در جستوجوي نويسنده
از سارايوو تا مكزيك
اسدالله امرايي
«پروتك به خواسته قلبياش اعتراف كرده بود كه دلش ميخواهد معلم موسيقي شود؛ ايدهاي الكي كه فقط براي اين پيش كشيده بودش كه پدر و مادرش را از نگراني نجات بدهد و سرش به نقشههاي واقعي خودش گرم باشد و مهمترين نكتهاش هم اين بود كه از مرز اجرا شود.» مردي از ناكجا يكي از دو رمان معروف الكساندر همن، نويسنده بوسنيتبار امريكايي است كه نامش برگرفته از ترانه محبوب او از گروه بيتلز است. از آلكساندر همن پيشتر داستانهاي كوتاهي ترجمه شده بود و اين كتاب نخستين رمان اوست كه با ترجمه ليلا نصيريها در نشر افق منتشر شده است. چند راوي زندگي پرماجراي يوزف پروتك را روايت ميكنند از دوران آرام كودكي او در سارايوو و سالهاي دانشجويياش در بحرانهاي سياسي كييف تا سرگردانيهايش براي يافتن هويتي جديد در شيكاگو. «دوباره كوبيد به ديوار تا اينكه زن جواني پيداش شد كه كلاه حولهاي سرش بود و پدهاي پنبهاي هلالي شكلي زير چشمهايش. زن بدعنق از پشت در توري پرسيد: «ها؟»
- به اين جوان 10 دلار بده به خاطر دلفينها
زن غريد: «چه دلفيني؟» و به پروتك نگاه كرد.
- خفه شو و پول را بياور.
روبرتو بولانيو كه سالهاست كه لقب ناسازگارترين نويسنده امريكاي لاتين را يدك ميكشد، هنوز زير بار سركشيها و نقدهاي تند و گزندهاش قرار دارد و شايد همين كينه تاريخي باشد كه باعث شده چنانكه بايد تحسين نشود. با انتشار رمانهاي ستاره دوردست، 2666 موسيو پين و داستانهاي ديگر و تعويذ اين نويسنده شورشي جاي خود را ميان كتابخوانهاي ايراني باز كرده است. ترجمه رمان ديگري از اين نويسنده، با نام يك رُمانك لُمپن مريم اسماعيلپور و وحيد عليزاده رزازي در نشر ماهي منتشر شده است. «خوابش كه ميبرد، فهميدم براي پيدا كردن گاوصندوق هرگز فرصتي بهتر از اين پيش نميآيد. اتاق به اتاق شروع كردم به دوباره گشتن همه جا. نميدانم كي به سرم زد كه گاوصندوق پشت تابلوهاي ماچيسته يا پشت شمايلهاي پيترينو، قديس سيشل است. با قلبي پر تپش، يكي يكي از ديوار پايين آوردمشان. پشت تابلوها چيزي نبود . كتاب موسيو پن را پوپه ميثاقي به فارسي برگردانده و نشر چشمه منتشر كرده است. ترجمه ديگري از اين رمان هم با ترجمه ميلاد زكريا در انتشارات افق منتشر شده است. موسيو پن يكي از مشهورترين رمانهاي بولانيو است كه نخستينبار چهار سال پيش از مرگ نويسندهاش منتشر شد. «غروب چهارشنبه ششم آوريل ، وقتي آماده ميشدم از خانه بروم بيرون، تلگرافي از دوست جوانم مادام رينو به دستم رسيد كه درش تقريبا با حالتي اضطراري درخواست كرده بود آن شب در كافه بوردو نزديك محل زندگيام در خيابان ريولي حاضر شوم و اين يعني اگر عجله ميكردم هنوز ميتوانستم بهموقع برسم آنجا.» رمان 2666روبرتو بولانيو با ترجمه محمد جوادي در انتشارات كتابسراي تنديس منتشر شد. اسم رمان از بزرگراهي گرفته شده كه به شهري با همين نام ميرسد. بولانيو در رمان تعويذ از جادهاي در مكزيكوسيتي صحبت ميكند و از آن به عنوان قبرستاني در سال ۲۶۶۶ نام برده است. اين رمان قرار بود در اصل به صورت مجموعهاي پنج جلدي منتشر شود كه در نهايت ويراستاران تشخيص دادند در يك جلد آن را به بازار عرضه كنند. رمان درباره چهار پژوهشگر ادبيات است كه شيفته آثار نويسندهاي آلماني هستند و در جستوجوي طولاني خود سر از مكزيك درميآورند كه گمان ميبرند نويسنده آنجاست. روايتهاي تودرتويي از هراس، كشتار، قتل و تجاوز، ناپديدشدگان و فضاي وهم و توطئه و ديكتاتوري.