توضيح موسويلاري درباره تدوين ليست اصلاحطلبان شوراي شهر تهران:
انتقادات بيربط نيست؛ ميشد ليست بهتري ببنديم
گروه احزاب| دو انتخابات مهم و حساس در 29 ارديبهشت برگزار شد و اصلاحطلبان مانند انتخابات 92 و 94 باز هم پيروز شدند. اما اين پيروزي بر خلاف دفعات قبل با چاشني انتقاد همراه بود. انتقاداتي كه اكثر آنها حول محور چگونگي بستن ليست شوراي شهر تهران ميگشت اما پايبندي بدنه اجتماعي اصلاحات به خرد جمعي اين جريان باعث شد تا ليست 21 نفره اصلاحطلبان تمام و كمال راي بياورد. پس از اين پيروزي بخشهايي از اصلاحطلبان همچنان به دنبال پاسخي براي پرسشهايشان درباره چگونگي تدوين ليست ميگردند. پرسشهايي كه موسوي لاري، نايبرييس شوراي عالي سياستگذاري در گفتوگوي روز گذشته خود با خبرآنلاين تلاش كرد تا به آنها پاسخ بدهد:
در تهران شوراي عالي و كارگروههاي مرتبط با آن ليست شوراي شهر را بستند. مهمترين مساله اين بود كه ليست را چگونه ببنديم. در مرحله اول بررسي كرديم كه چه كساني ثبت نام كردند و بعد چه كساني از فيلتر نظارت عبور ميكنند و در مرحله سوم افراد داوطلب حضور در ليست را بررسي كرديم. كارگروه 7 نفرهاي زيرنظر هيات رييسه شوراي عالي اصلاحطلبان تشكيل شد تا نامزدها را شناسايي كنند و ستادي هم براي فعاليتهاي تبليغاتي آماده شد. بيش از 600 نفر از داوطلبين به دبيرخانه شوراي عالي مراجعه كرده و فرم حضور در ليست را امضا كردند. از اين افراد تعداد زيادي از سوابق روشن و درخشاني برخوردار بودند. اما انتخاب 21 نفر از ميان 600 نفر كار مشكلي بود. بايد از هر 30 نفر يك نفر را انتخاب ميكرديم. براي همين كارگروه
14 نفرهاي براي غربال افراد بر اساس شاخصهاي تعيين شده شوراي عالي تشكيل داديم تا 150 نفر را از ميان 600 نفر برگزيدند. صدوپنجاه و چند نفر به اين ترتيب به مرحله دوم انتخاب رسيدند.
سعي ما بر اين بود كه گزينشها چارچوب و شاخص داشته باشد كه بتوانيم بعدا پاسخگو باشيم. علاوه بر تخصصهاي مرتبط با شوراها، شاخصهاي فرعي ديگري هم داشتيم. از جمله آنكه 50 درصد ليست را به زنان و جوانان اختصاص دهيم. البته با پيش فرض اينكه تخصص مرتبط هم داشته باشند. اين كار دو سه هفته وقت گرفت و با وسواس فراوان و دقت بالايي انجام شد. در مرحله بعدي 10 گروه تخصصي در شوراي شهر را شناسايي كرديم، از مسائل شهرسازي و اجتماعي و فرهنگي و حقوقي و... سپس سهم هر يك از اين تخصصها در ليست 21 نفره را مشخص كردند. آن 150 نفر را بر اساس خوداظهاري شخصيشان در اين تخصصها طبقهبندي كرديم. ابتدا ميخواستيم كه همين افراد از ميان خودشان كساني را انتخاب كنند و خودشان به خودشان راي بدهند. جلسهاي هم با حضور آنان گذاشتيم ولي گفتند كه ما شوراي عالي را قبول داريم و داوطلبانه تصميمگيري نهايي را به شوراي عالي واگذار كردند. به همين دليل در جلسه ديگري كارگروهها 42 نفر را از 150 نفر انتخاب كردند و شوراي عالي از بين آنها 21 نفر را انتخاب كردند. مكانيزم ما انتخاب بر اساس تخصصها بود و روش دموكراتيك و صحيحي پيش گرفتيم.
البته شايد ميشد ليست بهتري هم بست اما از ميان 150 نفر با مكانيزم امتياز و نمره و با آراي كارگروه، هيات رييسه و شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، ليست 21 نفره را انتخاب كرد.
انتقاداتي وجود دارد و من هم نميتوانم بگويم همهاش بيربط است اما مكانيزم ما مشخص بود. هيات رييسه شورا، كارگروههايي را تعيين كرد (14 نفر كارشناس غربالگري و 7 نفر كارگروه تخصصي) و نهايتا هيات رييسه از بين 150 نفر، 42 نفر را تعيين و شوراي عالي به 21 نفر در پايان راي داد. طبيعي است كه وقتي موضوعي به راي گذاشته ميشود، هر كسي كه بيشترين آرا را داشت، بالا ميآيد. ما متعهد به كار تخصصي و سهميه 50 درصدي زنان و جوانان بوديم و شايد اگر اين محدوديت را براي خودمان نگذاشته بوديم، چهرههاي شناخته شدهتري وارد ليست ميشدند. اين هم بر اساس تصميمات همگاني شوراي اصلاحطلبان بود. البته صرف امتياز زن و جوان بودن، باعث حضور افراد دراين ليست نشد. بلكه تخصص و تجربه مرتبطشان باعث حضورشان در ليست شد. مثلا در حوزه شهرسازي يك خانم متخصص و يك جوان زير چهل ساله با دانش مرتبط انتخاب شدند. نهايتا ليست ارايه شده تركيب قابل دفاعي بود. مردم چهرههاي شناخته شده مثل مسجدجامعي، محسن هاشمي و الويري در ليست را ميشناختند. اگر هم جواناني آمدند كه كمتر شناخته شده بودند اما نبايد شايستگيها و تواناييهاي آنها را زير سوال ببريم.
ملاك در مراحل دوم و سوم و چهارم انتخاب اعضاي ليست شوراها، يعني تعيين 150 و 42 و 21 نفر، بر اساس خوداظهاري كساني بود كه داوطلب شده بودند. مثلا خانمي با تخصص خودش و معيارهايي كه داشته به جمع 150 نفر رسيده بود. مثلا تخصص ايشان محيط زيست بوده ولي از اينجا به بعد در كارگروه محيط زيست قرار ميگرفت و بعد به ميزان آشنايي تصميمگيرندگان در حوزه محيط زيست درباره او تصميمگيري شد. مثلا در حوزه حقوق 10 نفر حقوقدان وارد جمع 150 نفر شدهاند. از ميان آنها دو نفر بايد به جمع 42 نفر ميرسيدند. راي به آنها بر اساس شناخت شخصي افراد يا شناخت از بيرون بوده و هيچ سهميهاي به حزب يا گروهي داده نشده بود.
اما بايد سهميه زنان و جوانان را لحاظ ميكرديم. براي همين محدوديت برخي افراد با تجربه نتوانستند به ليست راه يابند. با مكانيزم امتيازدهي تا 150 نفر و مكانيزم راي تا 21 نفر با لحاظ تخصصهاي مورد نياز و سهميه زنان و جوانان، تركيب موجود تركيب قابل دفاعي است. از نظر من ممكن است افراد توانمند ديگري وجود داشته باشند كه ميتوانستند در ليست باشند. اما در مجموع ليستي كه ارايه شده، قابل دفاع بود. اگر ما محدوديت استفاده از جوانان و زنان را نداشتيم ممكن بود افراد باتجربهتري بيايند اما ما دنبال اين بوديم كه زنان 30 درصد از سهم ليست را داشته باشند. بنابراين ما در بستن ليست محذوراتي هم داشتيم. همه اعضاي ليست با راي اكثريت انتخاب شدند.
راضي كردن روحاني به كانديداي پوششي
ما به اين جمعبندي رسيديم كه آقاي روحاني كانديداي ما است و از او دفاع كرديم. اما اينكه آقاي روحاني، منحصر به فرد است، زماني معلوم ميشود كه خودش را نشان بدهد. يك بار هيات رييسه شورا شامل من و آقايان عارف و مرعشي با آقاي روحاني صحبت كرديم و يك بار ديگر هم من و آقايان مرعشي و كمالي آخرين صحبتها را با آقاي روحاني انجام داديم. در مرحله اول آقاي روحاني نسبت به اينكه يك نفر ديگر در كنار او وارد انتخابات شود ذهنيت داشت و معتقد بود كه بودن فرد ديگر ممكن است، تبعات منفي داشته باشد. وقتي ما دلايل حضور شخص ديگر در انتخابات را توضيح داديم، آقاي روحاني كه خيلي مخالف بود با ما همراه شد و استدلال ما را قبول كرد. آقاي روحاني در ابتدا خيلي به اين موضوع حساس بود و ميگفت اين طراحي جناح رقيب است. اما ما برايش توضيح داديم و در نهايت او پذيرفت. اما هنوز به ما اعلام نشده بود. روز چهارشنبه كه ثبتنام نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري، سه روز بعد از آن تمام ميشد من گفتم كه آقاي روحاني بايد تكليف را مشخص كند و گفتم اگر او مخالف باشد شوراي عالي تصميم خودش را به شكل ديگري دنبال ميكند.
ما به عنوان دوست و رفيق با آقاي روحاني وارد بحث شديم و او هم كانديداي اصلي ما بود. اما شوراي عالي به نمايندگي از جريان اصلاحطلبي جامعه نميتوانست به ما بگويد كه كانديدايي باشد يا نباشد. ما صميمانه و دوستانه به او گفتيم كه به صلاح شما است كه يك يا دو نفر ديگر در كنار شما باشند. تا اينكه شنبه يعني روز آخر ثبتنام ما ساعت 12 ظهر با آقاي روحاني صحبت كرديم و او همچنان مخالف بود اما گفت اگر نظر جمع اين است من ميپذيرم. ما چند نفر از جمله آقاي جهانگيري را مطرح كرديم و معتقد بوديم كه جهانگيري ميتوانست به خوبي از كارنامه دولت دفاع كند. الان همه آنهايي كه ترديد داشتند از جمله خود آقاي روحاني ميگويند كه بهترين تصميم هماني بود كه شوراي عالي گرفت.
سهمخواهي هرگز
اصلاحطلبان چه در قالب شوراي عالي و چه درقالب افراد و شخصيتها هرگز سراغ سهميه از مديريت نرفته و نميروند چون در شان خودشان نميبينند. اما اينكه آقاي روحاني بايد رويكرد جديدي داشته باشد، درست است. ايشان بايد در چينش كابينه ملي و محلي خود يعني استانداران و فرمانداران پيام راي مردم را ببيند. روحاني نميتواند بگويد كه خودم تصميم ميگيرم. مردم با شفافيت در ميان هياهوهاي مختلف و هزينههاي سرسام آور به جريان رقيب روحاني نه گفتند.