برشي از دادگاه قاتل شهيد مطهري
مادرم از قاتل پرسيد پشت صحنه چه بوده است؛ ولي ضارب چيزي بروز نداد و گفت مخالف روحانيت بوديم و به من گفتند آقاي مطهري مغز متفكر روحانيت است و به بقيه خط ميدهد، چه كسي داوطلب زدن اوست؟ براي همين داوطلب ترور شدم. او گفت در كشيكهاي اوليه، ديدم دختر نوجواني با چادر مشكي ميخواست به مدرسه برود و دلم سوخت كه درست نيست او را از داشتن پدر محروم كنم، ولي باز دوباره ياد افكار آخونديسم تبهكار افتادم و اين كار را كردم. ضارب بعدها در زندان كتابهاي استاد را خوانده بود و پشيمان شده بود. گريه ميكرد و ميگفت من را ببخشيد و آتش بزنيد. (گفتوگوي علي مطهري با كتاب هفته «نگاه پنجشنبه»)