• ۱۴۰۳ جمعه ۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3847 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۵ تير

آخرين آرزوي ادوارد آلبي:

دست‌نوشته‌هايم را از بين ببريد

بهار سرلك

 فرانس كافكا و ادوارد آلبي از يك نظر وجه مشترك دارند. هر دوي اين نويسنده‌ها رسما خواستار از بين بردن آثار نيمه‌تمام‌شان پس از مرگ شدند. نمايشنامه‌نويس امريكايي پاييز سال گذشته از دنيا رفت و بنابر بخشي از وصيت‌نامه او، كه در اختيار نيويورك‌تايمز قرار گرفته است، آلبي از دو تن از دوستانش- آرنولد تورن حسابدار و ويليام كاتز طراح- درخواست كرده بود تمامي آثار نيمه‌تمامش را از بين ببرند. اين درخواست از جهتي غيرعادي است اما بي‌سابقه نيست. حتي عبارتي در قانون براي توصيف اين وضعيت به كار رفته است: «نظارت دست مرده» و گرچه موافقت با اين درخواست و اجبار در انجام آن بحث‌برانگيز بوده است اما از فرانس كافكا تا آدام ياچ، موزيسين و رپر امريكايي اين درخواست در وصيت‌نامه آنها عنوان شده است.
ضربه‌اي كه وصيت‌نامه آلبي بر بدنه هنر نمايشي وارد مي‌آورد، هنوز در هاله‌اي از ابهام قرار دارد. دو وصي اين درخواست از دوستان قديمي اين نمايشنامه‌نويس هستند و از هر گونه مصاحبه‌اي خودداري مي‌كنند. آنها صحبتي درباره اينكه تا به حال دست‌نوشته‌اي را به دست فراموشي سپرده‌اند، نمي‌كنند. اما وصي‌هاي آلبي، درخواست‌هاي ديگر اين نويسنده را به مرحله اجرا درآورده‌اند؛ پاييز پيش‌رو حراجي ساتبي بيش از 100 اثر هنري را كه آلبي گردآوري كرده بود به فروش مي‌گذارد. كارشناسان مجموع فروش اين آثار را 9 ميليون دلار را تخمين‌ مي‌زنند، مبلغي كه عايد بنياد آلبي مي‌شود. (اين نمايشنامه‌نويس هرگز ازدواج نكرد، فرزند يا قوم‌وخويش نزديكي نداشت. بنابراين بنياد او، تنها ذي‌نفع املاك و دارايي‌هاي او است.)
حتي اگر اجراي اين خواسته‌ها جنجال‌هايي را پيش آورد، وصي‌هاي آلبي مصمم هستند خواسته‌هاي او را جامه عمل بپوشانند؛ براي مثال در ماه مه، آنها به مسوولان سالن تئاتر كوچك Oregon اجازه ندادند بازيگر سياهپوست شخصيت فرعي مو بور نيك را در مشهورترين نمايشنامه آلبي «چه كسي از ويرجينيا وولف مي‌ترسد؟» ايفا كند و دليل اين اقدام خود را مقاصدي كه نمايشنامه‌نويس پيش از مرگش بيان كرده بود، عنوان كردند. اگر بخواهيم خطرات احتمالي اين وصيت را دست‌كم بگيريم حداقل بايد از خواندن و ديدن يك اثر آلبي صرف‌نظر كنيم. پيش‌نويس نهايي آخرين پروژه آلبي - «Laying an egg» درباره زن ميانسالي كه براي باردار شدن در كشمكش و تقلا  است- كه دو بار تاريخ روي صحنه رفتن اين نمايشنامه مشخص شد و هر دو بار توسط خود آلبي اجراي آن لغو شد. او معتقد بود اين نمايشنامه هنوز آماده نيست.
حتي اگر وصي‌ها پيش‌نويس آلبي را از بين ببرند، روزنه اميدي براي وجود نسخه‌هاي ديگري از اين نمايش هست؛ اليزابت ايرلند مك‌كان، يكي از تهيه‌كنندگان تئاتر برادوي مي‌گويد حداقل يك نسخه ناقص از اين نمايشنامه دارد اما مشخص نيست آلبي روي پروژه‌اي كه فقط خودش از داستان آن آگاه بود، كار كرده يا نه. همچنين مشخص نيست آلبي دست‌نوشته‌هاي ديگري از خود به جاي گذاشته است يا نه. يا زباني كه در وصيت‌نامه به كار برده است فقط مي‌تواند به نخستين پيش‌نويس‌هاي نمايشنامه‌هاي منتشرشده‌اش تعميم پيدا كند. ديويد‌اي. كرسپي، رييس انجمن ادوارد آلبي و استاد نمايشنامه‌نويسي در دانشگاه ميزوري مي‌گويد: «مايوس شده‌ام؟ بله. چرا كه كوچك‌ترين اثر از يك نويسنده مي‌تواند دريچه‌اي رو به سير خلاقيت نويسنده بگشايد. غافلگير شده‌ام؟ نه. آلبي محتوايي را كه در دسترس عموم مردم قرار مي‌گرفت، به‌شدت كنترل مي‌كرد. »
آلبي بيشتر براي درام تاثيرگذار «ويرجينيا وولف» (1962) شناخته مي‌شود كه اقتباس سينمايي آن با بازي اليزابت تيلور و ريچارد برتون روي پرده رفت. او سه بار جايزه پوليتزر را به خانه برد؛ سال 1967 براي «توزان ظريف»، سال 1975 براي «چشم‌انداز دريايي» و سال 1994 براي «سه زن بلندبالا». دو بار هم جايزه توني، معتبرترين جايزه تئاتر امريكا را براي نمايش‌هاي «ويرجينيا وولف» (1963) و «بز، يا سيليوا كيست؟» (2002) به دست آورد. همچنين جايزه يك عمر دستاورد هنري توني را در سال 2005 از آن خود كرد.
اين نمايشنامه‌نويس سپتامبر سال گذشته در سن
88 سالگي از دنيا رفت. وصيتنامه او كه در سال 2012 آن را امضا كرده است، در دادگاه سافولك كاونتي ساروگيت ثبت قانوني شده است؛ او در بخشي از وصيتنامه‌‌اش مي‌نويسد: «اگر در زمان مرگم اثري نيمه‌تمام از خود بر جاي گذاشتم از وصيانم مي‌خواهم آنها را از بين ببرند. » همين بخش از صحبت‌هاي او است كه مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. در وصيتنامه مي‌خوانيم تا زماني كه دست‌نوشته‌هاي او از بين بروند، «وصي‌ها بايد طوري با دست‌نوشته‌ها برخورد كنند كه گويي به‌شدت محرمانه است و اطمينان حاصل كنند چنين اطلاعاتي رونويسي نمي‌شوند، در دسترس بازبيني‌ها و بررسي‌هاي پژوهشي و انتقادي يا به هيچ‌وجه در دسترس عموم قرار نمي‌گيرند.»
اما يكي از پيچيده‌ترين بخش‌هاي وصيتنامه‌ آنجايي است كه مسووليت «نيمه‌تمام تشخيص دادن دست‌نوشته‌ها» را به گردن وصي‌ها مي‌اندازد. مسووليتي كه درخواست از بين بردن يا حفظ آثارش را شامل مي‌شود. برخي هنرمندان از حق تصميم‌گيري آلبي براي موقعيت نوشته‌هايي كه پس از مرگش منتشر مي‌شوند، دفاع كرده‌اند. اما وكلايي كه تداخلات دارايي‌هاي قانوني و مالكيت معنوي را مورد بررسي قرار داده‌اند، معتقدند در وصيتنامه آلبي، چشم‌اندازي تيره‌وتار مي‌بينند. در طول تاريخ شاهد حضور وارثاني بوديم كه حكم خود را جايگزين هنرمندان درگذشته كرده‌اند و قانون ناچيزي در مورد درست بودن اين اقدام وضع شده است. از مشهورترين مثال‌هاي آن مي‌توان به كافكا اشاره كرد؛ او از دوستش، ماكس برواد، خواسته بود همه دفاتر خاطره‌نويسي و دست‌نوشته‌هايش را بسوزاند اما برواد اجازه انتشار رمان‌هاي منتشرنشده اين نويسنده را مي‌دهد. يوجين اونيل اظهار كرده بود نمايشنامه «سفري طولاني از روز به شب» تا 25 سال پس از مرگش منتشر نشود و روي صحنه اجرا نشود اما بيوه او سه سال بعد اجازه انتشار و اجراي آن را داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون