ايران 1400 و ميراث سوم خرداد
در واقع، آزادسازي خرمشهر كه طي عمليات بيتالمقدس انجام شد، فراتر از تحليل نظامي، نياز به ارزيابي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي كلان دارد. چگونه وقتي الگوهاي مورد آموزش و تجربه قرار گرفته، در دفاع از كشور بياثر ميشوند، يك فهم دفاعي و نظامي جديد از متن ارادهها و انديشههاي مردمي متولد ميشود؟ جواب اين سوال پيش از هر چيز در يك فهم بنيادين مستتر شده است: خردهتوانهاي مردمي، با انباشت و اميد، تبديل به يك سيل عظيم ميشوند كه هيچ نيرويي را تاب مقاومت در مقابل آن نيست. امام خميني با درك اين نكته و اعتماد به نيروهاي مردمي و انقلابي، ثمره هوشمندي سياسي خود را در سوم خرداد سال 61 براي ايران به يادگار گذاشت.
29 ارديبهشت ماه 1396 نيز، بيشك در تقويم تاريخ ايرانيان، روزي خواهد بود كه با شور، اميد و عقلانيت به ياد آورده خواهد شد. مردم ايران در اين روز مهم، مومنانه و دردمندانه براي التيام زخمهاي اين سرزمين، به صحنه آمدند تا يك بار ديگر اطمينان خود به حسن روحاني را تمديد كنند.
حضور مردم، نويد دوران سياستورزي آگاهيبخش، خردمندانه و اميدوارانه را ميداد. همين حضور بود كه بياخلاقي، عوامفريبي و غوغاسالاري را به كنج انزوا كشانيد. اما ميدانيم كه شادي پيروزي در انتخابات گذراست، شادي ماندگار و واقعي با از ميان برداشتن مشكلات و معضلات شكل ميگيرد. حماسه سوم خرداد، چه درسي براي ثبات بخشيدن به شادي و اميدواري 29 ارديبهشت 1396 دارد؟
به نظر ميرسد اگر آزادسازي خرمشهر را، استخراج تواني ملي از ظرفيتهاي مردمي تلقي كنيم، سخني به گزاف نگفتهايم. فرماندهان جوان، خلاق و خردمند آن دوره را ببينيم: حسن باقري، حسين خرازي، احمد كاظمي، مهدي باكري و احمد متوسليان، در واقع برآيندي از تجربههاي سياسي، اجتماعي و مبارزاتي مردم ايران بودند. اين استخراج توان ملي بسيار سودمندتر و بيضررتر است نسبت به استخراج منابع طبيعي. در اين الگو، استخراج نه تنها موجب كاستي منابع نميشود كه غنا و افزوني آن را نيز سرعت ميبخشد. مديريت اجرايي كشور و به ويژه رييسجمهوري منتخب كه بار سنگين اعتماد مردم را روي دوش خود احساس ميكند، بيش از پيش بايد در اين دوره جديد كه به استقبال قرني جديد نيز ميرويم، با هنر حكمراني، به دنبال استفاده از خردهتوانهاي مردمي براي رفع مشكلات و موانع بزرگ در مقابل سعادت و توسعه ايران باشد.
نگاهي به سرفصلهاي ماموريت دشوار و عافيتسوز دولت جديد داشته باشيم: رفع محروميت، نابرابري و فقر، شكوفايي اقتصادي و فرهنگي، تامين و حراست از حقوق شهروندي و آزاديهاي عمومي، تثبيت و تقويت حاكميت قانون و... شايد ماموريت توسعه ايران 1400، بسي دشوارتر از آزادسازي خرمشهر باشد. با اين حال، تجربه روز بزرگ و فراموشنشدني سوم خرداد، امروز هم پيشروي همه ما و به ويژه دولت جديد است. آيا ميتوان با درونمايه سوم خرداد كه ايراندوستي، شايستهسالاري، عقلگرايي و ايمان و معنويت است، توشهاي براي مسير ايران 1400 داشته باشيم؟