گروه سياسي
افساد فيالارض از طريق مشاركت در اخلال به نظام اقتصادي كشور با علم به موثر بودن اقدامات در ضربه زدن به نظام مقدس جمهوري اسلامي، مشاركت در كلاهبرداري از شركت ملي نفت ايران، شركت اچكي و صندوق بازنشستگي به ميزان يك ميليارد و 200 ميليون يورو و پولشويي، عناوين مجرمانهاي بودند كه قرائت آنها آغازگر دومين جلسه رسيدگي به اتهامات متهمان رديف دوم و سوم پرونده نفتي شدند. شعبه 28 دادگاه انقلاب كه به رياست قاضي محمد مقيسه مشغول بررسي پروندهاي است كه از سوي ديوانعالي كشور راي اعدام شعبه 15 دادگاه انقلاب را براي مهدي شمس و حميد فلاح هروي نقض كرده، در دومين روز از اين رسيدگي باز هم به دفاعيات متهم رديف دوم اختصاص يافت. فردي كه تمامي اتهامات موجود در كيفرخواستش به دليل شراكت با بابك زنجاني و از همه مهمتر معرفي او به مسوولان دولت گذشته، نگاشته شده است، در برابر سوالاتي كه قاضي مقيسه از نقش او ميپرسد، از افرادي ميگويد كه در آن روزها بودند و اكنون خود را كنار كشيدند. مهدي شمس عنوان ميكند: «آقاياني كه خود را كنار كشيدند ميدانند چه خبر بوده است؛ زمان تحريم بود و فردي به من گفت شما جهاد ميكنيد و نبايد پشت زنجاني را خالي كنيد. در آن زمان همه بابك زنجاني را تاييد كرده بودند، از وزرا گرفته تا مسوول حقوقي وزارت نفت، مسوول شركت اچكي و غيره، من چه كارهام كه بخواهم بابك را تاييد كنم يا نه». اما حرف قاضي مقيسه از اقداماتي است كه از سوي متهم رديف دوم پرونده نفتي سر ميزند تا چند وزير دولت دهم را قانع به اعتماد به زنجاني كند. قاضي مقيسه ميگويد: «شما سه وزير صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصادي و دارايي و وزير نفت و همچنين رييس كل بانك مركزي را قانع كرديد، بابك آدمي توانمند، با پشتوانه و داراي دو بانك است، طوري كه سه وزير، قرارداد نفتي را امضا كردند و محمولهها را عملا به شخص شما تحويل دادند» تا به او اعلام كند: «شما يكي از متهمان واقعي پرونده هستيد لذا مظلومنمايي نكنيد.»
متهم: چطور زنجاني دروغگوست اما اظهاراتش عليه من مورد استناد است؟
به گزارش خبرگزاري ايرنا، قاضي مقيسه در اين جلسه با اعلام عناوين مجرمانه متهم رديف دوم پرونده نفتي از مهدي شمس ميخواهد كه با حضور در جايگاه در برابر اتهامات وارده از خود دفاع كند، اما حضور او در پشت جايگاه با يادآوري حرفهاي قاضي همراه ميشود. وي خطاب به قاضي گفت: شما سه سال گذشته گفتيد كمك كنم و من هم گفتم، اگر رها شوم پول را بر ميگردانم اما رها نشدم؛ دو سال و نيم در حبس انفرادي بودم و حتي نتوانستم با فرزندانم كه فارسي نميدانند به انگليسي صحبت كنم. او شعر «گنه كرد در بلخ آهنگري، به شوشتر زدند گردن مسگري» را خواند و گفت: اين حكايت من است؛ گناه را فرد ديگري مرتكب شده است و من اينجا حاضر شدهام، همه اتهامات مندرج در كيفرخواست كذب است. شمس با بيان اينكه بابك زنجاني در دادگاهها 91 بار جاعل، كاذب و دروغگو خطاب شده است، گفت: چطور وقتي او دروغگوست اظهاراتش عليه من را استناد پرونده قرار ميدهيد و اين نشاندهنده گزينشي بودن كيفرخواست و مصادره به مطلوب است. وي با اشاره به تماس تلفني مسوول پيگيري قبلي مطالبات نفت با او و صداي دادستان كه امان داد كه بيايد و به آنها كمك كند، افزود: به محض بازگشتم، من را حبس كردند. از بازگشت به ايران پشيمان نيستم اما ظلم و فشار فراواني به من و خانوادهام وارد شد و حتي دولت انگليس من را به خاطر دور زدن تحريمها، تحريم كرده است.
قاضي: سه وزير دولت قبل را قانع به همكاري با زنجاني كرديد
در اين حين قاضي مقيسه خطاب به شمس گفت: شما در فشار قرار داريد؟ چه فشاري؟ جايگاهي كه شما در زندان داريد من در خانه ندارم، علاوه بر اين كسي به شما اماننامه نداده است شما عضو باند اخلالگران در نظام اقتصادي هستيد پس خود را آدم عادي جلوه ندهيد. وي خطاب به اين متهم افزود: شما سه وزير صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصاد و دارايي و وزير نفت و همچنين رييس كل بانك مركزي را قانع كرديد. بابك، آدمي توانمند، با پشتوانه و داراي دو بانك است، طوري كه سه وزير قرارداد نفتي را امضا كردند و محمولهها را عملا به شخص شما تحويل دادند، شما يكي از متهمان واقعي پرونده هستيد لذا مظلومنمايي نكنيد. خانواده شما در خارج از كشور است و شما اينجا هستيد باعث تاسف است كه نفت را به كسي ميفروشيم كه تابعيت خارجي و انگليسي دارد.
متهم: سه بار به حد خودكشي رسيدم
شمس در دفاع از اين اظهارات قاضي گفت: با اجازه مقامات اين كار را كردم و نميتوانم در اين دادگاه جزييات را بيان كنم. 30 سال در خارج از كشور زندگي كردم اما هيچگاه به مملكتم پشت نكردم. بايد شرايط كلي خودم را بيان كنم البته در 6 ماه گذشته هم دادستان و مقامات قضايي رفتار خوبي داشتهاند و هيچ فشاري هم نبود. قاضي خطاب به او اظهار كرد: در دو سال قبل هم فشاري بر شما نبود كه متهم گفت: اينكه سه بار به حد خودكشي رسيدم، فشار نيست؟ اينها فشارهاي روحي و رواني است. قاضي مقيسه خطاب به شمس خاطرنشان كرد: اين همه ضربه به نظام وارد كرديد و حالا عليه نظام حرف نزنيد و تبليغ عليه نظام نكنيد ما چه كردهايم كه خانواده شما خارج از كشور است. قاضي با بيان اينكه نظام خلاف قانون و شرع با شما برخورد نكرده است، گفت: جايگاه متهم زندان است و اين را قانون ميگويد. متهم در جواب گفت: كجاي قانون ميگويد متهمي دو سال و نيم در حبس انفرادي باشد و دسترسي به وكيل نداشته باشد. قاضي ادامه داد: شما مدتهاست وكيل داريد و در دادگاه قبل هم وكيل داشتيد و آن را عوض كرديد و الان وكلاي ديگري در اختيار گرفتيد.
قاضي: عليه نظام حرف نزنيد
مهدي شمس خطاب به قاضي گفت: حرف اصلي من اين است كه شما با ذهنيت وارد دادگاه شديد. قاضي نيز پاسخ داد: تنها كسي كه از اين پرونده ذهنيت غلط ندارد، من هستم. سه سال قبل هم به شما گفته بودم، اموال بيتالمال را برگردانيد و حرامخوار نباشيد. متهم در اين لحظه گفت: تعجب من هم همين است چون شما تنها كسي بوديد كه با روي خوش با ما برخورد كرديد. قاضي نيز جواب داد: الان هم همين طور است عليه نظام حرف نزنيد دفاع خوب و منطقي داشته باشيد و دادگاه را قانع كنيد كه اين اتهاماتي كه در پرونده آمده است، صحيح نيست چون نه من شما را ميشناسم و نه با نماينده دادستان اخوت دارم. متهم گفت: غلط كنم عليه نظام سخن بگويم.
متهم: افراد عافيتطلب در كنار نشستند
شمس بازهم به ايراد از كيفرخواست صادره پرداخت و عنوان كرد: اين كيفرخواست نه از روي غرضورزي، بلكه با ادعاي افراد مغرضي كه مورد بازجويي قرار گرفتهاند قلب واقعيت شد؛ بانيان اصلي از چرخه به طور كامل خارج شدند و افراد عافيتطلب در كنار نشستند. قاضي مقيسه، اظهار كرد: بايد توضيح دهيد كه اين عوامل اصلي رها كرده و افراد عافيتطلب كنار نشسته چه كساني هستند؟
قاضي: نظام با كسي تعارف ندارد
قاضي خطاب به متهم ادامه داد: صرف ادعا و شعرخواني نباشد، با اين اظهارات مسوولان قضايي و اجرايي را متهم ميكنيد؛ براي نظام فرقي نميكند طرف چه كسي است با همه متهمان برخورد ميشود. شمس اظهار كرد: براساس دادنامه اوليه ديوان عالي كشور حرف ميزنم كه قاضي مقيسه خطاب به او گفت: ديوان عالي شما را تبرئه نكرده است بلكه خواستار يكسري رفع نقص در پرونده شد. قضات ديوان شما را جزو باند و شبكه احساس كردند و موارد مورد بررسي ديوان، در حال بررسي است. قاضي از متهم خواست تا مواظب باشد كه چه چيزي را بيان ميكند كه متهم گفت: اين موارد ربطي به قوه قضاييه ندارد و قاضي هم ادامه داد: هر فرد در هر جايگاهي كه باشد دستش زماني كه به غارت بيتالمال دراز ميشود، بايد قطع شود و نظام با كسي تعارف ندارد.
متهم: در كدام شركت زنجاني
سهامدار بودم؟
متهم رديف دوم پرونده نفتي در اين حين گفت: بنده گزارش پليس ناجا و اطلاعات را ميخوانم و شما قضاوت كنيد، قاضي هم اظهار كرد: به ترتيب اسامي را نام ببريد، اگر افراد را متهم كنيد فردا بايد پاسخگو باشيد. شمس در ادامه دفاعياتش با توجه به جرم مشاركت قيد شده در كيفرخواست گفت: مفهوم شراكت يعني سهامدار، صاحب سهم، مالك، عضو هياتمديره، مدير تجاري يا نافع در يك فرآيند تجاري يعني اين، در حالي كه بابك زنجاني به كرات تاكيد داشت همهچيز پاي خودش بود با اين وجود من در كدام شركت بابك زنجاني سهامدار يا عضو هياتمديره بودهام.
قاضي: زنجاني را با توانايي كاذب به وزارت نفت معرفي كرديد
قاضي مقيسه خطاب به متهم گفت: طبق اقرار، شما هم سهامدار، هم مدير و هم فروشنده و تنها كسي هستيد كه با يك مقام صندوق بازنشستگي كاركنان صنعت نفت و مديرعامل سرمايهگذاري اين صندوق رابطه داشتيد و بابك زنجاني ارز فروش را كه هيچ امكاني براي فروش نفت نداشته است، با تواناييهاي كاذب و غيرواقعي به وزارت نفت معرفي كرديد. رييس شعبه 28 دادگاه انقلاب اضافه كرد: نخستين كار نفتي بابك زنجاني، پس از معرفي شما به يك مقام صندوق بازنشستگي كاركنان صنعت نفت بوده است. شما قرارداد سه ميليون بشكه نفت با صندوق بازنشستگي منعقد ميكنيد به عنوان كارشناس كشتيراني با آن مقام نفتي و فردي ديگر آشنايي داشتيد نفت را تحويل ميگرفتيد و بابك زنجاني چه ميدانست كه در مالزي و امارات نفت بفروشد. چه كسي به شركت فال نفت فروخت؟ آيا شما بابك را به آن مقام صندوق بازنشستگي كاركنان صنعت نفت معرفي كرديد؟ كه شمسزاده پاسخ داد كه من نفت را تحويل نگرفتم؛ اينها متن كيفرخواست است نه اقرارهاي من. سند دارم و بر اساس مستندات صحبت ميكنم و معرفي بابك هم به اين شكل نبوده است.
متهم: همه بابك زنجاني
را تاييد كرده بودند
متهم رديف دوم پرونده نفتي با بيان اينكه محموله نفت 300 هزار تني روي آب مانند هرويين و ترياك نيست كه بشود آن را با يك تلفن قاچاق و زيرميزي رد كرد، گفت: آقاياني كه خود را كنار كشيدند ميدانند چه خبر بوده است؛ زمان تحريم بود و فردي به من گفت شما جهاد ميكنيد و نبايد پشت زنجاني را خالي كنيد. وي افزود: در آن زمان همه بابك زنجاني را تاييد كرده بودند از وزرا گرفته تا مسوول حقوقي وزارت نفت، مسوول شركت اچكي و غيره من چه كارهام كه بخواهم بابك را تاييد كنم يا نه. وي تصريح كرد: حتي در كشور ال سيهاي بانك را پذيرفتند كه قاضي در اين هنگام گفت، ستاد تدابير اقتصادي تصويب كرد و نفت به فروش رفت اما چرا شما به گونهاي جلوه داديد كه افايآيبي واقعا بانك است. قاضي مقيسه ادامه داد: ستاد تدابير تحقيق نكرد كه ساختمان افايآيبي خالي است كه دختر فلاح و دامادش آنجا بيكار نشستند و حقوق ميگرفتند؛ شما افايآيبي را واقعا بانك، جلوه و مسوولان را فريب داديد و كلاهبرداري يعني همين.
قاضي: هرسه در جهت شكار سرمايههاي مملكت بوديد
شمسزاده بعد از اظهارات قاضي مقيسه گفت: به نمازي كه ميخوانيد من اين كار را نكردم؛ به اين قبله - نميدانم قبله كدام طرف است- من اينگونه معرفي نكردم و قاضي در پاسخ به او گفت كه مسوولان اشتباه كردند اعتماد كردند اما فلاح در آن زمان نيروي دلسوز نظام گفته ميشود كه بود و حرف او را قبول ميكردند؛ طبق كيفرخواست هر سه در جهت شكار سرمايههاي مملكت بوديد.
متهم: زنجاني را تنها به آقاي وحيددستجردي معرفي كردم
متهم رديف دوم پرونده نفتي زمان آشنايي خود با حميد فلاح هروي متهم رديف سوم اين پرونده را سال 89 و براي خريد هواپيما عنوان كرد و گفت: با خواندن كيفرخواست متوجه شدم كه بابك زنجاني شناسنامه جعلي داشت. وي ادامه داد: بنده نه نوستراداموس هستم نه علم غيب دارم كه بدانم نيت زنجاني چه بود و نميدانستم پول نفت را براي اونور اير هزينه ميكند؛ قبول دارم به او كمك كردم اما هدفم خدمت به مملكت بود و اگر او پولها را برنگرداند گناه من چيست؟ قسم ميخوردم او را جز به آقاي وحيد دستجردي به فرد ديگري معرفي نكردم و قرارداد من هم با زنجاني قرارداد كارگزاري بود نه چيز ديگر.
به وزارت نفت كمك ميكنم به حقش برسد
شمسزاده با بيان اينكه نميگويم اشتباه نكردم اظهار كرد: دارم كمك ميكنم به وزارت نفت تا به حق خود برسند. از بازپرس پرونده كه فرد عالمي بود انتظار نداشتم عين نامه هلدينگ سورينت را مستند كند و در پرونده قرار دهد و كاش اين نامهها را حسابرسي ميكرد. وي با قدرداني از قاضي صلواتي قاضي دادگاه بدوي، ادامه داد: قاضي حكم اعدام مرا نوشت اما به من كمك بسياري كرد در زندان برايم كتاب فراهم كرد و فلسفه و منطق را در زندان ياد گرفتم. در اين زمان قاضي گفت: پس با اين وجود تحت فشار نبودي كه وي پاسخ داد: بودم؛ منظور من از تحت فشار بودن، فشار روحي است.