ادامه از صفحه اول
شبكههاي اجتماعي پيروز رسانهاي انتخابات
دانشگاهها و آموزش و پرورش در وهله سوم و رسانههاي مجازي در وهله چهارم، وظيفه آموزش سواد رسانهاي را به عهده بگيرند. اما به دليل سهلانگاري و نگرانيهايي كه دستگاههاي دولتي و راديو و تلويزيون داشتند، هيچ كدام از اين متوليان به موضوع آموزش سواد رسانهاي ورود پيدا نكرد. همه در حد شكلي و شعاري به آموزش سواد رسانهاي ورود كردند. نفس نياز به داشتن سواد رسانهاي باعث شد تعدد و تكثر شبكههاي اجتماعي نوعي آموزههاي مربوط به سواد رسانهاي را شكل بدهند و مردم را دچار يك خودآگاهي كنند تا مردم بر اساس نيازهاي خودشان دست به انتخاب بزنند. قبول داريم كه اين نوع آموزش سواد رسانهاي ناقص و ناهماهنگ است، اما به هر حال كاربران فضاي مجازي هم نبايد معطل نگراني و سهل انگاري و كاهل بودن سيستمهايي مثل آموزش و پرورش و دانشگاهها بمانند. خودشان با توجه به شناختي كه به مرور در شبكههاي اجتماعي پيدا كردند، به نوعي سواد ابتدايي در حوزه رسانهها رسيدند و خوشبختانه توانستند با انتخاب آگاهانهشان نشان دهند كه توانستهاند به اين سواد و پايههاي اوليه اين سواد دسترسي پيدا كنند.
وضعيت يوكويي! اصولگرايان
هيچ مويي لاي درز آن نميرود، در اين صورت بايد گفت كه دچار وضعيت يوكويي شدهاند. بايد دوستانه گفت كه جنگ تمام شده بايد از جنگل بيرون آمد و زندگي جديدي را براي ساختن جهاني بهتر آغاز كرد. جالب است بدانيد كه آن سرباز ژاپني هنگامي كه به ژاپن بازگشت، طرفدار صلح شد و خود را با تغييرات پيش آمده تطبيق داد، هرچند هنوز برخي از اصول گذشته خود را حفظ كرده بود ولي اگر او از همان پايان جنگ تن به واقعيت ميداد، احتمالا نقش سازندهتري در ژاپن ايفا ميكرد.