اصلاحات، مسيري بر ادامه راه
در چنين شرايطي است كه تقابل ميان دولت و ملت پديدار ميشود و متعاقب آن جامعه ايران دو مسير كاملا متفاوت در اشكال گوناگون امتياز را طي ميكند.
نخست مسيري كه امتياز زاست و ديگري مسيري كه امتياز خواه است. در نوع اول مسير از مجاري و كانالهاي خاص ارتباطي با دولت و شبكههاي متنفذ در درون آن باز ميشود و در نوع دوم از طريق مطالبات و خواستههاي مشروع، بحق و قانوني است كه «امتيازخواهي» را در فرصتهاي انتخاباتي به منصه ظهور گذاشته تا دولتمردان را در معرض آزمايش وعدههاي آنان قرار دهند.
گرچه اين دو مسير در هيچ مكان و زماني به نقطه وصل نرسيده و هميشه به صورت موازي طي طريق ميكنند اما جامعه ايراني در ساليان گذشته با تمرين و ممارست توانسته تا حدودي از مسير نخست با پيروي از اصول اوليه دموكراسي عبور كند و به مسير دوم كه خواست همگاني است نزديكتر شود.
نمونه اخير مشاركت در انتخابات از همين اصل پيروي ميكند كه جامعه آگاه ايراني هر گاه لازم بداند در اصلاح و تغيير آنچه به نظر او مراحل توسعه را مسدود يا به كندي ميگرايد، خيزشي اجتماعي از خود بروز دهد.
بديهي است در اين خصوص شكست به منزله «گرا»هاي نادرستي است كه در اين مسير توسط راهبان به رهروها نشان داده ميشود و پيروزي حاصل نشان دهي صحيح و بر اساس نقشه راه است.
آنچه در اين بين حايز اهميت است مسير دموكراسي است كه همه دولتها- خارج از بحث جناحي- بايد اهداف و برنامههاي جامعهپسند خود را با نشان و علايم روشن در اين مسير در معرض ديد همگان قرار دهند تا آينده بهتري در تصور عمومي نقش بندد.