• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3857 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۷ تير

فرهاد توحيدي همچنان به تعامل با تلويزيون اميدوار است

عبور از هفت‌ خوان رسانه ملي

الهام نداف

 

«تلويزيون دستگاهي ورشكسته است و خودش هم در اين مساله مقصر است.» اين حرف شاه‌كليد قفلي است كه در سال‌هاي اخير بر توليدات نمايشي تلويزيون خورده است. شايد به همين خاطر كارگردان‌هاي صاحب سبك عطاي كار كردن با رسانه ملي را به لقاي آن بخشيده‌اند و به شبكه نمايش خانگي پناه برده‌اند. فرهاد توحيدي، فيلمنامه‌نويس سينما و تلويزيون اما از تنها بازماندگان تلويزيون، هنوز به همكاري به اين رسانه اميدوار است. هرچند تلويزيون را ورشكسته مي‌داند، اما درهاي گفت‌وگو و تعامل با مديران صدا و سيما را نبسته و با وجود همه موانعي كه بر سر راه دارد، نوشتن 16 قسمت از فيلمنامه «مكتب فاخر» را به سرانجام رسانده است. او علاوه بر اين سريال، مدت‌هاست فيلمنامه «شهيد صياد شيرازي» را به پايان رسانده و در انتظار ساخت آن است. اما مشكل صدا و سيما براي به سرانجام نرسيدن مجموعه‌هاي تلويزيوني چيست و چرا تلويزيون در سال‌هاي اخير در ساخت سريال‌هاي ويژه، كمتر خطر مي‌كند؟ طبيعي است يكي از مشكلات مرسوم صدا و سيما كمبود بودجه است اما توحيدي به مهر گفته، اين روزها تلويزيون از نداشتن مديران با دل و جرات هم رنج مي‌برد: «اين مجموعه تصويب شد و قرارداد نگارش هم براي آن بسته شد اما شبكه يك آن را متوقف كرد و من هيچگاه دليلش را متوجه نشدم. اكنون اين طرح در گروه فيلم و سريال شبكه دو قرار دارد اما با توجه به محافظه‌كاري‌هايي كه وجود دارد چندان به توليدش اميدوار نيستم.»«مكتب فاخر» مانند بسياري از توليدات نمايشي تلويزيون همچنان در انتظار پاسخگويي مسوولان است؛ فيلمنامه‌اي كه مسائل اجتماعي، سياسي، اخلاقي و حتي شرعي را نقد مي‌كند و علاوه بر اينها خود تلويزيون را هم هدف قرار مي‌دهد: «داستان اين مجموعه درباره فردي است كه مي‌خواهد در تلويزيون كار كند اما در نهايت سراغ تلويزيون‌هاي اينترنتي مي‌رود.» مجموعه‌اي كه اپيزودهاي مختلفي دارد و فاز اول آن در 26 قسمت پيش‌بيني شده و يادآور سريال به‌يادماندني‌ «كاكتوس» است. اين سريال بين سال‌هاي 77 تا 83 به كارگرداني محمدرضا هنرمند ساخته شد و يكي از بهترين ساخته‌هاي نمايشي تلويزيون در حوزه نقد اجتماعي و سياسي بود.
امروز اما باور اينكه چطور صدا و سيما در مقطعي مجموعه «كاكتوس» را پخش كرد، كمي سخت است چرا كه در سال‌هاي اخير مديران تلويزيون حاضر به بازپخش اين مجموعه هم نشدند! شايد به همين خاطر مخاطب تلويزيون اين روزها رغبتي براي تماشاي سريال‌هاي رسانه ملي ندارد، نكته‌اي كه توحيدي هم به آن اشاره مي‌كند: «فكر مي‌كنم آثاري را كه در دهه ۸۰ در تلويزيون مي‌ساختيم امروز ديگر امكان ساخت‌شان در اين رسانه وجود ندارد و متاسفانه چون آن فضا وجود ندارد لاجرم برنامه‌ها از نقدهاي اجتماعي خالي هستند. امروزه چه كسي را مي‌توان نقد كرد؟ گويي همه از خطا مصون هستند و نقدناپذيرند. به نظر من مسوول سوق دادن مردم به سمت شبكه‌هاي ماهواره‌اي مخصوصا سريال‌هاي تركي خود تلويزيون است. اين رسانه در حوزه برنامه‌سازي نمايشي با يك محافظه‌كاري عمومي مواجه است.» محافظه‌كاري شايد بزرگ‌ترين دليل افت برنامه‌هاي تلويزيون در اين سال‌ها باشد. ترسي كه پايه و اساس درستي ندارد و حاصل آن تنها ريزش مخاطبان است. سال‌هايي كه ساخت سريال‌هاي طنز با مايه‌هاي نقد اجتماعي، جزو جداناشدني از توليدات صدا و سيما بود، سال‌هاي چندان دوري نيستند. تنها تفاوت آن روزها با دوران فعلي، بالا رفتن آگاهي مخاطب و افزايش شبكه‌هاي اجتماعي و ارتباطي است و در چنين شرايطي صدا و سيما هم وظيفه دارد براي رقابت با رسانه‌هاي مختلف، محافظه‌كاري را كنار بگذارد و حتي در برخي موارد جريان‌ساز باشد. روزهاي زيادي از همكاري كارگردان‌هايي چون داوود ميرباقري، كمال تبريزي، محمدرضا هنرمند، رضا عطاران، محمدعلي نجفي، حميد نعمت‌الله، مسعود جعفري جوزاني، كيانوش عياري و... با تلويزيون نگذشته است؛ رسانه ملي براي از دست ندادن باقي مانده مخاطبانش بايد چاره‌اي براي جلب اعتماد دوباره اين سرمايه‌هاي بزرگ بينديشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون