قدر مردم را بدانيد
وحيد معتمدنژاد
فعال فرهنگي
جناب رييسجمهور!
در شب قدر در ميان اصحاب رسانه، هم سخن از شبهاي قدر گفتيد و هم سخن از روزهاي قدر، شب قدري كه معني ولايت علي را همراهي با مردم دانستيد و روز قدري كه راي آنها را در پاي صندوقها ملاك بر گزيدن دولتي مردمي.
جناب رييسجمهور!
حال بعد از سپري شدن دولت اولتان به خوبي رسانهها را شناختهايد- هرچند پيشتر هم با رسانه بيگانه نبوديد- و به نقش آنها در آگاهي رساندن به جامعه واقفيد، اما همين رسانهها تا كجاي درب ورودي دفترتان توانستهاند از بطن و متن تصميمگيريهاي سياسي دولتتان كه درد اقشار مختلف را لمس كرده و تمهيدي در رفع آن بينديشند، باخبر شوند و جامعه را «نگرانزدايي» كنند.
جناب رييسجمهور!
دولت دوازدهم تفاوت چشمگيري با دولت يازدهم دارد و آن پشتيباني قاطع مردمي به ويژه قشر خاكستري از برنامههاي شما است، به يقين بر من خرده نخواهيد گرفت كه به شما عارض شوم، راي مردم به شما، تماما راي به برنامههاي شما نبود كه بيشتر شجاعتتان در راس انتخاب شما ملاك برگزيدنتان شد.
جناب رييسجمهور!
امروز آنچه جامعه ايراني بدان نياز دارد، به تعبير خودتان نماينده مردم است. شما تا كجا بر اين عهد پايبند خواهيد بود كه مبادا در نيمه راه همچون گذشتهها، جامعه و افرادش به سرخوردگي دچار نشده و به دنبال گزينه جديد، فرصتسوزي سياسي ديگري حادث نشود.
جناب رييسجمهور!
به مراتب بيشتر از من و افراد جامعه به شرايط روز داخلي و بينالمللي آگاهيد و ميدانيد هرچند سياستگذاريها دوراز چشم و گوش مردم پايهريزي ميشود و به خيال خامي كه معتقد است «مصلحت نيست كه از پرده برون افتد راز...» بر جامعه سياستورزي ميشود، اما از ياد نبريد شما نماينده مردمي هستيد كه به گواه اسناد خبري در كنارتان ايستادند تا پايههاي دموكراسي در ايران تا سكوي پرش آزادي، محكمتر از هر زماني پايهريزي شود، پس «پرده بردار ز روي كار آدمها... .»
جناب رييسجمهور!
از روزي كه نداي پيروزي مردم در فضاي سياسي كشور به جهان مخابره شد، نهتنها ديدگان جهانيان كه ديدگان مردم ايران هم به دنبال فصل جديدي از سياست در اين كشور است هرچند با تنگناهايي روبهرويتان كنند و بهانه را برگردن بسياري از واژههاي نخنماي سياسي كرده تا شما را متهم كرده و از آب گلآلود ماهي بگيرند، فضايي كه سالها در ايران به ادبيات چالش سياسي براي تقريبا همه رييس دولتهاي گذشته بوده است.
جناب رييسجمهور!
شما بهتر از هركسي مفهوم «تنگنا»و «در تنگنا گذاشتن» را هم ميدانيد و هم لمس كردهايد چه در دوران رياست دولت يازدهم و چه در دوران پرتلاش انتخابات دولت دوازدهم و چه در حال حاضر كه همگان به آن واقفند، در اين خصوص چنانچه عرصه را در هر زمينهاي تنگ ديديد مبناي درخواستتان از مردم به گونهاي باشد كه پايه آن در همان «شراكت اجتماعي» گذاشته شد و شجاعت و بردباري شما تضمين شراكت مردمي خواهد بود در پيشبرد اهداف دولتي كه مردم ترسيم كردهاند، مبادا لحظهاي از اين پشتگرمي مردمي غافل بمانيد.
جناب رييسجمهور!
اين دوره از رياست دولت با تمامي دولتهاي پيشين تفاوت فاحش و ماهوي دارد كه در راس آن نظارت مردمي است بر رويكرد شما و تيمتان. بدين معني كه ملت ايران به دنبال سهمخواهي از شماست، سهمخواهي نه از جنس سياسي كه اين روزها احزاب- چه اصلاحطلب و اعتدالگرا و اصولگرا و... - از شما در تركيب كابينه دارند كه بر عكس سهمخواهي مردم از شما در خصوص اشتغال، رفع تبعيض در تقسيم مشاركتهاي اجتماعي، جلوگيري از انواع رانتخواري، مشاركت مردمي در به اختيار گذاشتن پستهاي دولتي، كوتاه كردن مسير ارتباط مردم با شما و بدنه دولتتان، رفاه، آرامش و آسايش اجتماعي، تامين سلامت جامعه و بسياري از اين دست است.
جناب رييسجمهور!
مهمتر از اينها توجه به ركن چهارم دموكراسي يعني رسانهها است كه هنوز تعريفي جامع از حدود و ثغور آنها در سطح آگاهيرساني به جامعه بيان نشده و هر زمان در معرض خطر توقيف و تعطيلي هستند و به مراتب مهمتر آنكه ميزان يارانه دولتي به رسانهها هيچ مبناي سهمدهي نداشته و معمولا بر اساس سليقهاي اعمال نفوذ ميشود كه در اين خصوص مدارك و اسناد خود بيانگر اين ادعاست.
جناب رييسجمهور!
در پايان تا زماني كه براي مردم بينديشيد، آنان نيز شما را تنها نخواهند گذاشت مگر اينكه تصميم بر غير اين بچرخد كه در اين حال ما مردم ايران هم بر محور ديگري خواهيم چرخيد.
پشتوانه خداوندي و مردمي هميشه پشت و پناهتان