آن است دولت دوازدهم از حضور زنان متخصص در كابينه استفاده كند.
آقاي روحاني نبايد در حوزه وزارت و مديريت حزبي عمل كنند و ملاك ايشان براي انتخاب صحيح نبايد قرباني منافع حزب شود كه به گفته خودشان، ايشان رييس‌جمهور همه مردم هستند.
بايد ملاك ظاهر‌بيني و پوشش جاي خود را به شايسته‌سالاري بدهد و تخصص و تعهد ملاك انتخاب كابينه و مديريت كلان جامعه باشد نه جنسيت و ظاهر.
مردم با راي به يك حزب، به آنها اعتماد مي‌كنند و از اعتماد جريان سياسي خاص نبايد به نفع منافع آن حزب استفاده كرد. آقاي روحاني بايد در انتخاب مديران و وزرا بدون در نظر گرفتن مسائل ايدئولوژيك و اعتقادي تنها و تنها به فرديت، تعهد و تخصص افراد توجه كنند. اين حق بانوان كشور است كه در اداره كشور سهيم باشند و حتي بسياري از قوانين براي ايجاد تعادل و عميق‌تر شدن پيوند‌ها، در جامعه اصلاح شود.  متاسفانه خيلي از ما ميزان ايمان آدم‌ها را با روسري سرشان مي‌سنجيم. اتفاقي كه در حرفه‌هاي ديگر نمي‌افتد. شما وقتي مي‌خواهيد به پزشك مراجعه كنيد به پزشك متخصص مراجعه مي‌كنيد.  اين اتفاق براي تندروترين افراد مذهبي هم به همين شكل مي‌افتد. در چنين مواقعي افراد دنبال ظاهر نيستند.
به نظر من اين نگرش بايد در اداره كشور هم نهادينه شود و به ويژه در اداره شهر و حوزه فرهنگ و هنر اتفاق بيفتد.
به نظرم آقاي روحاني از شروع كار دولت جديد بايد ميزان‌سنج ايمان را كنار بگذارند و واقعا به تخصص‌ها و تعهد‌ها ارزش بدهند.جايي كه ملاك ايمان ظاهري افراد باشد، ظاهر فريب‌ها در صف اول قرار مي‌گيرند.  اگر بخواهيم در دولت دوازدهم مطالبات سينمايي را پيگيري كنيم، نخستين و مهم‌ترين مساله در اين حوزه برعهده وزارت ارشاد است. اين وزارتخانه بايد مقابل تندروها و اعمال سليقه‌هاي شخصي آنها بايستد و قانون را ملاك قرار بدهد.
اگر در جامعه قانون حاكم شود، بسياري از مشكلات به خودي خود از بين مي‌رود و ديگر كسي با نظر و سليقه شخصي نمي‌تواند جلوي كنسرت‌ها و نمايش فيلم را بگيرد.
تاكيد من بيش از هر چيزي بر اين است كه همه اقشار جامعه به آقاي روحاني راي داده‌اند و او هم بايد رييس‌جمهور همه اقشار جامعه باشد.
ما در جامعه نيروهاي متخصص و جوان كم نداريم و اميدوارم دولت دوازدهم به جابه‌جايي وزراي كابينه بسنده نكند و به جوان‌‌ترها و بانوان در سطوح مديريتي اعتماد كند. به اعتقاد من دولت دوازدهم به هواي تازه نياز دارد تا نگرش علمي جايگزين نگرش مديريت سنتي شود.

 

فرهنگ و هنر، گنجشك روزي است

مرضيه برومند
كارگردان
پيش از اين من نيز فكر مي‌كردم دولت اول آقاي روحاني به فرهنگ و هنر بي‌توجهي كرده است و به همين دليل، در جلسه‌اي خصوصي به آقاي صالحي‌اميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفتم شما وامدار اهالي فرهنگ و هنر هستيد ولي متاسفانه نه‌تنها براي‌شان كاري انجام نداديد، بلكه ما همه‌جوره مورد حمله كساني بوديم كه قصد تخريب دولت را داشتند و البته ايشان بعد از شنيدن سخنان من دلايلي را مطرح كردند كه پذيرفتم.
وقتي بحث مطالبات هنرمندان مطرح مي‌شود، منظور ما اين نيست كه شخصا از ما حمايت كنند بلكه مقصود ما اين است كه زمينه‌هايي ايجاد شود كه هنرمندان و به ويژه نسل جوان بتوانند فعاليت كنند، نسل جوان، فضا و امكان كار داشته باشند و بتوانند استعدادهاي خود را شكوفا كنند. اين روزها مدام پز تئاتر خصوصي را مي‌دهيم درحالي كه گروه‌هاي جوان به دليل شرايط اقتصادي امكان اجرا و فعاليت در اين سالن‌ها را ندارند. متاسفانه هميشه حوزه فرهنگ و هنر ما و به ويژه هنرهاي نمايشي، دچار كمبود بودجه بوده است كه آسيب آن را ديده‌ايم. در همين انتخابات اخير رياست‌جمهوري در مدت زماني كه تبليغات نامزدها انجام مي‌شد، برايم مثل روز، روشن بود كه ما بخش مهمي از جامعه را از دست داده‌ايم. ما در شهرهاي كوچك و روستاها فعاليت هنري نداريم و به جز چند شهر محدود كه در آنها جشنواره‌هاي نصفه نيمه‌اي برگزار مي‌كنيم و اين در حالي است كه در همين شهرهاي محروم چه بسيار جوانان مستعدي كه به دليل همين محروميت‌ها و كمبودها دچار يأس و نوميدي شده‌اند در حالي كه هيچ كس مانند آنها نمي‌تواند مسائل پيرامون و زندگي روزمره‌شان را در آثار هنري بازتاب دهد. بعد از اين همه سال هنوز اين اتفاق نيفتاده است كه ما گروه‌هاي نمايشي را به صورت خودجوش به شهرهاي كوچك و روستاها بفرستيم تا در اين مناطق تئاتر اجرا كنند. اجراي چنين طرحي چندان دشوار نيست و فقط نيازمند بودجه‌اي اندك و تامين وسيله اياب و ذهاب است اما متاسفانه در شيوه نادرست فعلي، بخش مهمي از جامعه ما از حوزه فرهنگ و هنر بي‌نصيب مانده است. ما اين اقشار را از دست داده‌ايم و وقتي جناح اصولگرا با كارت هديه سراغ آنان مي‌رود، معترض مي‌شويم كه چرا روستاييان فريب مي‌خورند؟! من نيز باور دارم كه سوءاستفاده از فقر مردم، اخلاقي و پسنديده نيست اما به هر حال در شرايط كنوني، اين زمينه وجود دارد.
علاوه بر اين معتقدم بايد نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تغيير كند و بايد بخش‌هايي مانند اوقاف، قرآن، عترت و مداحان و... از زير پوشش اين وزارتخانه خارج شوند چون هر يك از اينها نيازمند بودجه‌هايي مجزا هستند و همه اينها سبب مي‌شود كه ما به دليل كمبود بودجه، مدام دست‌مان را جلوي شهرداري دراز كنيم، هرچند وظيفه شهرداري، توجه به امور هنري و حمايت از آنهاست اما به هر حال منكر اقدامات اين نهاد هم نمي‌توانيم بشويم. شخصا از ديدن چهره‌اي كه آقاي قاليباف در مناظره‌ها از خود نشان داد، متاسف شدم اما ايشان در كنار تمام اشتباه‌ها و خطاهايش، حركت‌هايي مثبت هم انجام داده كه نمي‌توان ناديده گرفت مثل اينكه به گروه‌هاي هنري كمك كرد تا انجمن‌هاي‌شان را راه‌اندازي كنند، ساختمان شماره دو خانه سينما در خيابان وصال را در اختيار اين تشكل گذاشت و تمام مخارج اداري و دفتري‌اش را هم تامين مي‌كند. مي‌دانم برخي از دوستان تصور مي‌كنند اين سخنان را به خاطر اين مي‌گويم كه شهرداري مكان خانه عروسك را در اختيار ما قرار داده است اما واقعا مي‌خواستم بگويم آقاي شهردار شما را به خدا همين خانه عروسك هم مال خودتان!
متاسفم كه بعد از گذشت اين همه سال همچنان فضايي گنجشك روزي بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حاكم است و اين وزارتخانه تا اين حد فقير است درحالي كه مكاني مانند مركز هنرهاي نمايشي هم بايد به سازمان تئاتر تبديل شود تا بودجه مستقل داشته باشد نه اينكه هر ماه چشمش به معاونت هنري باشد تا بودجه اندكي را در نظر بگيرد. حوزه سينما هم مسائل خاص خود را دارد. اگر دست خود ما باشد و ناچار نباشيم، مگر ديوانه‌ايم كه هر سال بابت برگزاري جشنواره فيلم كودك و نوجوان، دنبال اصفهان بدويم فقط براي اينكه نيمي از مخارج برگزاري جشنواره را تامين مي‌كند؟!
به جز حوزه فرهنگ به وزارت آموزش و پرورش هم نقدي جدي دارم متاسفانه در راس اين وزارتخانه شخصي را گذاشتند كه به اين حوزه تسلط كافي ندارد.
و كلام آخر اينكه من نيز مانند برخي ديگر از همكارانم معتقدم قدري جوان‌گرايي لازم است و بايد سيستم خشك آموزش و پرورش تغيير كند. شايد لازمه اين كار اين باشد كه وزارت آموزش و پرورش را به نسل جوان بسپارند و در كنار آنها، مشاوران را از ميان افراد باتجربه انتخاب كنند تا فضاي بهتري بر اين وزارتخانه حاكم شود.

 

براي كمك به روحاني در جهت بهبود اوضاع فرهنگ و هنر آماده‌ايم

ليلي گلستان

مترجم و گالري‌دار

در چهار سال گذشته اتفاق خيلي عجيبي در حوزه فرهنگ و هنر نيفتاد. ما هم توقع زيادي نداشتيم چون آقاي روحاني مشغول آواربرداري هشت سال گذشته بودند. اما الان توقع داريم. توقع داريم كه در حوزه نشر تكليف اين مميزي‌هاي بي‌رويه و بي‌قانون را روشن كنند. توقع داريم كه فضايي به وجود بياورند تا نويسندگان و مترجمان ما به هنگام نوشتن مدام به مميزي فكر نكنند و مدام دچار خودسانسوري نشوند. در مورد حوزه هنرهاي تجسمي ما انتظار داريم كه نمايشگاه‌ها خارج از كشور برگزار شود و براي اين كار از متخصصين و كارشناس‌هاي كارآمد استفاده شود و نه از افرادي كه فقط به فكر ماديات هستند. ما انتظار داريم كه در مجوزهاي مربوط به هنرهاي تجسمي به شناخت هنر و به دانايي و كفايت فردي كه به او مجوز داده مي‌شود نگاه درست شود. بلبشوي زيادي در حيطه تجسمي اتفاق افتاده كه حتما بايد در اين چهار سال آينده رفع شود. حيطه فرهنگ و هنر دو حيطه‌اي است كه حتما بايد در آن از متخصصين و كارشناس‌ها استفاده شود و نه از كساني كه فعلا مشغول كار هستند. ما اهالي فرهنگ و هنر آماده هستيم براي هر كمكي به آقاي روحاني در جهت بهبود وضع اين دو حيطه.

 

ثابت كرديم آرمان ما نه اقتصادي كه فرهنگي است

قطب‌الدين صادقي

كارگردان تئاتر

همين چند دقيقه قبل تيتر مطلبي را مي‌خواندم كه روزنامه لوموند در واكنش به انتخابات ايران منتشر كرده است. اين مطلب چنين عنوان مي‌كند كه ملتي با وجود همه مشكلات موجود اقتصادي، آن هم در منطقه پر تلاطم خاورميانه با اكثريت آرا به ادامه پرداخت يارانه «نه» گفته است. اشتباه نكنيد اين يك كشور در اروپا نيست بلكه مردم ايران با حضور در پاي صندوق‌هاي راي خواسته خود را با صداي بلند بيان كردند. بله! اين نقطه‌اي است كه ما امروز روي آن ايستاده‌ايم و ملت ما همچنان آرمان‌هاي خود را مطالبه مي‌كند. از ياد نبريم كه آرمان‌هاي ما فرهنگي، سياسي و اجتماعي است و هيچگاه از نوع گداپروري نبوده و نيست. وقتي تغيير اتفاق افتاد همه ما انگيزه‌هايي داشتيم، كمي غير مادي اما نه به اين معنا كه مسائل اقتصادي بي‌اهميت تلقي شوند و مسوولان بايد به آن هم رسيدگي كنند. اما نكته مهم اينجاست كه از نظر كلان، بايد در ايجاد توسعه و امنيت پايدار و افزايش رفاه اجتماعي گام‌برداريم. از اين به بعد هيچ توجيهي از سوي مسوولان دولت پذيرفته نيست و آنها نبايد فراموش كنند عرصه فرهنگ چگونه در برابر شيوه اشتباه ايستاد. اگر فعالان عرصه فرهنگ دوباره ناديده گرفته شوند بعد از مدتي و دوباره شاهد بازگشت همان نيروهايي خواهيم بود كه با ايستادگي كنار زديم. امروز در قله‌اي ايستاده‌ايم كه يك خوش‌بيني بين مردم و اهالي فرهنگ به وجود آمده و بايد با تمام قوا حفظ و حراست شود. امروز مي‌بينيم فرهنگ انگيزه‌هاي اقتصادي را كنار زده تا آرمان‌هايش را فرياد بزند و هنرمندان زير بيشترين فشارها اين‌طور از دولت حمايت كردند. به نوبه خودم خواهش مي‌كنم اين‌بار مسوولان اين‌بار به فرهنگ نه به عنوان يك بحث درجه دوم كه در قامت بسيار جدي بنگرند. چون ديگر بايد متوجه شده باشند كه اين فرهنگ مترقي افكار و عقايد كهنه و رياكارانه را كنار زد.

 

ادامه راه اصلاحات مهم بود

ستاره اسكندري

بازيگر

واقعيت ماجرا اين است كه در جريان‌هاي روز گذشته و برگزاري انتخابات بيش از آنكه دلم فقط با جريان دولت باشد، برايم استمرار يك روند و راه اصلاحات اهميت داشت. به نظرم اين ماجرا نه تنها براي من كه براي بسياري ديگر از هنرمندان هم بيش از هر چيز در اولويت قرار داشت. بنابراين در اين مرحله چندان درباره مطالبات بحث نداشتيم بلكه زنده نگهداشتن يك روش و مسير مهم بود. اما در گام بعد به نظرم مطالبات اهالي هنر به ويژه فعالان عرصه تئاتر روشن و مشخص‌ است. از نهادينه كردن تئاتر در جامعه گرفته تا گسترش زيرساخت‌هاي مورد نياز براي اجراي آثار نمايشي در سراسر كشور از جمله مطالبات چندين ساله هنرمندان است. خب همه ما مي‌دانيم كه دولت از نظر اقتصادي در شرايط مناسبي قرار ندارد و گام برداشتن در مسير افزايش سالن‌هاي تئاتر چندان برايش ميسر نيست. ولي اتفاق خوشايند چهارسال گذشته اين بود كه حداقل مانعي بر سر راه فعالان عرصه خصوصي ايجاد نكردند. براي چهارسال آينده بايد به سمتي حركت كنيم كه اين تئاتر خصوصي نوپا قوام بگيرد و گسترش پيدا كند. بنابراين نكته‌اي بسيار حايز اهميت پيش مي‌آيد و آن بازنگري در بحث نظارت و ارزشيابي است، چون با روند گسترش جريان تئاتر خصوصي ديگر امكان ادامه به شيوه گذشته وجود ندارد.
حقيقت اين است كه بعد از دوران رياست‌جمهوري آقاي خاتمي تا اين حد ارتباط نزديك بين اهالي فرهنگ و مسوولان دولت را به ياد ندارم. اينها حالا بعد از سال‌ها با يكديگر گفت‌وگو مي‌كنند و قطعا همه بر اين نكته اتفاق نظر داريم كه گفت‌وگو تنها راه اصلاح امور است. من و همه ما قطعا مخالف در پيش گرفتن هر راهي جز گفت‌وگو براي اصلاح امور هستيم و كسي قصد انقلاب ندارد. اينكه به سطحي از تعامل با دولت برسيم كه همه‌چيز با گفت‌وگوي دو طرف پيش برود بسيار پسنديده به نظر مي‌رسد. يا اينكه دولت به عنوان بازوي مديريتي وارد عمل شود و در بحث نظارت به هنرمندان اعتماد كند.
به عنوان نمونه ديگر مي‌توان به تشكيل گروه «هنر و تجربه» در چهارسال گذشته اشاره كرد كه نمونه ايجاد حاشيه امنيت براي قشر صاحب انديشه در سينما بوده كه تصميمي بسيار درخشان است؛ تصميمي كه به واسطه اعتماد مديران به اهالي سينما گرفته شد و براي گروه زيادي مفر تنفس به وجود آورد. البته اين به معناي فقدان مشكل و كاستي نيست بلكه به طور طبيعي بايد براي قشر جوان هنرجو و دانشجو كه از راه مي‌رسند فكري شود.
ما به خاطر كشور و ايجاد يك امنيت فراگير اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي تمام جامعه پاي صندوق‌هاي راي رفتيم. اگر از دولت حمايت كرديم و تمام‌قد ايستاديم حاصل يك نگاه كلان بود. امكاني كه شايد با كانديداي ديگر فراهم نمي‌شد و مطالبه صنفي هنرمندان در گام بعدي ماجرا قرار مي‌گيرد. تاكيد مي‌كنم آنچه اهميت داشت ادامه راه اصلاحات بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون