زينب صفري
دو روز قبل به دنبال تصميم شوراي مركزي فراكسيون اصولگرايان ولايي و راي مثبت مجمع عمومي اين فراكسيون، اصولگرايان حسابشان را از مستقلين جدا كردند. آنها قبلا به عنوان دو ساب فراكسيون زيرمجموعه فراكسيون ولايت به رياست علي لاريجاني قرار داشتند. اما حالا با صدور يك بيانيه فراكسيون مجزايي تشكيل دادند تا به گفته حميدرضا حاجيبابايي يك دوقطبي فكري در مجلس به وجود بياورند. حاجيبابايي، رييس فراكسيون اصولگرايان ولايي در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد كه اصولگرايان مستقل به وعدهها و تصميمات مشترك پايبند نيستند و به همين دليل هم ولاييها تصميم به جدا شدن گرفتند. حاجيبابايي درباره اينكه اين تصميم به معني عبور آنها از علي لاريجاني خواهد بود، ميگويد: اين حركت ما هيچ معنا و مفهومي در ارتباط با آقاي لاريجاني ندارد اما اينكه نظر فراكسيون در مورد آقاي لاريجاني در آينده چه ميشود به تصميم فراكسيون ربط دارد و هيچ موضوعي هنوز مطرح نشده است. در همين حال اما مهرداد لاهوتي، سخنگوي مستقلين هم به «اعتماد» ميگويد ما از ابتدا هم دو فراكسيون جدا از هم بوديم و كساني كه بر خلاف وعدههاي انجام شده عمل كردند ولاييها هستند. او ميگويد فراكسيون مستقلين و ولايي نميتوانستند در كنار هم باشند. چون ما حامي دولت هستيم و ميخواهيم موفق شود اما آنها مخالف دولت هستند و ميخواهند چوب لاي چرخ دولت بگذارند. گفتوگوي «اعتماد» را در ادامه ميخوانيد.
اختلافات شما با فراكسيون مستقلين بر سر چيست و چرا تصميم گرفتيد از فراكسيون ولايت جدا شويد؟
ببينيد در يك سال گذشته كه مجلس تشكيل شده است، ما فراكسيون ولايت را داشتيم كه در چهارچوب آن كار خودمان را شروع كرديم و جلو رفتيم. اما تعدادي از دوستان ما نظرشان اين بود كه مستقل هستند و فراكسيون مستقلين را راه انداختند. بعد قرار شد در قالب دو ساب فراكسيون زيرمجموعه همين فراكسيون ولايت كار كنيم. اما بعد از آن ما هر تصميمي كه ميگيريم و ميخواهيم وارد ميدان شويم به يكباره ميبينيم اين نظر تغيير ميكند. يعني دوستان مستقل ما قولهايي ميدهند كه بعد موقع عمل طور ديگري عمل ميكنند.
ممكن است چند مورد را مثال بزنيد؟
مثلا در راي اعتماد به سه وزير كابينه، استيضاح آقاي آخوندي يا نظارت بر انتخابات شوراها و خلاصه هر جايي كه تصميم مشترك ميگرفتيم در عمل ميديديم كه كار ديگري ميكردند. به همين دليل ما به فكر افتاديم كاري انجام بدهيم. چون بيرون از مجلس هم از طرف مردم مورد بازخواست قرار ميگرفتيم كه چرا در فلان مورد اين تصميم را گرفتيد، شما كه اكثريت هستيد...
واقعا فكر ميكنيد شما در اكثريت هستيد؟
به هر حال انتخاب آقاي لاريجاني نشان داد ما در اكثريت هستيم.
البته در اين مورد هر سه فراكسيون توافق كردند و اصلا گزينه ديگري هم معرفي نشد.
اما اگر توافق هم نميكرديم همين نتيجه ميشد. به هر حال الان دوستان فراكسيون اميد هم با همين مشكل روبهرو هستند. بالاخره براي آنها هم معلوم نيست تعدادشان چند نفر است و چه كساني با آنها هستند و چه كساني نيستند. و به چه نحوي ميتوانند تصميم بگيرند. من فكر ميكنم الان در مجلس بايد به سمت يك شفافيت و دوقطبيسازي فكري برويم. بالاخره هر كسي اميدي است واقعا اميدي باشد و هر كسي ولايي است واقعا ولايي باشد. ممكن است كسي بگويد من ميخواهم مستقل باشم. ايرادي ندارد اما واقعا مستقل باشد. به هر حال ما نميتوانستيم با آن شرايط كاري انجام بدهيم. چون ما زير مجموعه يك فراكسيون ديگر مطرح ميشديم و تصميمات نهايي در آن فراكسيون گرفته ميشد كه اعتمادي براي ما نبود اين تصميمات انجام ميپذيرند.
با وجود آقاي لاريجاني در راس فراكسيون ولايت شما اعتمادي به تصميمات گرفته شده نداشتيد؟
بله. با وجود ايشان ما تصميماتي گرفتيم كه برعكس آنها در مجلس اجرا شد. يعني ما عمل كرديم اما آنها عمل نكردند. به همين دليل فكر كرديم بهتر اين است كه فراكسيون ولايي خودش جدا باشد و زير مجموعه هيچ فراكسيون ديگري قرار نگيرد. دوستان مستقل هم هر طور ميخواهند عمل كنند. اگر مشتركاتي با فراكسيون اميد داشتيم، ميتوانيم با آنها تعامل كنيم. اصلا ما با فراكسيون اميد در برخي موارد راحتتر ميتوانيم كارها را هماهنگ كنيم.
واقعا! تجربهاي از اين كار مشترك با فراكسيون اميد داشتيد؟
بله. بالاخره تجربه باعث شده اين حرف را بگويم. نمونه آن همين موضوع اصل 44 در مجلس بود كه با همكاري ما با اميد شكل گرفت. خيلي هم خوب بود و همه هم راضي هستند. لذا لازم بود ما فراكسيون قدرتمندي داشته باشيم كه خودمان تصميم بگيريم و خودمان هم اجرا كنيم.
خيليها معتقدند اين حركت شما به معناي عبور ولاييها از آقاي لاريجاني است...
اين حركت ما هيچ معنا و مفهومي در ارتباط با آقاي لاريجاني ندارد.
چرا؟ به هر حال شما از فراكسيوني كه ايشان رياستش را داشت خارج شديد...
آقاي لاريجاني رييس فراكسيون بودند و زير مجموعه آن دو ساب فراكسيون حضور داشتند. حالا يكي از اين دو ساب فراكسيون كه فراكسيون ولايي باشد به اين جمعبندي رسيده است نميتواند اقدامات خودش را در اين قالب ادامه دهد. اما اينكه نظر فراكسيون در مورد آقاي لاريجاني در آينده چه ميشود به تصميم فراكسيون ربط دارد و هيچ موضوعي هنوز مطرح نشده است.
در انتخابات هيات رييسه هم مطرح شد كه طيفي از شما به دنبال رياست گزينهاي جز آقاي لاريجاني بودند...
بله، البته طيف گستردهاي هم بودند. اما من اين جريان را مهار و سعي كردم به توافق برسيم. اما مساله اينجاست كه توافقي كه انجام داديم يك چيز بود و بعد اتفاقي كه افتاد چيز ديگري بود. يعني عدهاي برعكس آن توافق پيش رفتند و بخشي از آن را اجرا كرديم و بخشي ديگر اجرا نشد. به هيمن دليل كل توافق سهجانبه به هم ريخت. آن توافق فقط در مورد رييس مجلس اجرا شد و براي بقيه اجزا ليست اجرا نشد. اين نتيجه بد عمل كردن بود.
آقاي لاريجاني درباره اين تصميم شما چه نظري دارد ؟
ما اصلا با ايشان هيچ صحبتي نكرديم. ما فكر ميكنيم تبعات اين دوقطبيسازي در مجلس مثبت خواهد بود. در مجلس بايد رقابتي كار كنيم.
وزن فراكسيون شما آنقدر زياد هست كه بتوانيد فضا را دوقطبي كنيد يا جدا شدنتان از مستقلين بتواند شما را به اهدافتان نزديك كند؟
بله. حتما همينطور است.
الان فراكسيون اصولگرايان ولايي چند نفر هستند؟
الان نميتوانم عدد بگويم. چون با اين حركت جديد ما برخي قصد دارند به فراكسيون ما بپيوندند. پيش از اين گفته ميشد شما فراكسيون كارآمدي نيستيد. درست هم ميگفتند ما در آن تركيب نميتوانسيم كارآمد باشيم. چون فرمان دست ما نبود. اما الان ديگر تصميمگير خودمان هستيم. از همين ديروز كميتههاي مختلفمان را تشكيل داديم. تا همين الان حدود 130 نفر در فراكسيون ما ثبتنام كردهاند. البته برخي از آنها مشترك با فراكسيونهاي ديگر هستند كه بايد تصميم بگيرند و در يك فراكسيون بمانند.
در رابطه با كابينه دوازدهم چه برنامهاي داريد؟
يكي از بحثهاي ما اين بود كه وقتي دولت ميخواهد كابينه خودش را معرفي كند دست كم 120 نماينده فراكسيون ولايي هستند كه رايشان تاثيرگذار خواهد بود. لذا تصميم گرفتيم خودمان مستقيم وارد شويم و با دولت تعامل كنيم. چرا به يك نفر بگوييم و او به دولت پيام ما را برساند و ما هم هيچ اطلاعي نداشته باشيم كه نتيجه چه شد. چون قبلا فراكسيون چندان در جريان قرار نميگرفت كه چه اتفاقي در حال رخ دادن است و فقط ما مجري بوديم. اما الان تصميمگيرنده هم هستيم. ممكن است در مورد يك وزير به توافق برسيم يا وزيري را به دولت پيشنهاد بدهيم. ما ميخواهيم با دولت تعامل مثبتي داشته باشيم.
فعاليت مشخصي را در اين زمينه شروع كرديد؟
كميته مربوط به رايزنيهاي كابينه را به تازگي تشكيل داديم و از هيمن امروز كارمان را شروع ميكنيم. اما هنوز جلسهاي با دولتيها نداشتهايم.
فكر ميكنيد دولت با توجه به خطمشي متفاوت شما رغبتي براي اين تعامل داشته باشد؟
به هر حال يك فراكسيون است و 120 نماينده. در مجلس گاهي با يك راي، سرنوشت يك وزير جابهجا ميشود. دولت نميتواند ما را در نظر نگيرد. اين يك تعامل دو جانبه است. هم به تقويت مجلس و هم به تقويت دولت ميانجامد. ما به دنبال تعامل دوستانه هستيم. الان دولت و مجلس با هجمه عظيم بيكاري مواجه است. دولت بايد طبق برنامه ششم يك و نيم ميليون شغل در هر سال ايجاد كند. پس بايد دولت توانمندي داشته باشيم. لذا من هميشه تعامل را بيشتر از تقابل قبول دارم. تعامل همراه با نقد و انصاف به دولت كمك ميكند كارها را بهتر پيش ببرد.